English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bond energy U انرژی پیوند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
bond dissociation energy U انرژی تفکیک پیوند
bond formation energy U انرژی تشکیل پیوند
Other Matches
virtual level U تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
hydrogen bonding U پیوند هیدروژنی [ایجاد پیوند مولکولی توسط هیدروژن] [در رنگرزی]
pair production U تغییر شکل انرژی سینتیک فوتون یا هر ذره پر انرژی به جرم
intrinsic energy U انرژی موجود در یک ترکیب شیمیایی انرژی ذاتی
energy transition U عبور انرژی [ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
european unclear a energy agency U اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
fission to yield ratio U توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
sound absorption U خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
merging U پیوند
bonding U پیوند
hyphens U پیوند
hyphen U پیوند
colligation U پیوند
graft U پیوند
ligaments U پیوند
connexion U پیوند
grafted U پیوند
consociation U پیوند
grafts U پیوند
ligament U پیوند
unrelated U بی پیوند
associating U هم پیوند
nexus U پیوند
linkage U پیوند
linkages U پیوند
transplantation U پیوند
strapping U پیوند
grafting U پیوند
zonule U پیوند
associates U هم پیوند
associated U هم پیوند
associate U هم پیوند
bond U پیوند
anastomosis U پیوند
connection U پیوند
synthesis U پیوند
connexions U پیوند
relation U پیوند
ligature U خط پیوند
syntheses U پیوند
inosculation U رگ پیوند
inosculation U پیوند رگ ها
imping U پیوند
slurred U پیوند
graftage U پیوند
slurring U پیوند
slurs U پیوند
slur U پیوند
grafter U پیوند زن
link U پیوند
acetylenic link U پیوند استیلنی
acetylenic bond U پیوند استیلنی
splicer U پیوند دهنده
short splice U پیوند کوتاه
hyphenate U با خط پیوند نوشتن
acetylenic linkage U پیوند استیلنی
atomic bond U پیوند اتمی
link register U ثبات پیوند
axial bond U پیوند محوری
back splice U پیوند معکوس
single bond U پیوند یگانه
basic linkage U پیوند اساسی
bent bond U پیوند خمیده
single bond U پیوند ساده
back splice U پیوند وارون
engraft U پیوند زدن
acetylene linkage U پیوند استیلنی
confederacies U اتحاد پیوند
additives U پیوند کد مخابراتی
additive U پیوند کد مخابراتی
syntropy U پیوند سالم
three center bonding U پیوند سه مرکزی
tie bar U اهن پیوند
heat affected zone U ناحیه پیوند
graftage U پیوند زنی
confederacy U اتحاد پیوند
eye splice U پیوند چشمی
acetylene link U پیوند استیلنی
ionic bond U پیوند یونی
synchondrosis U پیوند غضروفی
ablosung U پیوند گسلی
protocols U پیوند نامه
protocol U پیوند نامه
syndesmosis U پیوند رباطی
equatorial bond U پیوند استوایی
anaplasty U پیوند کاری
bond angle U زاویه پیوند
outer connection U پیوند برونی
neural bond U پیوند عصبی
data link U پیوند دادهای
cut splice U پیوند میانی
crossbreed U پیوند زدن
cross breeding U پیوند دوجنس
hydrogen bond U پیوند هیدروژنی
covalent bond U پیوند کووالانسی
radio link U پیوند رادیویی
dative bond U پیوند داتیو
multivincular U بسیار پیوند
electrovalent bond U پیوند الکترووالانسی
data link U پیوند داده
defragmentation U پیوند تکه ها
outcrossing U پیوند دو نژاد
peptide bond U پیوند پپتیدی
dynamic link U پیوند پویا
doubly linked U با پیوند مضاعف
double bond U پیوند دوگانه
osteoplasty U پیوند استخوانی
organ transplantation U پیوند عضو
peptide linkage U پیوند پپتیدی
ogee U منحنی پیوند
polar bond U پیوند قطبی
communications link U پیوند مخابراتی
multiple bond U پیوند چندگانه
communication link U پیوند ارتباطی
bond rupture U گسیختن پیوند
bond polarity U قطبیت پیوند
bond order U مرتبه پیوند
bond moment U گشتاور پیوند
long splice U پیوند بلند
localized bond U پیوند مستقر
bond length U طول پیوند
bond distance U طول پیوند
linker U پیوند دهنده
bond strength U قدرت پیوند
sailmaker splice U پیوند چادردوز
root graft U پیوند ریشهای
mismarriage U پیوند نامناسب
metallic bond U پیوند فلزی
cold link U پیوند دستی
mesalliance U پیوند ناجور
cold link U پیوند سرد
chink grafting U پیوند غلافی
chink grafting U پیوند اسکنهای
chemical bond U پیوند شیمیایی
chain splice U پیوند زنجیری
linkage time U زمان پیوند
flanges U پیوند لوله
union U پیوند وصلت
transplantable U پیوند شدنی
triple bond U پیوند سه گانه
underpass approach U سرازیری پیوند
grafted U پیوند گیاه
bucket U منحنی پیوند
splice U پیوند زدن
underpass approach U نشیب پیوند
spliced U پیوند کردن
spliced U پیوند زدن
splices U پیوند کردن
splices U پیوند زدن
splicing U پیوند کردن
warm link U پیوند گرم
flange U پیوند لوله
linked U پیوند یافته
acetylene bond U پیوند استیلنی
link U پیوند دادن
splicing U پیوند زدن
splice U پیوند کردن
graft U پیوند گیاه
hybridization U پیوند زنی
grafts U پیوند گیاه
unions U پیوند وصلت
association U پیوند ارتباط
buckets U منحنی پیوند
bonding U تشکیل پیوند
associations U پیوند ارتباط
micro to main frame U پیوند ریزکامپیوتر و کامپیوتربزرگ
juncture U پیوند گاه درز
bond cleavage U گسسته شدن پیوند
marrige of convenience U پیوند با چشم داشت
autoplasty U پیوند از خود بخود
multicenter binding U پیوند چند مرکزی
back bonding U تشکیل پیوند برگشتی
back bonding U تشکیل پیوند از پشت
endocyclic double bond U پیوند دوگانه اندوسیکلی
graft U جفت کردن پیوند
cross fertilize U باهم پیوند زدن
grafted U جفت کردن پیوند
coordinat covalent bond U پیوند کووالانسی کوئوردینانسی
grafts U جفت کردن پیوند
valence bond theory U نظریه پیوند والانس
conjugated double bond U پیوند دوگانه مزدوج
unions U پیوند اتحادیه اتصالی
union U پیوند اتحادیه اتصالی
polar covalent bond U پیوند کووالانسی قطبی
electron pair bond U پیوند زوج الکترون
chemical bonding U تشکیل پیوند شیمیایی
file defragmentation U پیوند تکههای فایل
imping U عمل پیوند زدن
intercage bond U پیوند بین قفسی
intergraft U متقابلا پیوند شدن
interwed U باهم پیوند کردن
to be untiedin marriage U پیوند زناشویی کردن
tie bar U بست جوش پیوند
valence bond structure U ساختار پیوند والانسی
linked subroutine U زیربرنامه پیوند یافته
ecumenism U هم پیوند گرایی مذهب
hyphenize U باخط پیوند چسبانیدن
grafting U عمل پیوند زدن
hyphenate U باخط پیوند چسبانیدن
exocyclic double bond U پیوند دوگانه اگزوسیکلی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com