English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
deviations U انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
deviation U انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
drifts U انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifting U انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifted U انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drift U انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
z correction U تصحیح انحراف محور قائم دوربین در عکس هوایی
tipping U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
tip U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
rhumb line U خط انحراف کشتی
preccession U انحراف محور ژیروسکوپ انحراف ژیروسکوپی
y plates U صفحات افقی موازی که اختلاف پتانسیل انها سبب انحراف قائم پرتو الکترونی در لوله اشعه کاتدی میگردد
apparent wander U انحراف سمت ژیروسکوپی انحراف سمت ژیروسکوپ دراثر چرخش زمین
inbound traffic U مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
dan runner U کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
x plates U صفحات انحراف افقی
trepan U چرخش انحراف
apparent recession U انحراف سمت فاهری ژیروسکوپ انحراف فاهری محور ژیروسکوپ
x amplifier U تقویت کننده با سیستم انحراف افقی
apparent precession U انحراف فاهری محور ژایرو
apogee U زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
diversion U انحراف مسیر
precession U انحراف مسیر
diversions U انحراف مسیر
plane of asymmetry U سطح انحراف مسیر
veered U انحراف تغییر مسیر
drift meter U انحراف سنج مسیر
veer U انحراف تغییر مسیر
drift angle U زاویه انحراف مسیر
veers U انحراف تغییر مسیر
angle drift U انحراف زاویه مسیر
flicking U ضربه سریع با چرخش مچ انحراف ناگهانی تیر از خط مستقیم
flicks U ضربه سریع با چرخش مچ انحراف ناگهانی تیر از خط مستقیم
flicked U ضربه سریع با چرخش مچ انحراف ناگهانی تیر از خط مستقیم
flick U ضربه سریع با چرخش مچ انحراف ناگهانی تیر از خط مستقیم
helms U تمایل قایق به انحراف از مسیر
helm U تمایل قایق به انحراف از مسیر
crabs U پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
crab U پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
drift signal U علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
drift float U علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
trajectory shift U انحراف مسیر سهمی گلوله ازمسیر استانداد بالیستیکی
spar U ستون افقی [کشتی]
boom U ستون افقی [کشتی]
topgallant U سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
turn in point U نقطه چرخش هواپیما ازمسیر تقرب در مسیر تک
screwpropeller U پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
anti balance tab U بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
lurching U چرخش ناگهانی کشتی بیک سو
lurched U چرخش ناگهانی کشتی بیک سو
lurches U چرخش ناگهانی کشتی بیک سو
lurch U چرخش ناگهانی کشتی بیک سو
crab angle U زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
seaway U مسیر کشتی
ship U کشتی هوایی هواپیما
caravelle U نوعی کشتی یا هواپیما
ships U کشتی هوایی هواپیما
caravel U نوعی کشتی یا هواپیما
tie down U مهار هواپیما یا کشتی
debarkation U پیاده شدن از کشتی یا هواپیما
cruising speed U سرعت حرکت هواپیما یا کشتی
cruising range U شعاع عمل هواپیما یا کشتی
pilots U خلبان هواپیما راننده کشتی
piloted U خلبان هواپیما راننده کشتی
pilot U خلبان هواپیما راننده کشتی
portholes U پنجره کشتی یا هواپیما دریچه
porthole U پنجره کشتی یا هواپیما دریچه
cumulus U ابرهای سفید متراکمی که باقائده تقریبا افقی وارتفاع قائم زیاد با راس گنبدی شکل که در مسیر جریانهای بالارونده قوی شکل میگیرند
cumuli U ابرهای سفید متراکمی که باقائده تقریبا افقی وارتفاع قائم زیاد با راس گنبدی شکل که در مسیر جریانهای بالارونده قوی شکل میگیرند
port of call U بندرواقع در مسیر کشتی پاتوق
ports of call U بندرواقع در مسیر کشتی پاتوق
headings U جهت حرکت کشتی یا هواپیما به طرف
electronic navigation U هدایت هواپیما یا کشتی بادستگاههای الکترونیکی
heading U جهت حرکت کشتی یا هواپیما به طرف
rhumb line U خط رام خط مسیر کشتی خط نصف النهارات
freight U کرایه کشتی ارسال بار با هواپیما یاکشتی
wrecking U لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
staged crews U خدمه موجود در روی وسیله یا کشتی یا هواپیما
wrecks U لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
wreck U لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
scuppering U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
ship's manifest U صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
load line U خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
respondentia U وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
check port/starboard U جهت تعقیب رادار به سمت دماغه کشتی یا دم هواپیما
