English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 150 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mixed school U اموزشگاه مختلط اموزشگاهی که پسران ودختران با هم درس می خوانند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
camporee U اجتماع پسران ودختران پیش اهنگ از ناحیه معینی
jeap &gill U دو نام نماینده برای پسران ودختران که درحکایات یامثل هابگویند
co ed U دختری که دردبیرستان یادانشکده مختلط تحصیل میکند وابسته به مدارس مختلط پسرودختر
co-ed U دختری که دردبیرستان یادانشکده مختلط تحصیل میکند وابسته به مدارس مختلط پسرودختر
co-eds U دختری که دردبیرستان یادانشکده مختلط تحصیل میکند وابسته به مدارس مختلط پسرودختر
He is called by this name. U اورا به این رسم می خوانند
the female sex U زنان ودختران
operation U دستور بعدی برای اجرا را می خوانند
the males U پسران یا مردان
cub scout U پسران پیش اهنگ 8 تا 01ساله
cub scouts U پسران پیش اهنگ 8 تا 01ساله
eton U دانشکده ایتون درانگلستان برای پسران
school psychologist U روانشناس اموزشگاهی
scholastical U مدرسهای اموزشگاهی
scholastic U مدرسهای اموزشگاهی
school psychology U روانشناسی اموزشگاهی
school neurosis U روان رنجوری اموزشگاهی
hedge school U مکتب اموزشگاهی که درهوای ازاددایربود
maternal school U اموزشگاهی که درانجا مانند مادرازکودک نگهداری میشود
wppsi U مقیاس هوشی وکسلر برای کودکان پیش اموزشگاهی ودبستانی
finishing schools U اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
finishing school U اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
gaduate U مشمول مالیات تصاعدی فارغ التحصیل شدن دوره اموزشگاهی رابپایان رساندن
education center U اموزشگاه
almamater U اموزشگاه
school U اموزشگاه
schools U اموزشگاه
vocational school U اموزشگاه حرفهای
foundation school U اموزشگاه موقوف
night school U اموزشگاه شبانه
night schools U اموزشگاه شبانه
private schools U اموزشگاه خصوصی
dominie U رئیس اموزشگاه
private school U اموزشگاه خصوصی
school report U گزارش اموزشگاه
preparatory school U اموزشگاه امادگی
preparatory schools U اموزشگاه امادگی
dogo U اموزشگاه جودو
academies U دانشگاه اموزشگاه
head master U مدیر اموزشگاه
hedge school U اموزشگاه پست
training school U اموزشگاه حرفهای
special school U اموزشگاه استثنایی
principal of a school U مدیر اموزشگاه
schoolmistresses U مدیره اموزشگاه
schoolmistress U مدیره اموزشگاه
parochial school U اموزشگاه کلیسایی
nongraded school U اموزشگاه بی دانشپایه
truants U از اموزشگاه گریززدن
truant U از اموزشگاه گریززدن
comprehensive schools U اموزشگاه جامع
comprehensive school U اموزشگاه جامع
interscholastic competition U مسابقه اموزشگاه ها
technical school U اموزشگاه فنی
school fee U ماهیانه یا شهریه اموزشگاه
manege U اموزشگاه اسب سواری
conservatoire U اموزشگاه هنرهای زیبا
school pence U پول هفتگی اموزشگاه
lockup U تعطیل کردن اموزشگاه
school slang U اصطلاح ویژه اموزشگاه
schoolhouses U ساختمان یاعمارت اموزشگاه
schoolhouse U ساختمان یاعمارت اموزشگاه
boarding schools U اموزشگاه شبانه روزی
schools U پیروان یک مکتب اموزشگاه
boarding school U اموزشگاه شبانه روزی
school U پیروان یک مکتب اموزشگاه
lockups U تعطیل کردن اموزشگاه
industrial school U اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
to play the truant U از رفتن به اموزشگاه طفره زدن
interscholastic U واقع شونده درمیان اموزشگاه ها
