English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
emission U انتشار امواج
emissions U انتشار امواج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
conical scanning U انتشار مخروطی امواج
excitation U انتشار امواج مخابراتی تغذیه لامپ دستگاههای مخابراتی پخش موج درفرستنده
guided propagation U تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
ultrasonic inspection U متد تست غیرمخرب که در انهاترکها توسط ناپیوستگی انتشار امواج نوسانات مکانیکی در فلز اشکار میشود
Other Matches
confusion reflector U وسیله پخش امواج فریبنده سیستم انعکاس امواج گیج کننده
modulation U سوار کردن امواج انرژی روی امواج الکترومغناطیسی برای ارسال
modulating U مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulates U مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulate U مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
dissemination U انتشار اخبار انتشار اطلاعات
radiation scattering U انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
emission control U کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
radiological monitoring U ارسال امواج تشعشعی یا رله امواج تشعشعی هستهای
trapping U اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
effluence U انتشار
omission U انتشار
spreading U انتشار
effluxion U انتشار
publicity U انتشار
promulgation U انتشار
irradiation U انتشار
issue U انتشار
newsreader U انتشار
dissemination U انتشار
dispersion U انتشار
publications U انتشار
omissions U انتشار
currency U انتشار
currencies U انتشار
reports U انتشار
reported U انتشار
report U انتشار
proclamation U انتشار
proclamations U انتشار
issues U انتشار
issued U انتشار
publication U انتشار
emission U انتشار
publishment U انتشار
incidence U انتشار
propagation U انتشار
issuance U انتشار
diffusion U انتشار
emissions U انتشار
pervasion U انتشار
broadcasts U انتشار
progation U انتشار
broadcast U انتشار
ground swell U امواج
advertise U انتشار دادن
emissivity U قابلیت انتشار
light emission U انتشار نور
load spread U انتشار نیرو
promulgation of the laws U انتشار قوانین
propagandize U انتشار دادن
money creation U انتشار پول
wave motion U انتشار موج
immission U انتشار خارجی
electron emmission U انتشار الکترون
electronic emission U انتشار الکترونها
sound propagation U انتشار صوت
diffusion coefficient U ضریب انتشار
diffusible U قابل انتشار
thought broadcasting U انتشار فکر
to bruit abroad انتشار دادن
antenna pattern U انتشار انتن
velocity of propagation U سرعت انتشار
wave propagation U انتشار موج
propagation sequence U مرحله انتشار
propagation sequence U تسلسل انتشار
propagation delay U تاخیر انتشار
propagation constant U ثابت انتشار
image speard U انتشار تصویر
republication U انتشار مجدد
newsworthy U قابل انتشار
diffusion U انتشار پخش
noises U انتشار دادن
issued U انتشار دادن
issues U انتشار دادن
published U انتشار دادن
diffusion U انتشار نور
noise U انتشار دادن
issue U انتشار دادن
publish U انتشار دادن
circulation U انتشار جریان
publishes U انتشار دادن
circulations U انتشار جریان
incoherent waves U امواج همدوس
radio waves U امواج رادیویی
tosser U دستخوش امواج
brain waves U امواج مغزی
tidal waves U امواج جزرومدی
thermal waves U امواج گرمایی
spoondrift U ترشح امواج
wander wave U امواج سیار
the waves of the sea U امواج دریا
transient wave U امواج سیار
hertzian waves U امواج هرتز
interference U تداخل امواج
oscilloscope U اشکارسازی امواج
crashing waves U امواج خروشان
gravitational waves U امواج جاذبه
ground waves U امواج زمینی
pulsing U ضربان امواج
electromagnetic waves U امواج الکترومغناطیسی
reverberations U برگشت امواج
gravitational waves U امواج گرانشی
electromagnetic waves U امواج الکترومگنتیک
pulsed U امواج ضربانی
pulse U امواج ضربانی
reverberation U برگشت امواج
gravity waves U امواج ثقلی
sky wave U امواج اسمانی
conductivity U ضریب هدایت یا انتشار
sounding boards U عامل انتشار عقاید
