English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
meeting U انجمن جلسه
meetings U انجمن جلسه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
committee U هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
committees U هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
Other Matches
conventicle U انجمن مخفی وغیر قانونی انجمن مذهبی
sederunt U جلسه روحانیان کلیسا اعضای جلسه روحانی شورای روحانی
for two weeks U جلسه دوهفته پس افتاد جلسه را به دوهفته بعدموکول کردند
athenaeum U انجمن ادبی انجمن دانش
atheneum U انجمن ادبی انجمن دانش
meeting U جلسه
seance U جلسه
meet U : جلسه
sittings U جلسه
sitting U جلسه
session U جلسه
sessions U جلسه
meets U : جلسه
meetings U جلسه
special session U جلسه مخصوص
order of the day U دستور جلسه
court session U جلسه دادگاه
nonresident U غیرحاضر در جلسه
in the meeting of d may U در جلسه سوم می
chairpersons U رئیس جلسه
chairperson U رئیس جلسه
minute U صورت جلسه
public session U جلسه علنی
general meeting U جلسه عمومی
reunions U تجدید جلسه
reunion U تجدید جلسه
minutes U صورت جلسه
agenda U دستور جلسه
agendas U دستور جلسه
chairmen U رئیس جلسه
chairman U رئیس جلسه
seance U جلسه احضار روح
marathon U جلسه گروهی طولانی
sitting in camera U جلسه خصوصی دادگاه
seance U جلسه احضارارواح وغیره
rehearing U جلسه دادرسی مجدد
convene U تشکیل جلسه دادن
stags U جلسه یا مهمانی مردانه
stag U جلسه یا مهمانی مردانه
The meeting was postponed. U جلسه را عقب انداختند
convocation U جلسه عمومی دانشجویان
spectators U مستمعین جلسه دادگاه
convening U تشکیل جلسه دادن
convenes U تشکیل جلسه دادن
convened U تشکیل جلسه دادن
private session U جلسه غیر علنی
sitting in camera U جلسه غیر علنی
marathons U جلسه گروهی طولانی
bull session U جلسه محاوره ومرور
walkout U اعتصاب ,ترک جلسه
walkouts U اعتصاب ,ترک جلسه
protocol U صورت جلسه کنفرانس
protocol U صورت جلسه ازمایش
cabinet council U جلسه هیات وزیران
work out U برنامه یک جلسه تمرین
record U صورت جلسه سابقه
special session U جلسه فوق العاده
convocations U جلسه عمومی دانشجویان
protocols U صورت جلسه کنفرانس
the house went into secret session U مجلس جلسه سری
to hold a meeting U جلسه منعقد کردن
to hold a session U جلسه منعقد کردن
protocols U صورت جلسه ازمایش
critic report U گزارش نتیجه جلسه انتقاد
open the meeting U رسمیت جلسه را اعلام کردن
proces verbal U صورت جلسه نشست نامه
presided U ریاست جلسه را بعهده داشتن
to sit U درباره موضوعی جلسه کردن
adjournments U احاله رسیدگی به جلسه بعد
adjournment U احاله رسیدگی به جلسه بعد
Those who attended the meeting. U کسانیکه در جلسه حاضر بودند
preside U ریاست جلسه را بعهده داشتن
presides U ریاست جلسه را بعهده داشتن
presiding U ریاست جلسه را بعهده داشتن
critiques U جلسه انتقاد بعد ازعملیات
critique U جلسه انتقاد بعد ازعملیات
master of ceremonies U متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
masters of ceremonies U متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
the rules of protocol U قوانین قرارداد [صورت جلسه کنفرانس]
call a metting U تعیین وقت و دعوت برای جلسه
seminars U جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
The date of the meeting has been advanced. U تاریخ جلسه جلو افتاده است
seminar U جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
minute U خلاصه ساختن صورت جلسه نوشتن
briefings U جلسه توجیهی خلاصه کردن دستورات و گزارشات
briefing U جلسه توجیهی خلاصه کردن دستورات و گزارشات
I acted as interpreter for the Prime Minister at yesterday's meeting. U من در جلسه دیروز مترجم نخست وزیر بودم.
