English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
wage flexibility U انعطاف پذیری دستمزد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
plasticity U انعطاف پذیری
flexibility U انعطاف پذیری
flexibtlity U انعطاف پذیری
price responsiveness U انعطاف پذیری قیمت
economic flexibility U انعطاف پذیری اقتصادی
flexibilitas cerea U انعطاف پذیری مومی
waxy flexibility U انعطاف پذیری مومی
software flexibility U انعطاف پذیری نرم افزار
lanolin U لانولین [ماده چربی موجود در سطح الیاف پشم که در صورت شسته نشدن حالت انعطاف پذیری و درخشندگی به فرش های پشمی می بخشد.]
wage fund theory of wages U نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
cold working U شکل دادن به قطعات فلزی دردمای معمولی که باعث افزایش شکنندگی سختی واستحکام و کاهش خاصیت تورق پذیری یا مفتول پذیری ان میگردد
inflexions U انعطاف
inflexion U انعطاف
inflection U انعطاف
inflections U انعطاف
plasticity U انعطاف
malleability U قابلیت انعطاف
rigidity U انعطاف ناپذیری
resile U انعطاف داشتن
uncompromising U غیرقابل انعطاف
uncompromisingly U غیرقابل انعطاف
supple U انعطاف پذیر
elastic U انعطاف پذیر
pliability U قابلت انعطاف
inflexibility U انعطاف ناپذیری
pliable U قابل انعطاف
flexibility U قابلیت انعطاف
flexible U انعطاف پذیر
rigid U انعطاف ناپذیر
flexible U قابل انعطاف
feoff U دستمزد
wage U دستمزد
stipend U دستمزد
stipends U دستمزد
factor payments U دستمزد
salary U دستمزد
rapine U دستمزد
waged U دستمزد
waging U دستمزد
wages U دستمزد
salaries U دستمزد
pay U دستمزد
pays U دستمزد
paying U دستمزد
elastic demand U تقاضای انعطاف پذیر
flexible lead U اتصال قابل انعطاف
flexible pavement U شوسه انعطاف پذیر
rigidity of prices U انعطاف ناپذیری قیمت ها
rigidity of wages U انعطاف ناپذیری مزدها
flexible footing U شالوده انعطاف پذیر
flexible joint U اتصال قابل انعطاف
elastic supply U عرضه انعطاف پذیر
price rigidity U انعطاف ناپذیری قیمت
intorsion U پیچش ساقه انعطاف
flexible budget U بودجه انعطاف پذیر
lock step U غیر قابل انعطاف
nonflexible price U قیمت انعطاف ناپذیر
flexible tariff U تعرفه انعطاف پذیر
flexible cord U سیم قابل انعطاف
flexible shaft U محور قابل انعطاف
flexible disk U دیسک قابل انعطاف
nonflexible wage U مزد انعطاف ناپذیر
flexible disk U دیسک انعطاف پذیر
intortion U پیچش ساقه انعطاف
flexible U انعطاف پذیر تا شدنی
soft <adj.> U نرم وقابل انعطاف
wage rigidity U انعطاف ناپذیری مزد
smooth <adj.> U نرم وقابل انعطاف
malleable U نرم وقابل انعطاف
flexible price U قیمت انعطاف پذیر
wage cuts U کاهش دستمزد
wage agreement U قرارداد دستمزد
payroll U سیاهه دستمزد
wage ceiling U سقف دستمزد
annual wage U دستمزد سالانه
wage standard U دستمزد استانده
wage stabilization U ثبات دستمزد
rate of wage U نرخ دستمزد
wage determination U تعیین دستمزد
base wage rate U حداقل دستمزد
minimum wage U حداقل دستمزد
wage ceiling U حداکثر دستمزد
wage constraint U محدودیت دستمزد
wage index U شاخص دستمزد
daily pay U دستمزد روزانه
wage compution day U دستمزد ساعتی
wage market U بازار دستمزد
wage funds U وجوه دستمزد
fee U مزد دستمزد
direct labour U دستمزد مستقیم
wage freeze U انجماد دستمزد
wage rate U نرخ دستمزد
wage differentials U اختلاف در دستمزد
wage policy U سیاست دستمزد
cash-wage U دستمزد نقدی
wage costs U مخارج دستمزد
wage control U کنترل دستمزد
wage funds U مایه دستمزد
unalterably <adv.> U به طور غیر قابل انعطاف
unchangeably <adv.> U به طور غیر قابل انعطاف
flexible brake tubing U لوله قابل انعطاف ترمز
