Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
alienation
U
انتقال مالکیت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
covenant runing with land
U
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
executed contract
U
قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود
Other Matches
prior possession
U
تصرف به عنوان مالکیت دلیل مالکیت است مگر انکه خلاف ان ثابت شود
denationalization
U
تبدیل مجدد مالکیت عمومی به مالکیت خصوصی بازگشت به وضع قبل از ملی کردن
joint ownership
U
اشتراک در مالکیت مالکیت مشاع
his right of ownership lapsed
U
حق مالکیت از او سلب شد حق مالکیت او ساقط شد
separation of ownership and control
U
جدائی مالکیت از کنترل جدائی مالکیت از مدیریت
indeterminate change of station
U
انتقال اجباری و موقتی انتقال پیش بینی شده
electronic funds transfer
U
انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
transferring
U
انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfers
U
انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfer
U
انتقال دادن نقل کردن انتقال
baseband transmission
U
روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
upload
U
انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
transfer processing
U
امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
xmodem
U
یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
signal
U
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signaled
U
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signalled
U
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
transfer ladle
U
کفچه انتقال چمچمه انتقال
transfer rate
U
نسبت انتقال سرعت انتقال
negative acknowledgement
U
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
propritorship
U
مالکیت
support
U
حق مالکیت
ownership
U
حق مالکیت
ownership
U
مالکیت
dominium
U
مالکیت
right of ownership
U
حق مالکیت
proprietorship
U
مالکیت
proprietorial right
U
حق مالکیت
acquisitions
U
مالکیت
acquisition
U
مالکیت
possession
U
مالکیت
dominion
U
حق مالکیت
ownership right
U
حق مالکیت
expropriation
U
سلب مالکیت
property rights
U
حقوق مالکیت
state enterprise
U
مالکیت دولتی
get hold of (something)
<idiom>
U
به مالکیت رسیدن
praivate ownership
U
مالکیت خصوصی
state ownership
U
مالکیت دولتی
possessory title
U
سمت مالکیت
condominiums
U
مالکیت مشترک
condominium
U
مالکیت مشترک
villeinage
U
مالکیت رعیت
confusion
U
مالکیت ما فی الذمه
possessory title
U
عنوان مالکیت
special property
U
مالکیت خاص
slaveholding
U
مالکیت برده
private property
U
مالکیت خصوصی
gen
U
حالت مالکیت
public domain
U
مالکیت دولتی
individual ownership
U
مالکیت فردی
public ownership
U
مالکیت دولتی
possessory right
U
حق تصرف یا مالکیت
retention of title
U
حفظ مالکیت
dispossession
U
سلب مالکیت
document of title
U
سند مالکیت
title deed
U
سند مالکیت
title deed
U
قباله مالکیت
title deeds
U
سند مالکیت
personal ownership
U
مالکیت شخصی
literary property
U
حق مالکیت ادبی
private ownership
U
مالکیت خصوصی
titles
U
مستند مالکیت
muniment of title
U
دلیل مالکیت
retention of title
U
ضبط مالکیت
reconversion
U
اعاده مالکیت
accession
U
شرکت در مالکیت
ownership and management
U
مالکیت و مدیریت
title deed
U
اسناد مالکیت
qualified property
U
مالکیت محدود
root of title
U
منشاء مالکیت
title
U
مستند مالکیت
public ownership
U
مالکیت دولتی
documents of title
U
سند مالکیت
collective ownership
U
مالکیت مشاع
seisin
U
مالکیت اراضی
public ownership
U
مالکیت عمومی
joint ownership
U
مالکیت مشترک
joint ownership
U
مالکیت مشاع
possessory action
U
دعوی مالکیت
joint ownership
U
مالکیت اشتراکی
estate in common
U
مالکیت مشاع
ascription
U
تصدیق مالکیت
asset ownership
U
مالکیت دارائی
collective ownership
U
مالکیت جمعی
title of territory
U
مالکیت اقلیم
repossess
U
مالکیت مجدد یافتن
beneficial ownership
U
مالکیت به نسبت منافع
replevin
U
دعوی اعاده مالکیت
repossessing
U
مالکیت مجدد یافتن
share certificate
U
گواهی مالکیت سهام
title-holder
U
صاحب سند مالکیت
title-holders
U
صاحب سند مالکیت
expropriating
U
سلب مالکیت کردن از
expropriate
U
سلب مالکیت کردن از
white elephant
<idiom>
U
ثروت یا مالکیت بیفایده
collectivity
U
مالکیت اشتراکی جمع
expropriates
U
سلب مالکیت کردن از
entitled to owver ship
U
دارای حق مالکیت است
estate in common
U
اشتراک در مالکیت زمین
repossessed
U
مالکیت مجدد یافتن
