Perdic | انتهای بلاک مخابره | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (2 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	end of transmission block U	انتهای بلاک مخابره
	etb U	انتهای بلاک مخابره

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	mark U	قرار دادن نشانه بلاک در ابتدا و انتهای بلاک متن
	marks U	قرار دادن نشانه بلاک در ابتدا و انتهای بلاک متن
	interblock gap U	نوار مغناطیسی خالی بین انتهای یک بلاک داده و آغاز بلاک بعدی
	gap U	نوار مغناطسی خالی بین انتهای یک بلاک داده و آغاز بلاک داده بعدی
	gaps U	نوار مغناطسی خالی بین انتهای یک بلاک داده و آغاز بلاک داده بعدی
	eot U	maker Tape Of End نشانگر انتهای نوار Transmission Of End انتهای مخابره
	end of transmission U	انتهای مخابره
	marker U	دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
	markers U	دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
	move U	دستوری که محل بلاک متن که توسط نشانه گر بلاک مشخص شده است را تغییر میدهد
	moved U	دستوری که محل بلاک متن که توسط نشانه گر بلاک مشخص شده است را تغییر میدهد
	moves U	دستوری که محل بلاک متن که توسط نشانه گر بلاک مشخص شده است را تغییر میدهد
	analog transmission U	انتقال یا مخابره قیاسی مخابره انالوگ
	butts U	ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
	butted U	ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
	butt U	ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
	vertical U	سیگنال بیان کننده انتهای آخرین شیاردر انتهای صفحه نمایش
	serial transmission U	مخابره سری مخابره نوبتی
	agent authentication U	معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
	service message U	پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره
	lappets U	[حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.]
	worded U	تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
	word U	تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
	blocked U	بلاک
	block U	بلاک
	blocks U	بلاک
	block size U	اندازه بلاک
	input block U	بلاک ورودی
	deblocking U	بلاک شکنی
	task control block U	بلاک کنترل وفیفه
	data control block U	بلاک کنترل داده ها
	dcb U	بلاک کنترل داده
	bar U	خط یا بلاک ضخیم رنگی
	bars U	خط یا بلاک ضخیم رنگی
	ibg U	شکاف بین بلاک
	end of transmission block U	خاتمه ارسال بلاک
	tcb U	بلاک کنترل کار
	task control block U	بلاک کنترل کار
	blocking factor U	تعداد رکوردها در بلاک
	data set control block U	بلاک کنترل مجموعه داده ها
	pipeline U	هر بلاک مربوط به یک بخش دستور
	pipelines U	هر بلاک مربوط به یک بخش دستور
	block gap U	gap interrecord شکاف بین بلاک
	xmodem U	بایت از بلاک داده را منتقل میکند
	identifier U	کلمهای که معرف بلاک یا فایل است
	input U	بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
	inputted U	بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
	parity U	بررسی پریتی روی بلاک داده
	release U	رها کردن کنترل بلاک حافظه یا فایل
	lengths U	تعداد رکوردها یا فیلدها یا حروف در یک بلاک داده
	length U	تعداد رکوردها یا فیلدها یا حروف در یک بلاک داده
	inhibit U	ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
	inhibits U	ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
	released U	رها کردن کنترل بلاک حافظه یا فایل
	releases U	رها کردن کنترل بلاک حافظه یا فایل
	gather U	نوشتن یک گروه از رکوردهای جداگانه به صورت بلاک داده
	gathered U	نوشتن یک گروه از رکوردهای جداگانه به صورت بلاک داده
	encryption U	استاندارد برای سیستم رمز گذاری داده بلاک
	dscb U	Block Control Set Data بلاک کنترل مجموعه داده
	deblock U	باز گرداندن بلاک ذخیره شده داده به حالت اصلی
	vrc U	بررسی پرینتی در هر حرف از بلاک دریافتی برای تشخیص خطا
	transmissions U	مخابره
	transmission U	مخابره
	communication U	مخابره
	traffics U	مخابره
	trafficked U	مخابره
	traffic U	مخابره
	trafficking U	مخابره
	messages U	مخابره
	despatch U	مخابره
	message U	مخابره
	traffick U	مخابره
	message line U	خط مخابره
	vertical U	بررسی پرینتی روی هر حرف از بلاک دریافتی برای تشخیص خطا
	ends U	کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
	ended U	کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
	end U	کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
	YMODEM U	بایت بلاک استفاده میکند و میتواند چندین فایل ارسال کند
	redundancies U	بررسی پریتی روی هر حرف بلاک دریافتی برای تشخیص خطا
	redundancy U	بررسی پریتی روی هر حرف بلاک دریافتی برای تشخیص خطا
	capitalization U	عمل یک کلمه پردازکه یک خط یا بلاک متن رابه حروف بزرگ تبدیل میکند
	macro U	تابع برنامه یا بلاک دستورات که توسط کلمه یا برچسب بیان شده است
	telegram U	مخابره تلگرافی
	synchronous transmission U	مخابره همزمان
	telegrams U	مخابره تلگرافی
	squawked U	مخابره کردن
	synchronous transmission U	مخابره همگام
