Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
capital flow
U
انتقال سرمایه
transfer of capital
U
انتقال سرمایه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
eft
U
انتقال الکترونیکی سرمایه
electronic funds transfer
U
انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
Other Matches
over capitalised
U
براورد اضافی سرمایه سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه اعلام کردن
supply price of capital
U
قیمت عرضه سرمایه اصطلاح کینز در رابطه باهزینه سرمایه گذاری
capital stock
U
سهام سرمایه سهامی که به عنوان سرمایه به شرکت اورده میشود
capital consumption allowance
U
کسر مصرف سرمایه مترادف با استهلاک سرمایه
liquidity trap
U
سرمایه گذاری بسیار کم بوده و سرمایه گذاران ترجیح میدهند که دارائیهای خود رابه شکل پول نقد نگاه دارند
disinvestment
U
سرمایه گذاری منفی سرمایه برداری
capitalization
U
تبدیل به سرمایه کردن تجمع سرمایه
multiplier principle
U
اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
financiers
U
سرمایه دار سرمایه گذار
financier
U
سرمایه دار سرمایه گذار
capital gain
U
منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
capitalism
U
کاپیتالیزم سیستم سرمایه داری سیستم سرمایه گرایی سرمایه داری
indeterminate change of station
U
انتقال اجباری و موقتی انتقال پیش بینی شده
residential investments
U
سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle
U
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
transferring
U
انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfers
U
انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfer
U
انتقال دادن نقل کردن انتقال
desired investment
U
سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
overcapitalization
U
سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
baseband transmission
U
روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
cooperative scorer
U
بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
transfer processing
U
امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
upload
U
انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
signal
U
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
xmodem
U
یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
signaled
U
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signalled
U
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
transfer rate
U
نسبت انتقال سرعت انتقال
transfer ladle
U
کفچه انتقال چمچمه انتقال
unintended investment
U
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
capital program
U
برنامه سرمایه گذاری برنامه تولید سرمایه
marginal utility of capital
U
مطلوبیت نهائی سرمایه فایده نهائی سرمایه
collapse capitalism
U
فروپاشی سرمایه داری سقوط سرمایه داری
registered capital
U
سرمایه به ثبت رسیده سرمایه ثبت شده
marxist economics
U
نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
cobb doglas production function
U
ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
negative acknowledgement
U
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
trans shipment
U
انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
IrDA
U
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
capital
U
سرمایه
equities
U
سرمایه
turn over
U
سرمایه
equity
U
سرمایه
capital intensive
U
سرمایه بر
asset
U
سرمایه
funded
U
سرمایه
fund
U
سرمایه
an idel capital
U
سرمایه بیکار
capitalists
U
سرمایه گرای
human capital
U
سرمایه انسانی
accumulation of capital
U
تراکم سرمایه
accumulated capital
U
سرمایه متراکم
disinvestment
U
اتلاف سرمایه
capitalist
U
سرمایه گرای
anti capitalist
U
ضد سرمایه داری
capitalist
U
سرمایه دار
capitalists
U
سرمایه دار
disinvestment
U
کاهش سرمایه
stock
U
سهام سرمایه
equity investment
U
مشارکت در سرمایه
stocked
U
سهام سرمایه
financial capital
U
سرمایه مالی
fixed property
U
سرمایه ثابت
accumulation of capital
U
انباشت سرمایه
tycoon
U
سرمایه گذارمهم
tycoons
U
سرمایه گذارمهم
fixed capital
U
سرمایه ثابت
flight of capital
U
مهاجرت سرمایه
trust fund
U
سرمایه امانی
fluid capital
U
سرمایه سیال
fluid capital
U
سرمایه متحرک
floating capital
U
سرمایه متحرک
initial capital
U
سرمایه اولیه
financed
U
سرمایه گذاری
