English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
out leased U انبارهای کرایه شده از خارج از پادگان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
compound U انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
compounded U انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
compounds U انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
troop information U مرکزاطلاعات پادگان پست اطلاعات پادگان
hire purchase U کرایه چیزی به این ترتیب که کرایه کننده با پرداخت یک عده اقساط مالک ان شی بشود
storage battery U باتری انبارهای
dry storage battery U باتری انبارهای خشک
disk storage unit U واحد انبارهای گردهای
ampere hour efficiency of storage batter U بازده باتری انبارهای
ammunition and toxic material open space U انبارهای روباز مهمات ومواد سمی
net storage U انبار بار قوال انبارهای موجود در یک شبکه
soldiers' home U پادگان
presidio U پادگان
garrison U پادگان
garrisons U پادگان
sited U پادگان
caserne U پادگان
sites U پادگان
garrison house U پادگان
campound U پادگان
site U پادگان
casern U پادگان
permanent duty station U پادگان دایمی
provost marshal U دژبان پادگان
post U پادگان قرارگاه
post- U پادگان قرارگاه
posted U پادگان قرارگاه
posts U پادگان قرارگاه
garrison house U پادگان مجزا
post property U اموال پادگان
presidial U پادگان شهر
pantry U بوفه ناو یا پادگان
pantries U بوفه ناو یا پادگان
army base U پادگان نیروی زمینی
exchanged U تبدیل ارز فروشگاه پادگان
exchange U تبدیل ارز فروشگاه پادگان
post exchange U فروشگاه اختصاصی پادگان ارتش
exchanges U تبدیل ارز فروشگاه پادگان
exchanging U تبدیل ارز فروشگاه پادگان
commissary store annex U شعبه فروشگاه مواد غذایی پادگان
out of bounds U خارج از خط کناری یا پایان یا خط دروازه توپ خارج از میدان واترپولو توپ مرده
sortie U حمله پادگان محاصره شده بمحاصره کنندگان
sorties U حمله پادگان محاصره شده بمحاصره کنندگان
commissary U فروشگاه مواد غذایی پادگان مامور خوار بار و کارپردازارتش
commissaries U فروشگاه مواد غذایی پادگان مامور خوار بار و کارپردازارتش
hooked medallion U ترنج قلاب شکل [در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
passage money U کرایه
cost of transport U کرایه
faring U کرایه
freight collect U پس کرایه
freight forward U پس کرایه
hire U کرایه
back rent U پس کرایه
balance of freight U پس کرایه
carriage forward U پس کرایه
rent U کرایه
hires U کرایه
back freigt U پس کرایه
carrige forward U پس کرایه
hiring U کرایه
fared U کرایه
fraught U کرایه
freight U کرایه
transport charges U کرایه
lease U کرایه
leases U کرایه
backfreight U پس کرایه
fare U کرایه
fares U کرایه
meed U کرایه
hacked U درشکه کرایه
faring U کرایه مسافر
hire U کرایه کردن
hack U درشکه کرایه
hire U کرایه دادن
hires U کرایه دادن
fared U کرایه مسافر
fares U کرایه مسافر
fare U کرایه مسافر
hiring U کرایه کردن
hiring U کرایه دادن
freight U کرایه کردن
freight U کرایه کشتی
tenant U کرایه نشین
tenants U کرایه نشین
hires U کرایه کردن
hacks U درشکه کرایه
carfare U کرایه ماشین
carrige U کرایه حمل
demurrage U کرایه معطلی
hach U کرایه دادن
let out on hire U کرایه دادن
passage U دریا کرایه
passages U دریا کرایه
passage money U کرایه مسافر
renter U کرایه نشین
to charter U کرایه کردن
carfare U کرایه اتوبوس
back freigt U پرداخت کرایه
affreight U کرایه کردن
rent U کرایه کردن
twon car U اتومبیل کرایه مسافری
portage U کرایه فرفیت کشتی
to let something [British E] [Real Estate] U کرایه دادن چیزی
railway freight U کرایه راه اهن
hire U اجرت کرایه کردن
charters U دربست کرایه دادن
chartering U دربست کرایه دادن
chartered U دربست کرایه دادن
How much is the fare to ... ? کرایه تا ... چقدر است؟
to freight out and home U دوسره کرایه کردن
tenant U کرایه نشین متصرف
fares U کرایه حمل و نقل
tenants U کرایه نشین متصرف
