Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
practicableness
U
امکان قابلیت اجرا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
accession
U
قابلیت دسترسی قابلیت اجرا و انجام
runs
U
دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
run
U
دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
application
[applicability]
U
قابلیت اجرا
applicability
U
قابلیت اجرا
availability
U
قابلیت اجرا
usability
U
قابلیت اجرا
usefulness
U
قابلیت اجرا
inapplicability
U
عدم قابلیت اجرا
impassablility
U
امکان ناپذیری عدم قابلیت عبور
feasibility
U
امکان اجرا
impossibility of performance
U
عدم امکان در اجرا
interfaces
U
نرم افزاری که به برنامه ها و داده یک سیستم امکان اجرا در دیگری را میدهد
interface
U
نرم افزاری که به برنامه ها و داده یک سیستم امکان اجرا در دیگری را میدهد
viruses
U
امکان نرم افزاری که فایلهای قابل اجرا را بررسی میکند تا ببینند آیا ویروس شناخته شدهای
virus
U
امکان نرم افزاری که فایلهای قابل اجرا را بررسی میکند تا ببینند آیا ویروس شناخته شدهای
interactive
U
ابزار توسعه یافته نرم افزاری که به کاربر امکان میدهد برنامه را تحت کنترل اجرا کند
ScriptX
U
ابزار نشر و امکاناتی که امکان نوشتن برنامههای کاربردی چند رسانهای میدهد که در محیطهای مختلف قابل اجرا
desqview
U
نرم افزاری که برای سیستم DOS-MS امکان چند منظوره بودن را فراهم میکند و به بیش از یک برنامه اجازه اجرا همزمان میدهد
meter power supply
U
امکان ای در ویندوز که میزان توان باتری را در laptop نشان میدهد و نیز می گوید آیا از طریق بالا اجرا میشود یا منبع اصلی الکتریسیته
feasibility study
U
مطالعه قابلیت اجرای کار بررسی امکان اجرای کار
peripheral
U
که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
interoperability
U
قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
range resolution
U
قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
elasticity
U
خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
airmobility
U
قابلیت حمل به وسیله هوارو قابلیت تحرک هوایی
swimming capability
U
قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
electromagnetic compatability
U
قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
serviceability
U
قابلیت استفاده مجدد قابلیت به کار بردن
flotation
U
قابلیت شناوری یک خودرو قابلیت غوطه وری در اب
commensurability
U
قابلیت قیاس قابلیت اندازه گیری
remotest
U
نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remote
U
نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remoter
U
نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
edlin
U
در DOS-MS امکان سیستمی که به کاربر امکان می ددهد تغییرات را خط به خط در هر لحظه بر فایل اعمال کند
run duration
U
1-کد برنامهای که کامپایل شده است و به صورتی است که مستقیماگ توسط کامپیوتر قابل اجرا است .2-برنامه مفسر تجاری که به همراه برنامه کاربردی زبان سطح بالا فروخته میشود که امکان اجرای آنرا فراهم میکند
scheduler
U
امکان نرم افزاری که به کاربر امکان مدیریت جلسات , قرار ملاقاتها یا استفاده از منابع میدهد.
reflectance
U
قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
ductility
U
قابلیت کشش قابلیت تورق
strain hardenability
U
قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
Windows Explorer
U
امکان نرم افزاری در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده پرونده ها و فایل ها روی دیسک سخت فلاپی دیسک , ROM-CD , و هر درایو اشتراکی شبکه را میدهد
Winsock
U
امکان نرم افزاری برای کنترل مودم هنگام اتصال به اینترنت تحت DOS-MS یا ویندوز که به کامپیوتر امکان ارتباط تحت پروتکل TCP/IP میدهد
standards
U
تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش
standard
U
تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش
asynchronous
U
تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند
simplest
U
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simpler
U
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simple
U
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
window
U
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
operation
U
ثباتی که حاوی در حین اجرا حاوی که اجرا باشد
fire capabilities
U
چارت امکان تیر توپخانه نمودار امکان تیر یکانهای توپخانه
client side
U
داده یا برنامهای روی کامپیوتر مشتری ونه روی سرور اجرا میشود مثلاگ یک برنامه java script روی جستجوگر و کاربر اجرا میشود و برنامه کربردی مشتری است یا داده ذخیره شده ریو دیسک سخت کابر است
abilities
U
قابلیت
habilitation
U
قابلیت
credential
