English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
remedial measure U اندازه کمکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
auxiliary storage U حافظه کمکی ذخیره سازی کمکی
auxiliary operation U عملیات کمکی عملکرد کمکی
auxiliary machinery U دستگاههای کمکی ماشینهای فرعی ماشینهای کمکی
angles U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angle U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
If the cap fit,wear it. <proverb> U اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
zahn cup U محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typeface U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typefaces U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
analogues U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
processor U ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage U اندازه گیر اندازه گرفتن
gage U اندازه وسیله اندازه گیری
sizes U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
size U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
measure U 1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
supplementary U کمکی
ancillary U کمکی
secondary U کمکی
auxiliary U کمکی
subsidiary U کمکی
subsidiaries U کمکی
auxiliaries U کمکی
split pole motor U موتور کمکی
auxiliary equipment U وسائل کمکی
auxiliary equipment U وسایل کمکی
auxiliary equipment U تجهیزات کمکی
auxiliary base line U باز کمکی
auxiliary view U نمای کمکی
sabot U خرج کمکی
auxiliary ego U خود کمکی
auxiliary storage U انبار کمکی
slack variable U متغیر کمکی
auxiliary target U نقطه کمکی
auxiliary charger U شارژکننده کمکی
back up frequency U فرکانس کمکی
by pass valve U شیر کمکی
auxiliary rotor U رتور کمکی
booster magneto U دینام کمکی
user interface U میانجی کمکی
auxiliary operatich U عمل کمکی
auxiliary memory U حافظه کمکی
auxiliary memory U حافظ کمکی
booster pump U پمپ کمکی
boostes pump U پمپ کمکی
boostes transformer U ترانسفورماتور کمکی
auxiliary landing field U فرودگاه کمکی
utilitu program U برنامه کمکی
auxiliary target U هدف کمکی
auxiliary forces U نیروی کمکی
auxiliary forces U قوای کمکی
auxiliary storage U انباره کمکی
intermediate grid U شبکه کمکی
operating supplies U مواد کمکی
accommodator U کارگر کمکی
auxiliary electrode U الکترود کمکی
accessory U لوازم کمکی
auxiliary operation U عمل کمکی
interpoles U قطبهای کمکی
interpole U قطب کمکی
auxiliaries U امدادی کمکی
auxiliary U امدادی کمکی
artificial aids U وسایل کمکی
artificial antenna U انتن کمکی
reserve accumulator U انباره کمکی
communicating pole U قطب کمکی
commutating pole U قطب کمکی
relieving tackle U تاکل کمکی
relieving arch U طاق کمکی
prony motor U موتور کمکی
coprocessor U پردازنده کمکی
dummy antenna U انتن کمکی
pitman U عضو گروه کمکی
navigational grid U شبکه کمکی ناوبری
norton utilities U برنامههای کمکی نورتن
aided U کمک وسایل کمکی
aiding U کمک وسایل کمکی
igniter pad U کیسه خرج کمکی
backup utility U برنامه کمکی پشتیبان
mace utilities U برنامه کمکی میس
sabot U خرج موشکی کمکی
dozzle U مخزن کمکی تغذیه
layshaft U محور دندانه کمکی
commutating pole converter U تبدیل گر قطب کمکی
guiding U عضلات کمکی مجاور
kedge anchor U لنگر کمکی ناو
downloading utility U برنامه کمکی استقرار
interpole motor U موتور با قطب کمکی
will U فعل کمکی "خواهم "
aid U کمک وسایل کمکی
back end processor U پردازنده کمکی تک منظوره
undelete utility U برنامه کمکی احیاء
auxiliary flight surfaces U سطوح پرواز کمکی
lee helm U سکان کمکی ناو
I can't help it. <idiom> U من نمیتونم کمکی کنم.
willed U فعل کمکی "خواهم "
visual aids U ابزارهای کمکی دیداری
accessory cells یاخته های کمکی
astrocyteo U نوعی یاخته کمکی
afforce U نیروی کمکی فرستادن به
table utility U برنامه کمکی جدولی
auxiliary control surfaces U سطوح فرامین کمکی
auxiliary power unit U واحد قدرت کمکی
wills U فعل کمکی "خواهم "
outline utility U برنامه یا ویژگی کمکی اختصاری
file transfer utility U برنامه کمکی انتقال فایل
file conversion utility U برنامه کمکی تبدیل فایل
communicating pole winding U سیم پیچی قطب کمکی
document comparison utility U برنامه کمکی مقایسه مدارک
audiovisual aids U ابزارهای کمکی دیداری-شنیداری
build up U نیروی کمکی تقویت نیروها
ingot feeder head U مخزن کمکی تغذیه شمش
boot U پوشش کمکی روی سم اسب
I'm glad I could help. U خوشحالم که تونستم کمکی بکنم.