quorum U حداقل عده لازم برای رسمیت جلسه
agendas U لیست کارهایی که میبایست در جلسه به انهارسیدگی شود
hansardize U متوجه مذاکرات جلسه پیش خودش کردن
convoke U برای تشکیل جلسه وشورایاکمیسیون دعوت کردن
agenda U لیست کارهایی که میبایست در جلسه به انهارسیدگی شود
clubbing U انجمن
clubbed U انجمن
club U انجمن
fellowsh U انجمن
community U انجمن
confranternity U انجمن
clubs U انجمن
agora U انجمن
borough council U انجمن ده
comitia U انجمن
communities U انجمن
committees U انجمن
instituted U انجمن
institutes U انجمن
instituting U انجمن
meeting U انجمن
councils U انجمن
meetings U انجمن
group U انجمن
groups U انجمن
guilds U انجمن
council U انجمن
reunion U انجمن
reunions U انجمن
institute U انجمن
gathering U انجمن
gatherings U انجمن
guild U انجمن
convocations U انجمن
committee U انجمن
company U انجمن
companies U انجمن
convocation U انجمن
coteries U انجمن
coterie U انجمن
society U انجمن
association U انجمن
associations U انجمن
societies U انجمن
To conduct a meeting in an orderly manner. U جلسه ای رابا نظم وتر تیب اداره کردن
to call a meeting of the board of directors U برای شرکت در جلسه هیئت مدیره احضار کردن
congress U انجمن مجلس
council chamber U انجمن گاه
assembly U اجتماع انجمن
hunts U انجمن شکارچیان
consistory U انجمن کاتوزیان
confraternity U انجمن اخوت
municipal council U انجمن شهرداری
foregather U انجمن کردن
local authority U انجمن محلی
municipal council U انجمن شهر
quaker's meeting U انجمن خاموش
caucus U انجمن حزبی
folkmot U انجمن شهر
folkmoot U انجمن شهر
conferences U انجمن باشگاهها
prayer meeting U انجمن دعا
conference U انجمن باشگاهها
congresses U انجمن مجلس
caucuses U انجمن حزبی
secret society U انجمن سری
academy U انجمن دانش
factions U انجمن فرقه
conclave U انجمن محرمانه
associate computer professionals U انجمن کامپیوترکاران
hunted U انجمن شکارچیان
hunt U انجمن شکارچیان
conclaves U انجمن محرمانه
academies U انجمن دانش
trade association U انجمن صنفی
town meeting U انجمن شهری
town council U انجمن شهرداری
to hold a meeting U انجمن کردن
benefits society U انجمن خیریه
faction U انجمن فرقه
town council U انجمن شهر
national educational computing conferenc U جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
peremptory undertaking U تعهد خواهان باارائه دلیل در اولین جلسه بعدی دادگاه
brotherhood U انجمن برادری واخوت
brotherhoods U انجمن برادری واخوت
municipal councillor U عضو انجمن شهر
election supervisor council U انجمن نظارت بر انتخابات
town hall U تالار انجمن شهر
special libraries association U انجمن کتابخانههای مخصوص
society for computer medicine U انجمن پزشکی کامپیوتر
smart set U انجمن شیک پوشان
sla U انجمن کتابخانههای مخصوص
word processing society U انجمن پردازش کلمه
orchestral U وابسته به انجمن نوازندگان
PTA U انجمن اولیا و مربیان
producers association U انجمن تولید کنندگان
PTA's U انجمن اولیا و مربیان
rural district council U انجمن محلی زراعی
wps U انجمن پردازش کلمه
town halls U تالار انجمن شهر
convention U پیمان نامه انجمن
conventions U پیمان نامه انجمن
chamber of shipping U انجمن صاحبان کشتی
orchestration U تنظیم انجمن سازی
community center U ساختمان محل انجمن
orchestrations U تنظیم انجمن سازی
academician U عضو انجمن دانش
juntas U دسته انجمن سری
junta U دسته انجمن سری
election supervisory council U انجمن نظارت بر انتخابات
councilman U عضو انجمن شهرداری
bcs U انجمن کامپیوتر در انگلستان
iranian physical society U انجمن فیزیک ایران
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com