flexible metal hose U لوله فلزی قابل انعطاف
immutably <adv.> U به طور غیر قابل انعطاف
flexible arm lamp U چراغ مطالعه قابل انعطاف
wage freeze U ثابت نگهداشتن دستمزد
indirect labour U هزینه دستمزد غیرمستقیم
The wages wI'll be raised. U دستمزد ها بالاخواهند رفت
raise U بالا بردن دستمزد
wage system U نظام پرداخت دستمزد
wage price spiral U دور تسلسل دستمزد
raises U بالا بردن دستمزد
wage bargain U چانه زنی دستمزد
wage agreement U موافقت نامه دستمزد
wage profit ratio U نسبت دستمزد به سود
wage income U درامد بشکل دستمزد
rate of wage increase U نرخ افزایش دستمزد
inelastic U غیر قابل انعطاف تغییر نا پذیر
bine U هرنوع ساقه نرم و قابل انعطاف
flexible fuel tubing U لوله سوخت رسانی قابل انعطاف
practice fee U دستمزد [مثال ویزیت دکتر]
primage U دستمزد بار زدن کشتی
mandate U قرارداد پرداخت دستمزد وکیل دائمی
air foil U سطوح ایرودینامیک هواپیماپوششهای قابل انعطاف بدنه هواپیما
truck system U اصول دادن کالا به جای دستمزد به کارگران
double time U پرداخت دستمزد کارگران به دو برابر مقدار عادی
foiling U مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foils U مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiled U مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foil U مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
case U جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
cases U جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
water absorption U آب پذیری
pliability U خم پذیری
bass response U بم پذیری
deliquescence U نم پذیری
elasticity U خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
submissiveness U سلطه پذیری
reflexivity U بازتاب پذیری
reflexibility U انعکاس پذیری
reflectivity U بازتاب پذیری
reflectability U بازتاب پذیری
reconcilability U اصلاح پذیری
reactivity U واکنش پذیری
associativity U شرکت پذیری
autia U هنجار پذیری
suspensive U اندروا پذیری
availablity U دسترس پذیری
b h cure U خم مغناطیس پذیری
ponderability U سنجش پذیری
reflexivity U انعکاس پذیری
removability U عزل پذیری
solubility U انحلال پذیری
affectivity U هیجان پذیری
applicability U کاربست پذیری
separability U تفکیک پذیری
self acceptance U خویشتن پذیری
selectivity U گزینش پذیری
scalability U مقیاس پذیری
applicability U کاربرد پذیری
reversibility U برگشت پذیری
reversibility U بازگشت پذیری
polarizability U قطبش پذیری
pliancy U انحناء پذیری
pliability U خمش پذیری
permeability curve U خم نفوذ پذیری
permeability curve U خم مغناطیس پذیری
permeability U تراوش پذیری
permeability U نفوذ پذیری
permeability U نشت پذیری
perishableness U فساد پذیری
perishableness U فنا پذیری
perfectibility U کمال پذیری
perceptibility U ادراک پذیری
penetrance U نفوذ پذیری
penetrability U نفوذ پذیری
passibility U تالم پذیری
permeance U نفوذ پذیری
persuasibility U ترغیب پذیری
belongingness U تعلق پذیری
c U برق پذیری
plastisity U اندام پذیری
capacitance U برق پذیری
plasticity U قالب پذیری
plasticity U شکل پذیری
plasticity U اندام پذیری
pi accepting U قدرت پی پذیری
perviousness U تراوش پذیری
pardonableness U امرزش پذیری
cleavages U شکافت پذیری
submission U سلطه پذیری
sociability U جامعه پذیری
sociability U معاشرت پذیری
serviceability U تعمیر پذیری
vulnerability U اسیب پذیری
adaptability U وفق پذیری
fusibility U گداز پذیری
cleavage U شکافت پذیری
variability U تغییر پذیری
availability U دسترس پذیری
configuration U هیئت پذیری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com