English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
true convergence U انحراف جغرافیایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
true convergence U سیستم کنترل جغرافیایی یاسیستم مختصات جغرافیایی تقارب حقیقی نصف النهارات
deviation U انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
deviations U انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
drifted U انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifting U انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drift U انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifts U انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
geographic reference U سیستم مختصات جغرافیایی سیستم شبکه بندی جغرافیایی
true origin U نقطه مبداء یا مبنای مختصات جغرافیایی نصف النهار مبداء مختصات جغرافیایی
preccession U انحراف محور ژیروسکوپ انحراف ژیروسکوپی
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
apparent wander U انحراف سمت ژیروسکوپی انحراف سمت ژیروسکوپ دراثر چرخش زمین
anti balance tab U بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
geographic U جغرافیایی
geographical latitude U عرض جغرافیایی
geographical longitude U طول جغرافیایی
geographical mile U میل جغرافیایی
gazetteer U فرهنگ جغرافیایی
true north U شمال جغرافیایی
easting U طول جغرافیایی
geographical meridian U خط طول جغرافیایی
geographic map U نقشه جغرافیایی
geographic coordinates U مختصات جغرافیایی
geographic equator U استوای جغرافیایی
biogeographic U زیست جغرافیایی
latitudes U عرض جغرافیایی
longitude U طول جغرافیایی
latitude U عرض جغرافیایی
longitudes U طول جغرافیایی
geographical mile U مایل جغرافیایی
geographical poles U قطبهای جغرافیایی
true heading U سمت جغرافیایی
true bearing U سمت جغرافیایی
land map U نقشه جغرافیایی
placename U نام جغرافیایی
difference in easting U اختلاف طول جغرافیایی
parrallels of latitude U مدارات عرض جغرافیایی
grid U شبکه بندی جغرافیایی
grids U شبکه بندی جغرافیایی
longitudinal U وابسته بطول جغرافیایی
Longitude and latitude. U طول وعرض جغرافیایی
cartogram U نقشه اماری جغرافیایی
co latitude U متمم عرض جغرافیایی
colatitude U متمم عرض جغرافیایی
true course U سمت مسیر جغرافیایی
georef grid U مختصات جغرافیایی جهانی
geographical meridian U نصف النهار جغرافیایی
latitudinal U وابسته بعرض جغرافیایی
latitudinarian U وابسته بعرض جغرافیایی
military area U حوزه جغرافیایی نظامی
geocentric latitude U عرض جغرافیایی زمینی
localities U محل مخصوص مکان جغرافیایی
topology U مکان شناسی وضعیت جغرافیایی
true azimuth U سمت حقیقی گرای جغرافیایی
locality U محل مخصوص مکان جغرافیایی
aba U مقیاس اندازه گیری عرض جغرافیایی
isobar U خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
isobars U خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
isobare U خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
boundary disclaimer U نشان دهنده حدود جغرافیایی منطقه
true course U سمت حرکت جغرافیایی ناو یاهواپیما
zonation U طرز پخش و انتشارموجودات در مناطق جغرافیایی
chorographic U وابسته بنقشه برداری جغرافیایی از ناحیهای
apparent recession U انحراف سمت فاهری ژیروسکوپ انحراف فاهری محور ژیروسکوپ
chorography U نقشه برداری وتوضیح وضع جغرافیایی ناحیهای
apogee U زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
declination constant U زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
time zone U منطقه جغرافیایی دارای ساعت یا نصف النهار معینی
time zones U منطقه جغرافیایی دارای ساعت یا نصف النهار معینی
variation U زاویه افقی بین امتدادمغناطیسی محل و نصف النهارهای جغرافیایی
variations U زاویه افقی بین امتدادمغناطیسی محل و نصف النهارهای جغرافیایی
geocoding U روش تهیه یک صفحه گرافیکی اطلاعات در رابطه با یک ناحیه جغرافیایی
