English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
plant records U امار تجهیزات کارگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
plants U تجهیزات کارگاه
plant U تجهیزات کارگاه
vital statistics U امار زاد و ولد و مرگ و میر امار حیاتی
resident engineer U مهندس مقیم در کارگاه ساختمانی یا نماینده مهندس مشاور در کارگاه
adopted types U انواع تجهیزات مورد قبول انواع تجهیزات قبول شده
censuses U امار
statistics U امار
census U امار
necrology U امار متوفیات
quantum statistics U امار کوانتومی
statisticians U امار شناس
statistician U امار شناس
records available U امار دردست
statistically U از روی امار
inferential statistics U امار استنباطی
statistics U شاخص امار
demography U امار نگاری
descriptive statistics U امار تشریحی
descriptive statistics U امار توصیفی
vital statistics U امار حیاتی
census of production U امار سرشماری
mathematical statistics U امار ریاضی
bureaus of census U اداره امار
general information data U اطلاعات و امار عمومی
vital statistics U امار مربوط به زندگی
bose einstein statistics U امار بوز- اینشتین
fermi dirac statictics U امار فرمی- دیراک
einstein bose statistics U امار بوز- اینشتین
time series data U امار سریهای زمانی
vital statistics U امار ثبت احوال
utilization statistics U امار بهره وری
multivariate statistics U امار چند متغیری
demographer U متخصص امار گیری مردم
census office U اداره امار و ثبت احوال
natimortality U امار مرده زاییده شدگان
register U ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
registering U ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
registers U ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
randomize U بصورت امار تصادفی نشان دادن
chart of attributes U جدول امار تعیین درجه مرغوبیت کالا
census of production U امار تخمینی تولیدات در یک کشور در مدت معین
econometrics U کاربردریاضیات و امار در اندازه گیری تفسیر و بررسی پدیدههای اقتصادی
foreign military sales U فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
fields U کارگاه
establishments U کارگاه
establishment U کارگاه
atelier U کارگاه
engineering workshop U کارگاه
shops U کارگاه
shopped U کارگاه
shop U کارگاه
workhouse U کارگاه
workhouses U کارگاه
field U کارگاه
fielded U کارگاه
detectives U کارگاه
detective U کارگاه
shopboard U کارگاه
sculptoris U کارگاه
workshop U کارگاه
sculptor U کارگاه
plant U کارگاه
workshops U کارگاه
sculptors U کارگاه
plants U کارگاه
industrial unit U کارگاه
scientific socialism U بررسی سوسیالیسم از طریق امار وارقام و شواهد و مدارک و برمبنای اصول اقتصاد و جامعه شناسی
atelier U کارگاه هنری
engineering workshop U کارگاه صنعتی
artist's workshop studio U کارگاه هنری
assembly shop U کارگاه مونتاژ
automatic turning shop U کارگاه تراشکاری
deadman U کارگاه برفی
welding shop U کارگاه جوشکاری
smith's shop U کارگاه اهنگری
site manager U رئیس کارگاه
site clearance U تخلیه کارگاه
site U کارگاه ساختمانی
sited U کارگاه ساختمانی
sites U کارگاه ساختمانی
studio U کارگاه کارخانه
works inspector U بازرس کارگاه
cottage industries U کارگاه خانگی
production U فرآورده کارگاه
exhaust fan U هواکش کارگاه
carpet workshop U کارگاه قالیبافی
cottage industry U کارگاه خانگی
studio U کارگاه هنری
studios U کارگاه کارخانه
studios U کارگاه هنری
job office U دفتر کارگاه
field shop U کارگاه صحرایی
building site U کارگاه ساختمانی
looms U کارگاه بافندگی
building sites U کارگاه ساختمانی
shop U کارگاه تعمیرگاه
shopped U کارگاه تعمیرگاه
shops U کارگاه تعمیرگاه
lathe shop U کارگاه تراشکاری
looming U کارگاه بافندگی
loomed U کارگاه بافندگی
loom U کارگاه بافندگی
