English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
patent U امتیاز نامه
patented U امتیاز نامه
patenting U امتیاز نامه
patents U امتیاز نامه
concession deed U امتیاز نامه
concessionary agreement U امتیاز نامه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
indult U اجازه نامه امتیاز
Other Matches
point after touchdown [یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
overtime U وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
handicap U امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicaps U امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
post script U مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent U تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
rugby point U امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
pourparley U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparler U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts U بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
libels U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
affidavits U شهادت نامه قسم نامه
certificate U رضایت نامه شهادت نامه
credential U گواهی نامه اعتبار نامه
certificates U رضایت نامه شهادت نامه
written agreement U موافقت نامه پیمان نامه
to a. letter U روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
testacy U دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
recredential U نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
game bird U یک امتیاز
advantage U امتیاز
royalties U حق امتیاز
prerogatives U امتیاز
pre eminence U امتیاز
pre-eminence U امتیاز
prominence U امتیاز
scoreline U خط امتیاز
priviege U امتیاز
scorelines U خط امتیاز
exclusiveness U امتیاز
scoreless U بی امتیاز
concession U امتیاز
chartering U امتیاز
charters U امتیاز
run U یک امتیاز
runs U یک امتیاز
point U امتیاز
ad U امتیاز
chartered U امتیاز
prerogative U امتیاز
concessions U امتیاز
leases U امتیاز
lease U امتیاز
charter U امتیاز
scores U امتیاز
franchise U امتیاز
francs U امتیاز
franc U امتیاز
upper hand U امتیاز
distinctions U امتیاز
distinction U امتیاز
rectum U امتیاز
act of grace U امتیاز
rectums U امتیاز
royalty U حق امتیاز
scored U امتیاز
licence U امتیاز
licences U امتیاز
credits U امتیاز
franchises U امتیاز
plus U امتیاز
score U امتیاز
prominency U امتیاز
crediting U امتیاز
credited U امتیاز
credit U امتیاز
licenses U امتیاز
pas U امتیاز
privilege U امتیاز
ads U امتیاز
decision U برنده با امتیاز
convert U امتیاز گرفتن
win on points U پیروزی با امتیاز
outpoint U برنده با امتیاز
converted U امتیاز گرفتن
decisions U برنده با امتیاز
licence owner U صاحب امتیاز
converting U امتیاز گرفتن
converts U امتیاز گرفتن
match points U اخرین امتیاز
foot score line خط امتیاز انتهایی
magna cum laude U با امتیاز زیاد
loves U امتیاز صفر
loss on points U باخت با امتیاز
loved U امتیاز صفر
ace U امتیاز سرویس
maritime lien U امتیاز دریایی
aces U امتیاز سرویس
love U امتیاز صفر
oddest U امتیاز دادن
precedence U امتیاز سابقه
go-ahead U امتیاز برتر
odder U امتیاز دادن
preferential U امتیاز دهنده
odd U امتیاز دادن
law of advantage U قانون امتیاز
match point U اخرین امتیاز
privileged U دارای امتیاز
differentia U وجه امتیاز
scoreless U بدون امتیاز
field privilege U امتیاز فیلد
set point U اخرین امتیاز
precedency U امتیاز سابقه
game point U امتیاز پایانی
prerogatives U حق یا امتیاز ویژه
prerogative U حق یا امتیاز ویژه
double figures U امتیاز دو رقمی
awarding of points U امتیاز دادن
score sheet U برگ امتیاز
chalk up U کسب امتیاز
concessionaire U صاحب امتیاز
concessionary U صاحب امتیاز
concessioner U صاحب امتیاز
insurance U امتیاز مطمئن
worst U امتیاز اوردن
worst- U امتیاز اوردن
privileged U امتیاز دار
grantee U صاحب امتیاز
perfect score U امتیاز کامل
headstart U امتیاز در شروع
monopolises U امتیاز انحصاری گرفتن
break one's duck U کسب نخستین امتیاز
draw first blood U کسب نخستین امتیاز
home whistle U امتیاز واقعی یا فرضی
circuit clout U یک امتیاز با دویدن به پایگاه
To gain an advantage. U کسب امتیاز کردن
burn U امتیاز گرفتن از حریف
monopolized U امتیاز انحصاری گرفتن
monopolizes U امتیاز انحصاری گرفتن
brassage U حق امتیاز سکه زدن
bowling average U معدل امتیاز بازیگربولینگ
ahead U دارای امتیاز بیشتر
monopolised U امتیاز انحصاری گرفتن
deciding U امتیاز سرنوشت ساز
bowled for a duck U باختن بازیگر بی امتیاز
To score points. U امتیاز آوردن ( ورزش )
franchises U ازادی حق انتخاب امتیاز
privileged U دارای امتیاز یا حق ویژه
monopolize U امتیاز انحصاری گرفتن
wining by deukjoom U برد تکواندو با امتیاز
franchise U ازادی حق انتخاب امتیاز
royal prerogative U حق امتیاز ویژه پادشاه
counted U تعداد امتیاز توپزن
prerogatives U امتیاز مخصوص حق ارثی
burns U امتیاز گرفتن از حریف
prerogative U امتیاز مخصوص حق ارثی
fifteen U نخستین امتیاز گیم
To keep the score. U حساب امتیاز رانگاهداشتن
thirty U دومین امتیاز گیم
count U تعداد امتیاز توپزن
counts U تعداد امتیاز توپزن
monopolising U امتیاز انحصاری گرفتن
point U درجه امتیاز بازی
in the hole <idiom> U امتیاز پایین صفر
monopolizing U امتیاز انحصاری گرفتن
decisions U برنده کشتی با امتیاز
privilege U امتیاز مخصوصی اعطاکردن
thirties U دومین امتیاز گیم
double bogey U دوبار کسب امتیاز
home court advantage U امتیاز بازی در خانه
equaliser U امتیاز مساوی کننده
decision U برنده کشتی با امتیاز
high run U حداکثر امتیاز در یک دوربیلیارد
counting U تعداد امتیاز توپزن
ducks U اخراج توپزن بی امتیاز
duckings U اخراج توپزن بی امتیاز
tallies U کسب یا ثبت امتیاز
patents U دارای حق امتیاز امتیازی
patenting U دارای حق امتیاز امتیازی
tally U کسب یا ثبت امتیاز
patented U دارای حق امتیاز امتیازی
tallied U کسب یا ثبت امتیاز
licensees U صاحب جواز یا امتیاز
licensee U صاحب جواز یا امتیاز
handicaps U امتیاز دادن اشکال
duck U اخراج توپزن بی امتیاز
handicap U امتیاز دادن اشکال
software license U امتیاز نرم افزار
point spread U امتیاز قابل انتظار
tallying U کسب یا ثبت امتیاز
oddsmaker U تعیین کننده امتیاز
patent U دارای حق امتیاز امتیازی
service ace U امتیاز سرویس تنیس
set point U اخرین امتیاز بازی
perfect game U باحداکثر 003 امتیاز
scoring key U [کلید امتیاز دهی]
down U عقب افتادن در امتیاز
read write privilege U امتیاز خواندن- نوشتن
ice U امتیاز سرنوشت ساز
ducked U اخراج توپزن بی امتیاز
equites U سواره نظام صاحب امتیاز
granted U امتیاز اجازه واگذاری رسمی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com