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
model geometric U یک قسمت یا یک ناحیه جغرافیایی که روی یک سیستم گرافیکی کامپیوترطراحی و در یک پایگاه ذخیره شده است
routing indicator U گروهی از حروف که برای نشان دادن محل جغرافیایی یک ایستگاه یا یکان یا قرارگاه به کار می رود
geopolitic U علمی که روابط بین موقعیت جغرافیایی سرزمینها را باپیدایش و نابودی قدرتهای بزرگ و امپراطوریها مطالعه میکند
deflect U انحراف
deflects U انحراف
deflecting U انحراف
deflected U انحراف
convergence U انحراف
detours U انحراف
detour U انحراف
aberrance U انحراف
agonic U بی انحراف
slopes U انحراف
declination U انحراف
deviancy U انحراف
falloff U انحراف
obliqueness U انحراف
metabasis U انحراف
perversity U انحراف
petty offence U انحراف
aberration U انحراف
deviance U انحراف
perversion U انحراف
perversions U انحراف
slope U انحراف
sloped U انحراف
skews U انحراف
variance U انحراف
skewing U انحراف
skew U انحراف
distortion U انحراف
distortions U انحراف
inclination U انحراف
deflections U انحراف
deflection U انحراف
diversion U انحراف
lapses U انحراف
lapsing U انحراف
leeway U انحراف
deviation U انحراف
offsetting U انحراف
offset U انحراف
corruption U انحراف
lapse U انحراف
deviations U انحراف
digression U انحراف
diversions U انحراف
magnetic variations U انحراف مغناطیسی
inclinometer U انحراف سنج
magnetic declination U انحراف مغناطیسی
magnetic inclination U انحراف مغناطیسی
magnetic diviation U انحراف مغناطیسی
image deflection U انحراف تصویر
grid declination U انحراف شبکه
deviation score U نمره انحراف
diversion factor U ضریب انحراف
deviation table U جدول انحراف
fall off U انحراف ازمسیر
field distortion U انحراف میدان
frequency departure U انحراف فرکانس
frequency deviation U انحراف فرکانس
magnetic deflection U انحراف مغناطیسی
leanings U انحراف کجی
leaning U انحراف کجی
departures U مرگ انحراف
departure U مرگ انحراف
refraction U تجزیه انحراف
deflections U زاویه انحراف
frequency swing U انحراف فرکانس
deflection U زاویه انحراف
deviation factor U ضریب انحراف
slices U انحراف توپ
maximum deviation U انحراف حداکثر
tilt angle U زاویه انحراف
standard deviation U انحراف معیار
stadia line U خط انحراف سبقت
skiascope U انحراف سنج
trepan U چرخش انحراف
deviations U انحراف جنسی
slice U انحراف توپ
deviation U انحراف جنسی
chromatic aberration U انحراف فامی
y deflection U انحراف ایگرگ
x axis defelection U انحراف- ایکس
undeviating U بدون انحراف
sinuosity U انحراف اخلاقی
sigma U انحراف معیار
deviation U انحراف سمتی
post deflection focusing U تمرکز پس از انحراف
deviations U انحراف سمتی
obliquity U انحراف اخلاقی
mean deviation U انحراف میانگین
mean deviation U انحراف متوسط
mean absolute deviation U انحراف میانگین
sexual aberration U انحراف جنسی
precession U انحراف مسیر
quartile deviation U انحراف چارک
quartile deviation U انحراف چارکی
sexual perversion U انحراف جنسی
sexual deviation U انحراف جنسی
sex perversion U انحراف جنسی
sag correction U تصحیح انحراف
rhumb line U خط انحراف کشتی
residual deviation U انحراف مانده
refractile U انکساری انحراف
range of variation U ناحیه انحراف
range deviation U انحراف بردی
maximum deflection U انحراف حداکثر
deviascope U انحراف سنج
diversions U انحراف مسیر
perturbation U انحراف اختلال
perturbations U انحراف اختلال
sodomy U انحراف جنسی
drifted U انحراف سمتی
deviating U انحراف ورزیدن
deviates U انحراف ورزیدن
compressibility factor U ضریب انحراف
gas deviation factor U ضریب انحراف
supercompressibility factor U ضریب انحراف
curve of deviation U منحنی انحراف
declination U انحراف مغناطیسی
declination U زاویه انحراف
absolute deviation U انحراف مطلق
average deviation U انحراف متوسط
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com