	syncheronous communications U	مخابره همزمان
	signal U	مخابره کردن
	signaled U	مخابره کردن
	communicating U	مخابره کردن
	signalled U	مخابره کردن
	squawks U	مخابره کردن
	telegraphic message U	مخابره تلگرافی
	transmission U	مخابره کردن
	visual communication U	مخابره بصری
	transmittancy U	ارسال مخابره
	transmittance U	ارسال مخابره
	transmission U	مخابره مخابرات
	transmittal U	ارسال مخابره
	transmissions U	مخابره مخابرات
	transmissions U	مخابره کردن
	transmission security U	تامین مخابره
	transmission rate U	سرعت مخابره
	transmission rate U	نرخ مخابره
	transmission error U	خطای مخابره
	wirable U	قابل مخابره
	flag hoist U	مخابره با پرچم
	flag U	پرچم مخابره
	satellite communications U	مخابره ماهوارهای
	retransmission U	مخابره مجدد
	boat call U	مخابره با قایق
	data communication U	مخابره داده ها
	polar transmission U	مخابره قطبی
	neutral transmission U	مخابره خنثی
	wire U	مخابره کردن
	data transmission U	مخابره داده ها
	data transmission U	مخابره داده
	wires U	مخابره کردن
	digital transmission U	مخابره دیجیتال
	dispateh U	مخابره کردن
	duplex transmission U	مخابره دورشتهای
	duplex transmission U	مخابره دو رشتهای
	parallel transmission U	مخابره موازی
	serial tranmission U	مخابره نوبتی
	analog transmission U	مخابره قیاسی
	simplex transmission U	مخابره ساده
	squawk U	مخابره کردن
	telegraphs U	مخابره تلگرافی
	telegraphing U	مخابره تلگرافی
	telegraphed U	مخابره تلگرافی
	telegraph U	مخابره تلگرافی
	asynchronous transmission U	مخابره ناهمگام
	signal bridge U	پل مخابره ناو
	asynchronous transmission U	مخابره غیرهمزمان
	flags U	پرچم مخابره
	partition U	تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
	dummies U	دستوری در برنامه که برا ی موفقیت دستورات زبان یا افزایش طول بلاک قرار دارد
	dummy U	دستوری در برنامه که برا ی موفقیت دستورات زبان یا افزایش طول بلاک قرار دارد
	partitions U	تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
	aerogram U	مخابره با تلگراف بی سیم
	radios U	با بی سیم مخابره کردن
	radioing U	با بی سیم مخابره کردن
	radioed U	با بی سیم مخابره کردن
	radio U	با بی سیم مخابره کردن
	radiogram U	مخابره پیام با بی سیم
	semaphore U	مخابره با پرچم دستی
	helio U	ایینه مخابره پیام
	radiograms U	مخابره پیام با بی سیم
	start stop transmission U	مخابره قطع و وصلی
	multiplex U	تسهیم مخابره ترکیبی
	retransmit U	دوباره مخابره کردن
	half duplex transmission U	مخابره دو نیم رشتهای
	radiotelegram U	مخابره تلگراف بیسیم
	semaphore U	مخابره بوسیله پرچم
	transmitted data U	دادههای مخابره شده
	jams U	مانع مخابره شدن
	despatched U	مخابره کردن ارسال
	jam U	مانع مخابره شدن
	dispatched U	مخابره کردن ارسال
	jammed U	مانع مخابره شدن
	dispatch U	مخابره کردن ارسال
	dispatches U	مخابره کردن ارسال
	despatches U	مخابره کردن ارسال
	despatching U	مخابره کردن ارسال
	wigwag U	ارتباط یا مخابره بوسیله پرچم
	toll calls U	مخابره تلفنی خارج شهری
	signalled U	مخابره کردن علامت دادن
	semaphore U	بوسیله پرچم مخابره کردن
	signaled U	مخابره کردن علامت دادن
	toll call U	مخابره تلفنی خارج شهری
	heliographic U	مربوط به مخابره تلگراف افتابی
	intercom U	دستگاه مخابره داخل ساختمان
	blinker yardarm U	چراغ مخابره دکل کشتی
	intercoms U	دستگاه مخابره داخل ساختمان
	squawk box U	دستگاه مخابره داخلی ناو
	signal U	مخابره کردن علامت دادن
	alphabet code flag U	پرده مخابره حروف یا اعداد
	DES U	استاندارد دولت آمریکا برای سیستم رمز بلاک داده با امنیت بالا. مقایسه با # Public Key #
	walkie-talkies U	دستگاه مخابره یا رادیوی ترانزیستوری کوچک
	intercommunication U	رابطه یا مخابره بین چند مرکز
	walkie talkie U	دستگاه مخابره یا رادیوی ترانزیستوری کوچک
	phototelegraphyt U	مخابره تلگرافی عکس عکسبرداری رادیویی
	wireless U	بابی سیم تلگراف مخابره کردن
	wirelesses U	بابی سیم تلگراف مخابره کردن
	walkie-talkie U	دستگاه مخابره یا رادیوی ترانزیستوری کوچک
	telephoto U	دستگاه مخابره عکس ازمسافات دور
	redundant U	حرف اضافه شده به بلاک حروف برای تشخیص خطا یا مقاصد پترولکل که هیچ اطلاعی به همراه ندارد
	procedure word U	کلماتی که قبل از شروع مکالمه مخابره می شوند
	datacom U	امکان ارتباط دادهای مخابره ارزان قیمت
	nancy U	سیستم چراغ نانسی مخصوص مخابره بصری
	open code U	سیستم رمزی که به صورت کشف مخابره میشود
	radio procedures U	روشهای مخابره با بی سیم روش مکالمات رادیویی
	multiplex telegraphy U	دستگاه تلگرافی که در یک زمان با یک سیم چند مخابره میکند
	logic seeking U	انتهای خط وط
	end of line U	انتهای خط
	blit U	در گرافیک کامپیوتری جابجا کردن یک بلاک از بیتها از یک محلی در حافظه به محلی دیگر
	bitblt U	در گرافیک کامپیوتری جابجا کردن یک بلاک از بیتها از یک محلی در حافظه به محلی دیگر
	compression U	روش کاهش اندازه بلاک داده با کاهش فضا وحذف فضاها و مواد بی استفاده
	bitter end U	انتهای درد