ragged school U اموزشگاه مجانی برای بچههای بینوا
full timer U بچهای که درهمه ساعات اموزشگاه دراموزشگاه میما
school doctor U استاد دانشگاه یا اموزشگاه الهیات در قرنهای میانه
complexes U مختلط
mixes U مختلط
composite U مختلط
farraginous U مختلط
complex U مختلط
coeducational U مختلط
combined U مختلط
mixed U مختلط
mix U مختلط
brown major U براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
prefectoral U مبنی براداره اموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یامبصران
omnibus test U ازمون مختلط
medley U مختلط رنگارنگ
composite unit U یکان مختلط
mixed doubles U دونفره مختلط
mixed U یکان مختلط
mixed system U نظام مختلط
mixed strategy U استراتژی مختلط
medleys U مختلط رنگارنگ
mixed reinforcement U تقویت مختلط
mixed government U حکومت مختلط
mixed economy U اقتصاد مختلط
mixed goods U کالاهای مختلط
mixed economies U اقتصاد مختلط
complex power U توان مختلط
complex number U عدد مختلط
complex impedance U ناگذرایی مختلط
complex circuit U مدار مختلط
complex admittance U گذرایی مختلط
complex number U اعداد مختلط
coeducation U اموزش مختلط
composite squadron U اسکادران مختلط
individual medley U شنای مختلط
hybrid rocket U راکت مختلط
composite U یکان مختلط
medley U قطعه موسیقی مختلط
theory of functions of a complex variable U آنالیز مختلط [ریاضی]
Complex analysis U آنالیز مختلط [ریاضی]
assemblage of Order U ستون بندی مختلط
medleys U قطعه موسیقی مختلط
complex number U عدد مختلط [ریاضی]
symmetallism U سیستم دو فلزی مختلط
complex plane U صفحه مختلط [ریاضی]
z-plane U صفحه مختلط [ریاضی]
individual medleyist U شناگر شنای مختلط
medleyist U شناگر شنای مختلط
mixed policy U بیمه نامه مختلط
joint stock partnership U شرکت مختلط سهامی
endowment assurance U بیمه عمر مختلط
versatile U متحرک متنوع و مختلط
mixed capitalism U سرمایه داری مختلط
coeducation U اموزش وپرورش مختلط
multiple drill U تمرین چندکاره یا مختلط
complex conjugate U عدد مزدوج مختلط [ریاضی]
Eurasian U از نژاد مختلط اروپایی واسیایی
complex analytic function U تابع تحلیلی [مختلط] [ریاضی]
Eurasians U از نژاد مختلط اروپایی واسیایی
hybrid propulation U نیروی پیش برنده مختلط
medleys U شنای مختلط 002 تا 004متر
medley U شنای مختلط 002 تا 004متر
limited partnership U شرکت مختلط غیر سهامی
limited partnership U شرکت مختلط غیر سهامی مضاربه
mixtilineal U دارای خطهای راست و کج مختلط الخطوط
mixed doubles U پینگ پنگ یاتنیس 2 نفره مختلط
complex absolute value function U تابع مختلط قدر مطلق [ریاضی]
composite squadron U گردان سوار زرهی یا هلی کوپتر مختلط
amerind U نژاد مختلط امریکایی و سرخ پوست یا اسکیمو
lingua francas U زبان امیخته با زبانهای دیگر گویش مختلط
lingua franca U زبان امیخته با زبانهای دیگر گویش مختلط
inserted grouping U میدان دید مخلوط رادار منطقه کاوش مختلط
scalar U متغیری که حاوی مقدار ثابت ونه نوع داده مختلط میباشد.
brown minor U براون کهتر یا ان براون که زودتر به اموزشگاه امده است
medley relay U مسابقه شنای امدادی مختلط 4 در001 متر دو امدادی بامسافتهای مختلف
combined staff U ستاد مختلط ستاد متشکل از پرسنل نظامی چند کشور در عملیات
motley U مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
combined arms army U ارتش مختلط ارتش متشکل از نیروهای مرکب
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com