hawse U سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
carry ship U کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
keels U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
gunroom U مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
embarkation U بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
supercargo U نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
waterline U خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
keel U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
lazar housek U عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
barrier light U نورافکن ساحل دریا برای پیداکردن مسیر کشتی
bill of health U گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
compass acceleration error U اشتباه قطب نما در اثر سرعت گرفتن کشتی یا هواپیما
usura maritima U دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout U جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
plotting U رسم مسیر ناوبری هواپیمایا کشتی محل هدف یا دشمن
transfer loader U دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
staging base U پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
windjammer U یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
track off U انحراف از مسیر تعقیب هدف رد شدن نقطه نشانی از روی هدف در نشانه روی
declination constant U زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
debriefing U پسش اطلاعات کسب شده بوسیله کشتی یا هواپیما توجیه و بازپرسی از خلبانان بعد از شناسایی
nose up U چرخش حول محور عرضی وخارج شدن محور طولی ازوضعیت تراز بطرف اوج
quarterdeck U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdecks U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
sailboats U کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboat U کشتی بادبانی کشتی بادی
overboard U از کشتی بدریا روی کشتی
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
piracy U هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship U کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
on board <idiom> U وسیله نقلیه کوچک ویا هواپیما ویا کشتی سوار شدن
clock code position U سمت روبروی دماغه هواپیمایا کشتی هدف رو به دماغه هواپیما
hunter track U مسیر اکتشافی کشتی مین یاب یا مامور کشف و خنثی کردن مین
ferret U هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
ferrets U هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
free on boand U تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
docking plan U نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
transit bearing U گرای انتقالی گرای عبور کشتی یا هواپیما
orthodromics U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromy U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
semi naufragium U نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
vertical axis U محور قائم
normal axis U محور قائم
prows U کشتی عرشه کشتی
prow U کشتی عرشه کشتی
coordinated turn U دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
landing approach U مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
detour U انحراف
sloped U انحراف
deflection U انحراف
aberrance U انحراف
deflected U انحراف
deflecting U انحراف
deflect U انحراف
slope U انحراف
diversions U انحراف
declination U انحراف
leeway U انحراف
obliqueness U انحراف
metabasis U انحراف
agonic U بی انحراف
perversity U انحراف
aberration U انحراف
variance U انحراف
digression U انحراف
deflections U انحراف
detours U انحراف
slopes U انحراف
diversion U انحراف
deviancy U انحراف
deflects U انحراف
deviation U انحراف
deviations U انحراف
distortion U انحراف
distortions U انحراف
deviance U انحراف
offset U انحراف
perversion U انحراف
lapse U انحراف
skews U انحراف
perversions U انحراف
convergence U انحراف
petty offence U انحراف
falloff U انحراف
inclination U انحراف
corruption U انحراف
skewing U انحراف
skew U انحراف
offsetting U انحراف
lapses U انحراف
lapsing U انحراف
keelage U حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
abscissa U محور افقی
zenith U اوج محور قائم بر افق نقاط
declinometer U انحراف سنج
supercompressibility factor U ضریب انحراف
magnetic deflection U انحراف مغناطیسی
perturbation U انحراف اختلال
gas deviation factor U ضریب انحراف
curve of deviation U منحنی انحراف
rolled U انحراف به چپ یا راست
departure U مرگ انحراف
maximum deflection U انحراف حداکثر
roll U انحراف به چپ یا راست
declination U انحراف مغناطیسی
leanings U انحراف کجی
azimuth deviation U انحراف گرا
magnetic variations U انحراف مغناطیسی
rolls U انحراف به چپ یا راست
magnetic inclination U انحراف مغناطیسی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com