manufactory U کاردستی کارگاه
pilot plant U کارگاه نمونه
milling shop U کارگاه فرزکاری
equipments U تجهیزات
transfer equipment U تجهیزات
materiel U تجهیزات
parrot U تجهیزات ای اف اف
rig U تجهیزات
fixture U تجهیزات
device U تجهیزات
devices U تجهیزات
accouterments U تجهیزات
accouterment U تجهیزات
rigs U تجهیزات
parroted U تجهیزات ای اف اف
parroting U تجهیزات ای اف اف
appliance U تجهیزات
equipment U تجهیزات
acoutrement U تجهیزات
appliances U تجهیزات
instrumentation U تجهیزات
rigged U تجهیزات
parrots U تجهیزات ای اف اف
fosdic U دستگاه ورودی که توسط اداره امار بکاربرده میشود تا اطلاعات پرسشنامههای اماری تکمیل شده را به درون کامپیوتربخواند
pattern shop U کارگاه مدل سازی
pullery U کارگاه پوست تراشی
shipyard U کارگاه کشتی سازی
molding shop U کارگاه قالب گیری
plant U محل کارخانه یا کارگاه
electroplating shop U کارگاه عملیات گالوانیزهای
machine shop U کارگاه محاسبات ماشینی
plants U محل کارخانه یا کارگاه
shipyards U کارگاه کشتی سازی
sweatshop U کارگاه بهره کشی
storage pile U انبار مصالح در کارگاه
workroom U اتاق کار کارگاه
winding shop U کارگاه سیم پیچی
ball joint vise U گیره ساچمهای کارگاه
workshops U اتاق کار کارگاه
workshop U اتاق کار کارگاه
acid recovery plant U کارگاه بازیابی اسید
sweatshops U کارگاه بهره کشی
acid restoring plant U کارگاه بازیابی اسید
garage equipment U تجهیزات گاراژ
handling equipment U تجهیزات بار
outfit U تجهیزات حفاری
illuminating device U تجهیزات روشنایی
individual aquipment U تجهیزات انفرادی
machine equipment U تجهیزات ماشین
standby equipment U تجهیزات جانشینی
mechanical equipment U تجهیزات مکانیکی
switching device U تجهیزات سوئیچینگ
technical equipment U تجهیزات فنی
telephone equipment U تجهیزات تلفن
radar equipment U تجهیزات رادار
turning attachment U تجهیزات تراشکاری
protective equipment U تجهیزات حفافتی
peripheral equipment U تجهیزات جنبی
output equipment U تجهیزات خروجی
ventilating equipment U تجهیزات تهویه
war material U تجهیزات جنگی
outfits U تجهیزات حفاری
cryptoequipment U تجهیزات رمز
capital equipments U تجهیزات سرمایهای
electric equipment U تجهیزات الکتریکی
critical materials U تجهیزات مهم
accessory equipment U تجهیزات یدکی
equipment logbook U دفتر تجهیزات
mobilization U تجهیزات قوا
ancillary equipment U تجهیزات جانبی
auxiliary equipment U تجهیزات جانبی
extra equipment U تجهیزات اضافی
assembly fixture U تجهیزات مونتاژ
ancillary equipment U تجهیزات اضافی
auxiliary equipment U تجهیزات کمکی
ancillary equipment U تجهیزات پیرامونی
mix in place U تهیه بتن در خود کارگاه
on site concrete U بتن ساخته شده در کارگاه
forges U ساختن کوره یا کارگاه اهنگری
pouring bay U کارگاه کوچک ریخته گری
maintenance shop U کارگاه تعمیر و نگهداری تعمیرگاه
ex works U تحویل در کنار کارگاه یاکارخانه
forge U ساختن کوره یا کارگاه اهنگری
craftshop U کارگاه هنرهای دستی تفریحی
original equipment manufacturer U سازنده تجهیزات اصلی
cam turning attachment U تجهیزات تراش بادامک
panoply U تجهیزات و ارایش کامل
magazine feeding attachment U تجهیزات تغذیه مخزن
die sinking attachment U تجهیزات فرز حدیده
nitriting equipment U تجهیزات ازت دهی
defense articles U اماد و تجهیزات دفاعی
data communications equipment U تجهیزات ارتباطات داده ها
data terminal equipment U تجهیزات ترمینال داده
core blowing equipment U تجهیزات دمیدن هسته
producer durable equipment U تجهیزات با دوام تولیدی
precision measuring equipment U تجهیزات سنجش دقیق
table of organization and equipment (toe U جدول سازمان و تجهیزات
forming attachment U تجهیزات تراش پروفیل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com