nominal capital
U
سرمایه اسمی
national capital
U
سرمایه ملی
funded
U
موجودی سرمایه
money capital
U
سرمایه پولی
fund
U
موجودی سرمایه
mobility of capital
U
تحرک سرمایه
real capital
U
سرمایه واقعی
trading capital
U
سرمایه در گردش
enterprise
U
سرمایه گذاری
replacement capital
U
سرمایه جایگزینی
quantity of capital
U
مقدار سرمایه
operating capital
U
سرمایه در گردش
finances
U
سرمایه گذاری
financing
U
سرمایه گذاری
physical capital
U
سرمایه غیرپولی
physical capital
U
سرمایه فیزیکی
invests
U
سرمایه گذاشتن
invests
U
سرمایه گذاری
investing
U
سرمایه گذاشتن
investing
U
سرمایه گذاری
invested
U
سرمایه گذاشتن
invested
U
سرمایه گذاری
invest
U
سرمایه گذاشتن
invest
U
سرمایه گذاری
replacement capital
U
سرمایه جانشینی
enterprises
U
سرمایه گذاری
investments
U
سرمایه گذاری
joint stock
U
سرمایه مشترک
intellectual capital
U
سرمایه فکری
reserve fund
U
سرمایه احتیاطی
return of capital
U
بازده سرمایه
return on capital
U
بازدهی سرمایه
liquid capital
U
سرمایه راکد
liquid capital
U
سرمایه نقدی
capitalism
U
سرمایه گرایی
capitalism
U
سرمایه داری
investment
U
سرمایه گذاری
social capital
U
سرمایه اجتماعی
opening capital
U
سرمایه اولیه
capital consumption
U
مصرف سرمایه
capital cost
U
هزینه سرمایه
capital turnover
U
گردش سرمایه
capital fund
U
وجوه سرمایه
capital transfers
U
انتقالات سرمایه
capital in cash
U
سرمایه نقدی
capital inflow
U
ورود سرمایه
finance
U
سرمایه گذاری
capital intensive
U
سرمایه طلب
capital formation
U
تشکیل سرمایه
capital value
U
ارزش سرمایه
yield of capital
U
بازده سرمایه
cost of capital
U
هزینه سرمایه
capital creation
U
ایجاد سرمایه
capital depreciation
U
استهلاک سرمایه
capital exports
U
صادرات سرمایه
capital flight
U
فرار سرمایه
capital flow
U
جریان سرمایه
capital intensive technique
U
فن تولید سرمایه بر
capital theory
U
نظریه سرمایه
capital structure
U
بنیان سرمایه
capital structure
U
ساخت سرمایه
capital stock
U
حجم سرمایه
capital stock
U
موجودی سرمایه
capital paid in
U
ذخیره سرمایه
capital requirement
U
نیاز سرمایه
capital reserve
U
ذخیره سرمایه
capital reserve
U
اندوخته سرمایه
capital tax
U
مالیات بر سرمایه
capital levy
U
مالیات بر سرمایه
capital liability
U
بدهی سرمایه
capital loss
U
زیان سرمایه
capital market
U
بازار سرمایه
capital movement
U
حرکت سرمایه
capital outflow
U
خروج سرمایه
out flow of capital
U
خروج سرمایه
capital accumulation
U
انباشت سرمایه
capital appropiation
U
تخصیص سرمایه
capital asset
U
سرمایه ثابت
capital augmenting
U
سرمایه افزا
consumer capital
U
سرمایه مصرفی
unfunded
U
بدون سرمایه
capital agglomeration
U
تجمع سرمایه
usance
U
سود سرمایه
cash capital
U
سرمایه نقدی
investor
U
سرمایه گذار
capital gains
U
سود سرمایه
capital account
U
حساب سرمایه
working capital
U
سرمایه در گردش
capital accumulation
U
تراکم سرمایه
flight of capital
U
فرار سرمایه
investors
U
سرمایه گذار
capital building
U
سرمایه سازی
bankroll
U
سرمایه بانک
capital charges
U
هزینههای سرمایه
working capacity
U
سرمایه جاری
working asset
U
سرمایه کار
circulation capital
U
سرمایه در گردش
constant capital
U
سرمایه ثابت
circulating capital
U
سرمایه در گردش
capitalization
U
سرمایه گذاری
circulating capital
U
سرمایه در جریان
capital consuming
U
سرمایه طلب
consolidated fund
U
سرمایه ذخیره
capital coefficient
U
ضریب سرمایه
capital constraint
U
محدودیت سرمایه
capital construction
U
ساختمان سرمایه
widening of capital
U
گسترش سرمایه
capitalization
U
سرمایه سازی
corpus
U
سرمایه اولیه و اصلی
payback period
U
دوره برگشت سرمایه
mixed capitalism
U
سرمایه داری مختلط
margine efficiency of capital
U
بازده نهایی سرمایه
payoff period
U
دوره بازگشت سرمایه
capitalist class
U
طبقه سرمایه دار
capitalist system
U
نظام سرمایه داری
corpuses
U
سرمایه اولیه و اصلی
payout period
U
دوره بازگشت سرمایه
paid up capital
U
سرمایه پرداخت شده
principal
U
مایه سرمایه اصلی
capitalist countries
U
کشورهای سرمایه داری
capitalization
U
جمع اوری سرمایه
capitalization
U
جمع مبلغ سرمایه
principals
U
مایه سرمایه اصلی
capital widening
U
افزایش سطحی سرمایه
assemble capital stock
U
سرمایه پرداخت نشده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com