possessory action
U
دعوی اعاده مالکیت
passing the ownership
U
مالکیت مافی الذمه
title of territory
U
مالکیت قلمرو کشور
prescriptive right
U
حق مالکیت از طریق مرورزمان
prescriptive right or title
U
حق مالکیت از راه مرورزمان
expropriated
U
سلب مالکیت کردن از
mere right
U
حق مالکیت بدون تصرف
possession by title of ownership
U
تصرف به عنوان مالکیت
trans shipment
U
انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
disowns
U
مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
freehold
U
مالکیت مطلق ملک موروثی
disorintate
U
مالکیت چیزی راانکار کردن
disown
U
مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
disowned
U
مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
tenancy
U
مدت اجاره مالکیت موقت
tenancies
U
مدت اجاره مالکیت موقت
disowning
U
مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
to put in possession
U
مالکیت دادن متصدی کردن
put in a claim for something
U
مدعی مالکیت چیزی شدن
petitory
U
مبنی بردادخواهی نسبت به مالکیت
socialism
U
مالکیت اجتماعی ابزار تولید
freeboard
U
حق ادعای مالکیت درمورد زمینهای خالصه
hold down
U
برای اثبات مالکیت در تصرف داشتن
hold down
U
نصرف به عنوان مالکیت تصرف مالکانه
titleholder
U
صاحب سند مالکیت دارای عنوان
p is nine points of the law
U
تصرف شرط عمده مالکیت است
IrDA
U
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
share
U
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
estate in fee
U
مالکیت مطلق و غیر شرطی نسبت به زمین
eminent domain
U
مالکیت مطلق دولت یا پادشاه یا رئیس مملکت
chose in action
U
حق مالکیت نسبت به اموالی که در تصرف فرد نیست
shared
U
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
dock warrant
U
سند مالکیت کالای موجود در انبار لنگرگاه
shares
U
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
alienability
U
قابلیت نقل وانتقال مالکیت بیگانه سازی
Here are my car registration papers.
بفرمائید این مدارک مالکیت اتومبیل من است.
shifting use
U
مالکیت منافع زمین با درج شرط به نفع ثالث
severalty
U
مالکیت انفرادی منافع زمین اجاره داری انحصاری
prescriptions
U
دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
property in action
U
مال قابل مطالبه از طریق قانونی مالکیت مورد حمایت قانون
prescription
U
دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
apostrophe
U
در اخر اسم مضاف برای ثبوت مالکیت مثل book s"Ali
apostrophes
U
در اخر اسم مضاف برای ثبوت مالکیت مثل book s"Ali
escheat
U
در CLاراضیی را گویند که پس ازفوت مالک به علت عدم وجودوراث قانونی به مالکیت دولت درمی اید
communism
U
کمونیسم نظام اقتصادی مبتنی براندیشههای مارکسیستی که مالکیت و ابزار تولید عمومی و در کنترل دولت قرار دارد
capital stock
U
عنصر مالکیت شرکت که بصورت سهام وگواهی نامه سهام درامده
tenancy in common
U
حالتی که جمعی با عناوین مختلف در اداره ملکی شرکت داشته باشند بدون ان که به وحدت مالکیت ان خللی وارد اید مدت اجاره
fee tail
U
تقسیم مالکیت اراضی بین مالک و دیگری به نحوی که نصف ان برای خود مالک ونیم دیگر به منتقل الیه
genitive
U
حالت مالکیت حالت مضاف الیه
conduction
U
انتقال
transfer
U
انتقال
transfer check
U
انتقال
transmission line
U
خط انتقال
transferring
U
انتقال
displacement
U
انتقال
negotiation
U
انتقال
conductance
U
انتقال
transfers
U
انتقال
transfer line
U
خط انتقال
conveyances
U
انتقال
abaloenation
U
انتقال
assignments
U
انتقال
assignment
U
انتقال
transmissions
U
انتقال
transmission
U
انتقال
conveyance
U
انتقال
negotiations
U
انتقال
convey
U
انتقال
bail arm
U
انتقال
move
U
انتقال
conveyed
U
انتقال
conveying
U
انتقال
transportation
U
انتقال
translation
U
انتقال
conveys
U
انتقال
turn over
U
انتقال
transitions
U
انتقال
shift
U
انتقال
line shaft
U
انتقال
marque
U
انتقال
shift
U
انتقال
metabasis
U
انتقال
shifted
U
انتقال
transition
U
انتقال
transference
U
انتقال
devolution
U
انتقال
translations
U
انتقال
shifts
U
انتقال
mittimus
U
انتقال
intuition
U
انتقال
transformation
U
انتقال
transter
U
انتقال
downloading
U
انتقال
migration
U
انتقال
intuitions
U
انتقال
communications stallite corporation
U
یک شرکت تحت مالکیت خصوصی است که امتیاز ان توسط کنگره ایالات متحده امریکا به منظور مخابره سیگنالهای صوتی وتلویزیونی و تصویری ماهواره صادر شده است
conditional transfer
U
انتقال شرطی
quickness
U
سرعت انتقال
instrument of assignment
U
سند انتقال
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com