English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
immission U انتشار خارجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dissemination U انتشار اخبار انتشار اطلاعات
positive externalities U صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
exterior angle U زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
external symbol dictionary U فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
impurity U جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
outwork U استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
foreign exchange U پول خارجی ارز خارجی
wilson U پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies U عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
exchanged stabilization fund U مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
pervasion U انتشار
issued U انتشار
report U انتشار
reported U انتشار
issues U انتشار
currencies U انتشار
dissemination U انتشار
currency U انتشار
dispersion U انتشار
omissions U انتشار
omission U انتشار
progation U انتشار
propagation U انتشار
publishment U انتشار
broadcast U انتشار
broadcasts U انتشار
emission U انتشار
emissions U انتشار
promulgation U انتشار
publicity U انتشار
newsreader U انتشار
spreading U انتشار
incidence U انتشار
reports U انتشار
irradiation U انتشار
proclamation U انتشار
proclamations U انتشار
effluence U انتشار
effluxion U انتشار
diffusion U انتشار
issuance U انتشار
issue U انتشار
publications U انتشار
publication U انتشار
emission U انتشار امواج
propagation sequence U تسلسل انتشار
newsworthy U قابل انتشار
emissions U انتشار امواج
electron emmission U انتشار الکترون
publishes U انتشار دادن
published U انتشار دادن
publish U انتشار دادن
issues U انتشار دادن
diffusible U قابل انتشار
diffusion coefficient U ضریب انتشار
propagation sequence U مرحله انتشار
republication U انتشار مجدد
propagation delay U تاخیر انتشار
propagation constant U ثابت انتشار
issued U انتشار دادن
money creation U انتشار پول
issue U انتشار دادن
propagandize U انتشار دادن
image speard U انتشار تصویر
light emission U انتشار نور
noises U انتشار دادن
noise U انتشار دادن
load spread U انتشار نیرو
electronic emission U انتشار الکترونها
promulgation of the laws U انتشار قوانین
antenna pattern U انتشار انتن
emissivity U قابلیت انتشار
sound propagation U انتشار صوت
thought broadcasting U انتشار فکر
to bruit abroad انتشار دادن
advertise U انتشار دادن
velocity of propagation U سرعت انتشار
wave motion U انتشار موج
wave propagation U انتشار موج
circulations U انتشار جریان
diffusion U انتشار پخش
circulation U انتشار جریان
diffusion U انتشار نور
spreads U منتشر شدن انتشار
issued U انتشار دادن صدور
spread U منتشر شدن انتشار
circulative U انتشار دهنده یا یابنده
error propagation U انتشار خطا [ریاضی]
issues U انتشار دادن صدور
issue U انتشار دادن صدور
soundboard U عامل انتشار عقاید
rate of flame propagation U سرعت انتشار شعله
conductivity U ضریب هدایت یا انتشار
efflux U انتشار بخارج جریان
sounding boards U عامل انتشار عقاید
sounding board U عامل انتشار عقاید
conical scanning U انتشار مخروطی امواج
promulgated U انتشار دادن ترویج کردن
propagate U انتشار دادن پخش کردن
advertises U اعلان کردن انتشار دادن
promulgate U انتشار دادن ترویج کردن
diasy chain U انتشار سیگنالها در طول یک گذرگاه
propagated U انتشار دادن پخش کردن
propagates U انتشار دادن پخش کردن
issuable U قابل صدور انتشار دادنی
advertised U اعلان کردن انتشار دادن
issue [of something] [ID card or check] U انتشار [اسکناس] [اوراق بهادار]
promulgating U انتشار دادن ترویج کردن
promulgates U انتشار دادن ترویج کردن
propagating U انتشار دادن پخش کردن
capital stock U سهام انتشار نیافته شرکت تضامنی
histogram U نمایش طرز انتشار وفواصل وارتفاع سلول ها از هم
emissions U انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
electroluminescent U قابل انتشار نور طبق روشنایی الکترونیکی
whispering campaign U انتشار مرتب شایعات علیه رجال و کاندیداها
electroluminescing U که نور را طبق روشنایی الکترونیکی انتشار میدهد
emission U انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
answers U tone ی که مودم پاسخگو پیش از تغییر مسیر انتشار میدهد
answering U tone ی که مودم پاسخگو پیش از تغییر مسیر انتشار میدهد
answer U tone ی که مودم پاسخگو پیش از تغییر مسیر انتشار میدهد
answered U tone ی که مودم پاسخگو پیش از تغییر مسیر انتشار میدهد
beta version U گونهای از برنامه کاربردی نرم افزار که تقریباگ آماده انتشار است
back berm U سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
copyright U حق چاپ و انتشار انحصاری برای مولف اثر یا کسی که این حق را از او به انتقال گرفته است
copyrights U حق چاپ و انتشار انحصاری برای مولف اثر یا کسی که این حق را از او به انتقال گرفته است
ultrasonic inspection U متد تست غیرمخرب که در انهاترکها توسط ناپیوستگی انتشار امواج نوسانات مکانیکی در فلز اشکار میشود
emitter coupled logic U طرح مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از انتشار کنندههای ترانزیستور به عنوان خروجی به سایر مراحل
beta test U گونه دوم از بررسی هایی که روی نرم افزار انجام میشود پیش از آنکه آماده انتشار شود
exosphere U خارجی
international line U خط خارجی
extern U خارجی
exterior U خارجی
outboard U خارجی
foreign U خارجی
exoteric U خارجی
exogenous U خارجی
abextra U خارجی
gringos U خارجی
exotic U خارجی
exteriors U خارجی
outer U خارجی
outward U خارجی
gringo U خارجی
oversea U خارجی
aliens U خارجی
externals U خارجی
external U خارجی
alien U خارجی
extraneous U خارجی
extra- U خارجی
outside U خارجی
outsides U خارجی
extra U خارجی
extras U خارجی
outsider U خارجی
outsiders U خارجی
peripheral U خارجی
external menory U حافظه خارجی
external memory U حافظه خارجی
external reference U ارجاع خارجی
external operation U عملیات خارجی
external storage U حافظه خارجی
external sort U جورکردن خارجی
external reference U مرجع خارجی
external storage U انباره خارجی
external reperence U ارجاع خارجی
external security U امنیت خارجی
external pressure U فشار خارجی
external load U بار خارجی
exterior ballistics U بالیستیک خارجی
apothesis U منحنی خارجی
apophysis U منحنی خارجی
apophyge U منحنی خارجی
facade نمای خارجی
exosphere U قسمت خارجی جو
superior planets U سیارههای خارجی
superior conjunction U مقارنه خارجی
spillover effects U اثرات خارجی
spillover costs U هزینههای خارجی
renvoi U تبعیدشخص خارجی
spillover benefits U منافع خارجی
exterior varnish U جلای خارجی
exterior varnish U لاک خارجی
external armature U ارمیچر خارجی
external label U برچسب خارجی
external interrupt U وقفه خارجی
external force U نیروی خارجی
external docuhentation U مستندات خارجی
external delay U تاخیر خارجی
external cost U هزینه خارجی
external control U کنترل خارجی
foreign exchange U تعویض خارجی
external command U فرمان خارجی
external combustion U احتراق خارجی
external circuit U مدار خارجی
external benefits U فواید خارجی
externalization U خارجی کردن
outside view U منظره خارجی
load curve U خم بار خارجی
inflow of foreign funds U ورودسرمایههای خارجی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com