I'm really not responsible for it. <idiom> U من واقعا نمیتونم کمکی بکنم.
frapping lines U طناب تعادل کمکی ناو
build-up U نیروی کمکی تقویت نیروها
build-ups U نیروی کمکی تقویت نیروها
gauged U اندازه اندازه گیر
gauge U اندازه اندازه گیر
gauges U اندازه اندازه گیر
file compression utility U برنامه کمکی فشرده کردن فایل
screen saver utility U برنامه کمکی محافظ صفحه نمایش
bowsight U وسیله کمکی هدفگیری وصل به کمان
banderillero U عضو تیم کمکی گاوبازماموراستفاده از نیزه
My hands are tied. <idiom> U نمی توانم [کاری] کمکی بکنم.
pickup man U اسب سوار کمکی به گاوسواربرای پیاده شدن او
air traffic control radar system U راداری کمکی در سیستم کنترلی ترافیک هوایی
helps U کلید تابع F برای نمایش اطلاعات کمکی
drum sorting U مرتب کردن با حافظه کمکی استوانهای مغناطیسی
helped U کلید مخصوص برای نمایش اطلاعات کمکی . 2-
help U کلید تابع F برای نمایش اطلاعات کمکی
helps U کلید مخصوص برای نمایش اطلاعات کمکی . 2-
helped U کلید تابع F برای نمایش اطلاعات کمکی
comment U نکات کمکی در برنامه برای راهنمایی کاربر
baby siphon U سیفون کمکی که در هوابند ابی بکار میرود
commented U نکات کمکی در برنامه برای راهنمایی کاربر
commenting U نکات کمکی در برنامه برای راهنمایی کاربر
help U کلید مخصوص برای نمایش اطلاعات کمکی . 2-
measuring converter U مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
stream gaging U اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
augmentation U افزایش نیروی جلوبرنده باوسایل کمکی از جمله پس سوز
commoners U تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
context sensitive help key U کلید فهور مطالب کمکی درمورد مسئله معین
common U تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
heading select feature U عرشه کمکی برای انتخاب سمت حرکت هواپیما
commonest U تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
blitzed U حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitzing U حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitzes U حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitz U حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
stick bridge U پل دراز چوبی و فلزی کمکی برای رسیدن به گوی بیلیارد
compound helicopter U هلی کوپتری که مجهز به سیستم جلو برنده کمکی است
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
transaction trailing U ایجاد یک فایل کمکی برای پی گیری به روز دراوردن تمام فایلها
All of which doesn't really help us very much in our day-to-day lives. U تمامی این موارد به زندگی روزانه ما واقعا کمکی نمی کند.
pit board U تخته برای دادن اطلاعات لازم به راننده معین در گروه کمکی
blue key U نقطه کمکی ابی برای تنظیم عکس در موقع فاهر کردن فیلم
admixtures U موادی بجز سیمان شن ماسه و اب که گاهی به عنوان ماده کمکی به بتن اضافه میکنند
find U برنامه کمکی در ویندوز که در همه دیسکها دنبال یک فایل یا پوشه یا کامپیوتر مشخص می گردد
finds U برنامه کمکی در ویندوز که در همه دیسکها دنبال یک فایل یا پوشه یا کامپیوتر مشخص می گردد
escape character U ترتیب ارسال کد که به گیرنده اعلام میکند که حروف مقابل کمکی برای اعمال کنترلی هستند
f key U برنامه کمکی مکینتاش که توسط فشار دادن کلیدهای Command و Shift باکلیدهای عددی از صفر تا 9اجرا میشود
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter U وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
font da/mover U یک برنامه کمکی است که توسط شرکت اپل تهیه گردیده است و در محیط مکینتاش بکار می رود
paradrag drop U سقوط ازاد از ارتفاع کم سقوط با چتر کمکی
aux U در DOS اختصار پورت یادرگاه کمکی است که پورت ارتباطات را در DOS به عنوان پیش فرض استفاده میکند
ignition anode U اند کمکی اند احتراق
access road U راه دستیابی راه کمکی
moving iron instrument U دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
housekeeping U عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
versions U نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
version U نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
quantum U اندازه
extent U اندازه
beyond measure U بی اندازه
equaling U : هم اندازه
equalled U : هم اندازه
immoderately U بی اندازه
indefinite U بی اندازه
screamingly U بی اندازه
equalling U : هم اندازه
metre U اندازه
isometrics U هم اندازه
isometric U هم اندازه
inordinate U بی اندازه
gauge=gage U اندازه
metres U اندازه
dealt U اندازه
gauge U اندازه
measurement U اندازه
floor length U اندازه کف
measurements U اندازه
bulk U اندازه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com