circulative U انتشار دهنده یا یابنده
sounding board U عامل انتشار عقاید
rate of flame propagation U سرعت انتشار شعله
soundboard U عامل انتشار عقاید
issues U انتشار دادن صدور
spread U منتشر شدن انتشار
issued U انتشار دادن صدور
efflux U انتشار بخارج جریان
spreads U منتشر شدن انتشار
issue U انتشار دادن صدور
error propagation U انتشار خطا [ریاضی]
interference area U ناحیه ی تداخل امواج
wave band U دسته امواج رادیو
reverberation U برگشت دادن امواج
reverberations U برگشت دادن امواج
propagation U پخش امواج یا اعلامیه
pulsing U پرتاب امواج انرژی
tidal wave U امواج جذر و مدی
bleeding U باند تداخل امواج
the waves beats or the shore U امواج به ساحل می کوبد
the wares beat the shore U خوردن امواج به ساحل
high freqyency aerial آنتن امواج بلند
echoed U برگشت امواج رادار
hertzian wave U امواج هرتز hertz
echo U برگشت امواج رادار
conical scanning U ردیابی امواج به طورمخروطی
attenuation U افت قدرت امواج
echoing U برگشت امواج رادار
radio sextant U گیرنده امواج کیهانی
airwave U امواج رادیو و تلویزیون
diathermy interference U تداخل امواج دیاترمی
wave front U جبهه امواج رادیویی
interference zone U ناحیه ی تداخل امواج
echoes U برگشت امواج رادار
diasy chain U انتشار سیگنالها در طول یک گذرگاه
advertises U اعلان کردن انتشار دادن
advertised U اعلان کردن انتشار دادن
propagating U انتشار دادن پخش کردن
promulgate U انتشار دادن ترویج کردن
propagates U انتشار دادن پخش کردن
propagated U انتشار دادن پخش کردن
issue [of something] [ID card or check] U انتشار [اسکناس] [اوراق بهادار]
issuable U قابل صدور انتشار دادنی
promulgated U انتشار دادن ترویج کردن
promulgates U انتشار دادن ترویج کردن
propagate U انتشار دادن پخش کردن
promulgating U انتشار دادن ترویج کردن
oscilloscope U دستگاه نشان دهنده امواج
homing mine U مین حساس به انعکاس امواج
emitter U منتشر کننده پس دهنده امواج
numbered wave U امواج پشت سر هم عملیات اب خاکی
oscillation U تفکیک امواج اشکار سازی
oscillations U تفکیک امواج اشکار سازی
oscillograph U دستگاه ثبت نوسان امواج
oscillator U تفکیک کننده امواج اشکارساز
inductive interference voltage U ولتاژ تداخل امواج القائی
altitude delay U افت ارتفاع امواج رادار
radio navigation U ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
coastal refraction U انعکاس ساحلی امواج رادیویی
sweep jamming U امواج سیار پارازیت رادیویی
surface reverbration U امواج برگشتی سطحی رادار
convergence zone U منطقه تقارب امواج سونارزیردریایی
cynometer U دستگاه اندازه گیری امواج
wave period U زمان تناوب امواج دریا
awash U سرگردان بر روی امواج دریا
beam width U عرض ستون امواج رادار
back scattering U پخش معکوس امواج رادیویی
spume U کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
beach foam U کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
ocean foam U کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
sea foam U کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
assault waves U امواج هجومی نفرات و وسایل
back scattering U توزیع معکوس امواج رادیویی
radar imagery U عکاسی به وسیله امواج رادار
capital stock U سهام انتشار نیافته شرکت تضامنی
sound box U جعبه تبدیل امواج صوتی به صدا
sea return U امواج بازگشتی از دریا به صفحه رادار
repeater jammer U دستگاه پخش پارازیت وفرستنده امواج
oscilloscope U دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
carrier wave U موج حامل امواج رادار یا بی سیم
carrier frequency U فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
balloon reflector U بالن منعکس کننده امواج الکترونیکی منعکس کننده امواج الکترونیکی بالن
emission U تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
emissions U تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
doppler effect U اثر برگشت امواج روی فرستنده
angstrom U واحد اندازه گیری طول امواج
influence mine U مین حساس به تاثیر امواج رادیویی
beacon U امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
beacons U امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com