Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
imperial
U
امپراطوری مربوط به شاهنشاهی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
imperial
U
شاهنشاهی
emperorship
U
شاهنشاهی
cesarian
U
امپراطوری
Caesareans
U
امپراطوری
Caesarean
U
امپراطوری
emperorship
U
امپراطوری
roman empire
U
امپراطوری رم
caesarism
U
حکومت امپراطوری
ottoman
U
امپراطوری عثمانی
imperialize
U
بصورت امپراطوری دراوردن
reich
U
کشور و امپراطوری المان
imperial institute
U
بنگاه امپراطوری است در لندن برای پیشرفت بازرگانی
particularism
U
اعطا استقلال سیاسی به کشورها و اجزاء متشکله یک امپراطوری
imperialism
U
استعمار طلبی سیاست مبتنی بر توسعه یک کشور تا حد یک امپراطوری ویا حفظ چنین قلمرویی درصورت وجود
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
condequent
U
مربوط
hydraulic
U
مربوط به اب
pertinenet
U
مربوط
caprine
U
مربوط به بز
correspondents
U
مربوط به
correspondent
U
مربوط به
germane
U
مربوط
relevant
U
مربوط
curatorial
U
مربوط به
proper
U
مربوط
affined
U
مربوط
coordinate
U
مربوط
pertinent
U
مربوط
cretaceous
U
مربوط به گچ
eight bit system
U
مربوط به یک
pertinent
U
مربوط به
related
U
مربوط
vespertinal
U
مربوط به شب
lineal
U
مربوط به خط
for
U
مربوط به
apposite
U
مربوط
irrelevant
U
نا مربوط
pertaining
U
مربوط به
as for
U
مربوط به
coherent
U
مربوط
sartorial
U
مربوط به خیاطی
Hellenic
U
مربوط به یونان
womanish
U
مربوط به زن یا زنان
mammary
U
مربوط به پستان
mammary
U
مربوط به پستانداران
gallinaceous
U
مربوط بماکیان
contiguous
U
مربوط بهم
garlicky
U
مربوط به سیر
analitical
U
مربوط به تجزیه
genethliac
U
مربوط به طالع
ammino
U
مربوط به امونیاک
aesthetic
U
مربوط به علم
aesthetically
U
مربوط به علم
ameboid
U
مربوط به امیب
anent
U
در مشارکت با مربوط به
polar
U
مربوط به قطب
polar
U
مربوط به قط بها
arteriovenous
U
مربوط به رگها
arithmeticlal
U
مربوط به حساب
expiratory
U
مربوط به زفیر
archival
U
مربوط به بایگانی
meteorological
U
مربوط به هواسنجی
arbitrative
U
مربوط بحکمیت
faunae
U
مربوط به جانوران
filiate
U
مربوط ساختن
arbitral
U
مربوط به حکمیت
astrological
U
مربوط به نجوم
fistulous
U
مربوط به ناسور
four dimensional
U
مربوط به بعدچهارم
anglian
U
مربوط به نژاد
personal
U
مربوط به کسی
amebic
U
مربوط به امیب
hawaiian
U
مربوط به هاوایی
ceremonial
U
مربوط به جشن
hominoid
U
مربوط به بشر
horsy
U
مربوط به اسب
hydrographic
U
مربوط به اب نگاری
agrologic
U
مربوط بخاکشناسی
hydropic
U
مربوط به استسقاء
hydrostatic
U
مربوط به فشار اب
left wing
U
مربوط به جناح چپ
matrimonial
U
مربوط به ازدواج
hypophyseal
U
مربوط به هیپوفیز
immunologic
U
مربوط به مصونیت
left-wing
U
مربوط به جناح چپ
aguish
U
مربوط به تب و لرز
haemic
U
مربوط بخون
vindicative
U
مربوط به توجیه
ecumenical
U
مربوط به سرتاسرجهان
ameban
U
مربوط به امیب
verbs
U
مربوط به صدا
verb
U
مربوط به صدا
occupational
U
مربوط به شغل
ameba
U
مربوط به امیب
glossal
U
مربوط به زبان
coherently
U
بطور مربوط
affiliated
U
مربوط ساختن
amazonian
U
مربوط به امازونها
aluminous
U
مربوط به الومینیوم
glyptic
U
مربوط به حکاکی
goidelic
U
مربوط بسلت
thermal
U
مربوط به گرما
acrobatic
U
مربوط به بندبازی
affiliates
U
مربوط ساختن
logistical
U
مربوط به لجستیک
bear on
U
مربوط بودن
chromatic
U
مربوط به رنگها
affiliate
U
مربوط ساختن
technological
U
مربوط به فناوری
chromic
U
مربوط به کرومیوم
churchly
U
مربوط به کلیسا
technologically
U
مربوط به فناوری
basal
U
مربوط به ته یابنیان
nutritional
U
مربوط بهتغذیه
zibelline
U
مربوط به سمور
What's it to you?
<idiom>
U
به تو چه؟
[به تو چه مربوط است؟]
affiliating
U
مربوط ساختن
speculative
U
مربوط به اندیشه
britannic
U
مربوط به بریتانیا
brumal
U
مربوط به زمستان
anal
U
مربوط به مقعد
c
U
مربوط به کامپیوتر
calligraphic
U
مربوط به خطاطی
aeronautical
U
مربوط به فضانوردی
caloric
U
مربوط به کالری
existential
U
مربوط به هستی
capitular
U
مربوط بفصل
cerebellar
U
مربوط به مخچه
budgetary
U
مربوط به بودجه
electrically
U
مربوط به الکتریسیته
retired
U
مربوط به بازنشستگی
collegial
U
مربوط به دانشکده
commisural
U
مربوط به درزوپیوندگاه
vehicular
U
مربوط به خودرو
divisional
U
مربوط به تقسیم
domiciliary
U
مربوط به خانه
ceremonials
U
مربوط به جشن
feminine
U
مربوط به جنس زن
my
U
مربوط بمن
nuclear
U
مربوط به اتمی
atomistic
U
مربوط به اتم
astro
U
مربوط به نجوم
weaponary
U
مربوط به اسلحه
thematic
U
مربوط بموضوع
as to
U
عطف به مربوط به
congressional
U
مربوط به کنگره
futuristic
U
مربوط به اینده
climatic
U
مربوط به اب وهوا
dictoral
U
مربوط به دکتری
bardic
U
مربوط به رامشگری
computational
U
مربوط به یک محاسبه
geriatric
U
مربوط به پیری
yester
U
مربوط به دیروز
mechanical
U
مربوط به ماشین ها
corresponsive
U
مربوط بیکدیگر
woodsy
U
مربوط به جنگل
prospective
U
مربوط به اینده
centenarian
U
مربوط به قرن
centenarians
U
مربوط به قرن
communists
U
مربوط به کمونیسم
communist
U
مربوط به کمونیسم
operatic
U
مربوط به اپرا
bear
U
مربوط بودن
military
U
مربوط به نظام
vermian
U
مربوط به کرم
concerns
U
مربوط بودن به
parental
U
مربوط به والدین
paratroop
U
مربوط به چتربازی
facial
U
مربوط به صورت
concern
U
مربوط بودن به
materials
U
مربوط جسم
sensorimotor
U
مربوط به حس حرکت
textual
U
مربوط به متن یا نص
posts
U
مربوط به پست
posted
U
مربوط به پست
post-
U
مربوط به پست
post
U
مربوط به پست
dependent
U
مربوط محتاج
quadrantal
U
مربوط به تراز
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com