U
قابلیت
capacities
U
قابلیت
adaptability
U
قابلیت
capacity
U
قابلیت
competence
U
قابلیت
qualification
U
قابلیت
fitness
U
قابلیت
skill
U
قابلیت
contemptibility
U
قابلیت
competence
U
قابلیت
solvability
U
قابلیت حل
capability
U
قابلیت
susceptibility
U
قابلیت
ability
U
قابلیت
eligibility
U
قابلیت
solubility
U
قابلیت حل
tensibility
U
قابلیت کشش
ignitability
U
قابلیت احتراق
interpretability
U
قابلیت تفسیر
inaptly
U
با عدم قابلیت
intelligibility
U
قابلیت فهم
inheritability
U
قابلیت توارث
inflammability
U
قابلیت اشتعال
viability
U
قابلیت دوام
viability
U
قابلیت سوددهی
viability
U
قابلیت زیستن
ignitability
U
قابلیت اشتعال
interchangeability
U
قابلیت تبادل
interchangeability
U
قابلیت تعویض
imitability
U
قابلیت تقلید
susceptibility
U
قابلیت حساسسیت
disqualifications
U
سلب قابلیت
disqualification
U
سلب قابلیت
imputability
U
قابلیت اسناد
ignitibility
U
قابلیت احتراق
provability
U
قابلیت اثبات
interpretability
U
قابلیت توجیه
reflectance
U
قابلیت انعکاس
potability
U
قابلیت حمل
elasticity
U
قابلیت ارتجاع
readability
U
قابلیت خواندن
elasticity
U
قابلیت ارتجاعی
solubility
U
قابلیت انحلال
practicableness
U
قابلیت عبور
predicability
U
قابلیت اسناد
potability
U
قابلیت شرب
stickability
U
قابلیت محافظت
stickability
U
قابلیت مقاومت
portability
U
قابلیت ترابری
portability
U
قابلیت حمل
portability
U
قابلیت انتقال
disability
U
عدم قابلیت
conviviality
U
قابلیت امیزش
disabilities
U
عدم قابلیت
severability
U
قابلیت تقسیم
pregnability
U
قابلیت تسخیر
quench aging property
U
قابلیت بهسازی
retractility
U
قابلیت انقباض
usefulness
U
قابلیت استفاده
resectability
U
قابلیت برش
reproducibility
U
قابلیت تکثیر
repeatability
U
قابلیت تکرار
renewability
U
قابلیت تجدید
reliableness
U
قابلیت اعتماد
punishability
U
قابلیت مجازات
salability
U
قابلیت فروش
severability
U
قابلیت سواشدن
presentability
U
قابلیت ارائه
serviceability
U
قابلیت تعمیر
serviceability
U
قابلیت استفاده
serializability
U
قابلیت تسلسل
preventability
U
قابلیت جلوگیری
efficiency
U
قابلیت کاردانی
vendibility
U
قابلیت فروش
stretchability
U
قابلیت بسط
suability
U
قابلیت تعقیب
vibratility
U
: قابلیت ارتعاش
moveability
U
قابلیت حرکت
navigability
U
قابلیت کشتیرانی
versatility
U
قابلیت تغییر
veniality
U
قابلیت اغماض
usability
U
قابلیت استفاده
opposability
U
قابلیت تقابل
motor ability
U
قابلیت حرکت
volatileness
U
قابلیت تبخیر
magnetic susceptibility
U
قابلیت مغناطیسی
malleability
U
قابلیت انعطاف
manageability
U
قابلیت اداره
wettability
U
قابلیت خیسی
weldability
U
قابلیت جوشکاری
maneuverability
U
قابلیت مانور
confidentiality
U
قابلیت اعتماد
meltability
U
قابلیت گداختن
trustworthiness
U
قابلیت اعتماد
trustiness
U
قابلیت اعتماد
tenability
U
قابلیت نگهداری
tenability
U
قابلیت تصرف
tempering quality
U
قابلیت بهبود
tensility
U
قابلیت کشش
tactility
U
قابلیت لمس
swivelling feature
U
قابلیت نوسان
pliability
U
قابلیت خمیدگی
survivability
U
قابلیت باززیستی
permeability
U
قابلیت تراوایی
perceptibility
U
قابلیت درک
transportability
U
قابلیت حمل
transmissibility
U
قابلیت انتقال
penetrability
U
قابلیت نفوذ
transmissibility
U
قابلیت فرستادن
trannlatability
U
قابلیت انقال
trannlatability
U
قابلیت ترجمه
trafficability
U
قابلیت عبور
tolerability
U
قابلیت پذیرش
machinability
U
قابلیت تراش
destructibility
U
قابلیت انهدام
comparableness
U
قابلیت مقایسه
compactibility
U
قابلیت تراکم
communicability
U
قابلیت ارتباط
combustiblity
U
قابلیت تراکم
combustiblity
U
قابلیت انفجار
combustiblity
U
قابلیت احتراق
combustibility
U
قابلیت اشتعال
flexibility
U
قابلیت انعطاف
failure safety
U
قابلیت اعتماد
reliability
U
قابلیت اعتماد
failure safety
U
قابلیت اطمینان
reliability
U
قابلیت اطمینان
comprehensibility
U
قابلیت درک
compressibility
U
قابلیت فشردگی
computability
U
قابلیت محاسبه
dependability
U
قابلیت اطمینان
dependability
U
قابلیت اعتماد
capability
U
صلاحیت قابلیت
culpability
U
قابلیت مجازات
corruptibility
U
قابلیت فساد
throughput
U
قابلیت عبوردهی
convertibility
U
قابلیت تبدیل
conversableness
U
قابلیت معاشرت
controllability
U
قابلیت کنترل
conductivity
U
قابلیت هدایت
conductibility
U
قابلیت هدایت
conceivability
U
قابلیت تصور
coagulability
U
قابلیت انعقاد
adhesiveness
U
قابلیت چسبندگی
addibility
U
قابلیت افزایش
adaptableness
U
قابلیت توافق
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com