charter U دربست کرایه دادن
fare U کرایه حمل و نقل
back rent U کرایه عقب افتاده
hiring U اجرت کرایه کردن
cartage U کرایه گاری مکاری
faring U کرایه حمل و نقل
to rent out something U کرایه دادن چیزی
carriage forward U کرایه در مقصدپرداخت میشود
to let something on a lease U کرایه دادن چیزی
to hire out something U کرایه دادن چیزی
fared U کرایه حمل و نقل
hires U اجرت کرایه کردن
holdees U پرسنل یا خودروها یا هواپیمایا کشتی که به طور موقت دریک پادگان توقف کرده ومنتظر دستور یا وسایل حرکت به سمت محل ماموریت باشد
carriage payed U کرایه حمل پرداخت شده
carrige forward U کرایه به عهده گیرنده کالا
What's the charge per hour? U کرایه هر ساعت چقدر است؟
Rented (rental) car. U اتومبیل اجاره ای (کرایه شده )
hackney U درشکه کرایه اسب کرایبه
What is the charge per day? U کرایه روزانه چقدر است؟
rent U کرایه اجاره کردن یا دادن
freighters U کرایه کننده کشتی باری
circulating library U کتابخانهای که کتاب کرایه میدهد
time charter U کرایه کردن موقت کشتی
freighter U کرایه کننده کشتی باری
advance freight U پیش پرداخت کرایه حمل
taximeter U نشان دهنده کرایه تاکسی
fiacre U کالسکه یا درشکه چهارچرخه کرایه
subsidized accommodation U منزل با کمک هزینه [کرایه و غیره]
What's the fare to Manchester? U کرایه تا شهر منچستر چقدر است؟
voyage charter U کرایه کشتی جهت سفری خاص
cost and frieght U قیمت کالا به اضافه کرایه حمل
tie line U کانال مخابراتی کرایه داده شده
i am behind in my rent U کرایه خانه ام عقب افتاده است
lodging house U محل کرایه دادن اطاق مسافرخانه
What's the fare to the airport? U نرخ کرایه تا فرودگاه چقدر است؟
camped U پادگان اردو زدن چادر زدن
camps U پادگان اردو زدن چادر زدن
camp U پادگان اردو زدن چادر زدن
What's the fare to city centre? U نرخ کرایه تا مرکز شهر چقدر است؟
freight U کرایه کشتی ارسال بار با هواپیما یاکشتی
What's the fare to this address? U نرخ کرایه تا این آدرس چقدر است؟
dead carriage U کرایه باربری جهت فرفیت استفاده نشده
dead carriage U کرایه حملی که پرداخت شده ولی استفادهای از ان به عمل نیامده
livery stable U اصطبل مخصوص کرایه دادن اسب یا نگاهداری اسبهای دیگران
dead freight U کرایه حملی که پرداخت شده ولی استفادهای از ان به عمل نیامده
winter quarters U پادگان زمستانی اقامتگاه زمستانی
baltic exchange U بازار یاتالار بورسی در لندن که مربوط به کرایه کشتی ومعاملات مربوطه میباشد
free haul U در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
forwarding merchant U حق الزحمهای دریافت می دارد بدون انکه دروسیله حمل یا پرداخت کرایه شریک باشد
third party lease U توافقنامهای که بوسیله ان یک شرکت مستقل تجهیزاتی رااز سازنده خریده و به استفاده کننده کرایه میدهد
dead weights U کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
dead weight U کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
dead freight U کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
carriages U بردن حمل کردن باربری کرایه هزینه حمل
hackney coach U کالسکه یا درشکه کرایه درشکه چهارچرخه ودو اسبه
carriage U بردن حمل کردن باربری کرایه هزینه حمل
hires U اجیر کردن اجاره کردن کرایه دادن
hiring U اجیر کردن اجاره کردن کرایه دادن
hire U اجیر کردن اجاره کردن کرایه دادن
out of tune U خارج
out-of- U خارج از
out of U خارج از
outwith [Scotish E] <adv.> U خارج [از]
outsides U در خارج
off U خارج از
off side U خارج از خط
outside [of] <adv.> U خارج [از]
out U خارج
out- U خارج
outed U خارج
abroad U خارج
outside U خارج
outsides U خارج
outside U در خارج
out [of] <adv.> U خارج [از]
external U خارج
externally U از خارج
non-combatant U خارج از صف
non-combatants U خارج از صف
non combatant U خارج از صف
aroint U خارج شو
externals U خارج
per U خارج از
forth of U خارج از
outbound U خارج ازمحدوده
oversea U خارج از کشور
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com