English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 74 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
special school U اموزشگاه استثنایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
specially U استثنایی
special U استثنایی
atypically U استثنایی
atypical U استثنایی
exceptional U استثنایی
way out U استثنایی
way-out U استثنایی
exeptional U استثنایی
refersher course U دوره استثنایی
unexceptional U غیر استثنایی
exempted , adressee U گیرنده استثنایی
exclusive jurisdiction U حق قضاوت استثنایی
exceptional water level U تراز استثنایی اب
exceptional children U کودکان استثنایی
exceptional case U حالت استثنایی
exception conoition U وضعیت استثنایی
special education U اموزش و پرورش استثنایی
special olympics U المپیک افراد استثنایی
modus ponens U قیاس استثنایی [ریاضی]
exempted station U یکان استثنایی از نظر سلسله مراتب
schools U اموزشگاه
school U اموزشگاه
education center U اموزشگاه
almamater U اموزشگاه
nongraded school U اموزشگاه بی دانشپایه
parochial school U اموزشگاه کلیسایی
principal of a school U مدیر اموزشگاه
vocational school U اموزشگاه حرفهای
training school U اموزشگاه حرفهای
technical school U اموزشگاه فنی
comprehensive school U اموزشگاه جامع
school report U گزارش اموزشگاه
interscholastic competition U مسابقه اموزشگاه ها
head master U مدیر اموزشگاه
dominie U رئیس اموزشگاه
schoolmistresses U مدیره اموزشگاه
dogo U اموزشگاه جودو
night school U اموزشگاه شبانه
night schools U اموزشگاه شبانه
private school U اموزشگاه خصوصی
preparatory school U اموزشگاه امادگی
academies U دانشگاه اموزشگاه
preparatory schools U اموزشگاه امادگی
hedge school U اموزشگاه پست
truant U از اموزشگاه گریززدن
private schools U اموزشگاه خصوصی
truants U از اموزشگاه گریززدن
schoolmistress U مدیره اموزشگاه
comprehensive schools U اموزشگاه جامع
foundation school U اموزشگاه موقوف
schools U پیروان یک مکتب اموزشگاه
school U پیروان یک مکتب اموزشگاه
schoolhouses U ساختمان یاعمارت اموزشگاه
lockup U تعطیل کردن اموزشگاه
lockups U تعطیل کردن اموزشگاه
boarding school U اموزشگاه شبانه روزی
schoolhouse U ساختمان یاعمارت اموزشگاه
manege U اموزشگاه اسب سواری
school fee U ماهیانه یا شهریه اموزشگاه
school pence U پول هفتگی اموزشگاه
school slang U اصطلاح ویژه اموزشگاه
conservatoire U اموزشگاه هنرهای زیبا
boarding schools U اموزشگاه شبانه روزی
industrial school U اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
interscholastic U واقع شونده درمیان اموزشگاه ها
to play the truant U از رفتن به اموزشگاه طفره زدن
ragged school U اموزشگاه مجانی برای بچههای بینوا
school doctor U استاد دانشگاه یا اموزشگاه الهیات در قرنهای میانه
full timer U بچهای که درهمه ساعات اموزشگاه دراموزشگاه میما
prefectoral U مبنی براداره اموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یامبصران
mixed school U اموزشگاه مختلط اموزشگاهی که پسران ودختران با هم درس می خوانند
brown major U براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
brown minor U براون کهتر یا ان براون که زودتر به اموزشگاه امده است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com