Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 184 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
physical fitness
U
امادگی جسمانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
physical fitness
U
امادگی عمومی جسمانی
Other Matches
readiness condition
U
وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
defense readiness condition
U
وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
carnal
U
جسمانی
fleshly
U
جسمانی
physical
U
جسمانی
corporeal
U
جسمانی
material
U
مادی جسمانی
in the f.
U
بصورت جسمانی
materials
U
مادی جسمانی
corporeality
U
جسمانی بودن
bodily harm
U
صدمه جسمانی
incorporating
U
غیر جسمانی
incorporates
U
غیر جسمانی
incorporate
U
غیر جسمانی
fleshpots
U
راحتی جسمانی
temporal
U
جسمانی زمانی
bodily
U
واقعا جسمانی
sensual
U
شهوانی جسمانی
worldly
U
جسمانی مادی
corporality
U
هستی جسمانی تن
marasmus
U
پژمردگی جسمانی
outworld
U
دنیای جسمانی
earthen
U
مادی جسمانی
fleshpot
U
لذایذ جسمانی
somatization
U
جسمانی کردن
sensuousness
U
پیروی جسمانی
physical movement
U
حرکت جسمانی
physical
U
مادی جسمانی
sentience
U
حساسیت جسمانی
physical handicap
U
معلولیت جسمانی
air defense readiness
U
وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
sensuously
U
مبنی بر لذات جسمانی
sensuous
U
مبنی بر لذات جسمانی
rough up
<idiom>
U
حمله وصدمه جسمانی
physical aptitude test
U
ازمون استعداد جسمانی
the outward man
U
ادم جسمانی جسم
somatoform disorder
U
اختلال جسمانی شکل
somatization disorder
U
اختلال جسمانی کردن
physical anthropology
U
انسان شناسی جسمانی
anthropometry
U
انسان سنجی جسمانی
dysaesthesia
U
اختلال حواس جسمانی
carnally
U
بطور جسمانی یا شهوانی
incarnate
U
دارای شکل جسمانی
profaneness
U
وابستگی بچیزهای جسمانی
substantiated
U
ماهیت جسمانی دادن به
substantiate
U
ماهیت جسمانی دادن به
tussling
U
مسابقه جسمانی کشمکش
tussles
U
مسابقه جسمانی کشمکش
tussled
U
مسابقه جسمانی کشمکش
stress
U
تنش جسمانی- روانی
stresses
U
تنش جسمانی- روانی
stressing
U
تنش جسمانی- روانی
tussle
U
مسابقه جسمانی کشمکش
substantiating
U
ماهیت جسمانی دادن به
substantiates
U
ماهیت جسمانی دادن به
habitus
U
وضعیت ساختمان جسمانی هیکل
infantilism
U
کندی رشد جسمانی وعقلانی
hard as nails
<idiom>
U
ازلحاظ جسمانی قوی درشت وسخت
zombiism
U
اعتقاد به حلول و تجدید حیات جسمانی مرده
susceptibility
U
امادگی
tautness
U
امادگی
preparation
U
امادگی
kelter or kilter
U
امادگی
kelter
U
امادگی
cover
U
امادگی
predispostion
U
امادگی
preparations
U
امادگی
proneness
U
امادگی
coverings
U
امادگی
qualification
U
امادگی
covers
U
امادگی
formed
U
امادگی
penchant
U
امادگی
disposition
U
امادگی
form
U
امادگی
conditioning
U
امادگی
preparedness
U
امادگی
readiness
U
امادگی
forms
U
امادگی
indispositions
U
عدم امادگی
indisposition
U
عدم امادگی
reconditioning
U
تجدید امادگی
half way houses
U
خانههای امادگی
liability to disease
U
تعهد امادگی
law of readiness
U
قانون امادگی
insusceptibility
U
عدم امادگی
medical fitness
U
امادگی پزشکی
operational readiness
U
امادگی عملیاتی
indisposedness
U
عدم امادگی
peripheral
U
دوره امادگی
peak up
U
در اوج امادگی
preparatory interval
U
دوره امادگی
erg
U
2- امادگی ذاتی
preparatory schools
U
اموزشگاه امادگی
hot
U
امادگی کامل
hotter
U
امادگی کامل
combat readiness
U
امادگی رزمی
state of alert
U
وضعیت امادگی
preparatory school
U
اموزشگاه امادگی
third degree of readiness
U
امادگی درجه سه
training camp
U
اردوی امادگی
unreadiness
U
عدم امادگی
hottest
U
امادگی کامل
work out
U
تمرین امادگی
readiness
U
امادگی رزمی
second degree of readiness
U
امادگی درجه دو
condition of readiness
U
شرایط امادگی
availability
U
زمان امادگی
reading readiness
U
امادگی خواندن
vigilance
U
امادگی چالاکی
preparations
U
امادگی اماده سازی
materiel readiness
U
امادگی رزمی وسایل
readiness category
U
نوع امادگی رزمی
operational performance category
U
طبقه امادگی عملیاتی
operational performance category
U
امادگی عملیاتی از طبقه
readiness category
U
درجه امادگی رزمی
school readiness
U
امادگی ورود به مدرسه
preparation
U
امادگی اماده سازی
peripheral course
U
دوره امادگی نظامی
accessibility
U
امادگی برای پذیرایی
lurch
U
امادگی شکست فاحش
habilitation
U
لباس پوشاندن امادگی
fourth degree of readiness
U
امادگی درجه چهار
combat ready
U
دارای امادگی رزمی
flyable dud
U
بدون امادگی رزمی
condition code
U
کد وضعیت امادگی اقلام
condition of readiness
U
وضعیت امادگی رزمی
distensibility
U
امادگی برای بادکردن
data terminal ready
U
امادگی ترمینال داده
data set ready
U
امادگی مجموعه داده ها
lurched
U
امادگی شکست فاحش
lurches
U
امادگی شکست فاحش
lurching
U
امادگی شکست فاحش
level of readiness
U
سطح امادگی رزمی
ingenuity
U
امادگی برای اختراع
readiness
U
اماده باش امادگی
sight-reads
U
بدون امادگی قبلی اجراکردن
reagency
U
امادگی برای واکنش یا معرفی
teachability
U
امادگی جهت یاد گرفتن
readiness to report
U
امادگی برای پاسخ دادن
sight-reading
U
بدون امادگی قبلی اجراکردن
sight-read
U
بدون امادگی قبلی اجراکردن
haemophillia
U
امادگی بخون رفتن زیاد
fluctuability
U
امادگی برای بالاوپایین رفتن
sight read
U
بدون امادگی قبلی اجراکردن
opposability
U
امادگی برای روبرو گذاشتن
communicativeness
U
امادگی برای رساندن خبر پرگویی
removability
U
ناپایداری امادگی برای برداشته شدن
army ready material program
U
برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
snug down
U
امادگی قبل از ورود به دریای طوفانی
ready solubility in water
U
امادگی برای زودحل شدن دراب
impressionability
U
امادگی برای تحت تاثیر قرارگرفتن
inseparability
U
عدم امادگی برای جدا شدن
inerrability
U
معصومیت عدم امادگی برای خطاکردن
mission ready
U
اعلام امادگی هواپیما برای پرواز
insuperability
U
عدم امادگی برای از میان برداشتن
materiel readiness
U
میزان امادگی جنگ افزارها وتجهیزات
irresponsiveness
U
عدم امادگی برای پاسخ دادن
flight readiness firing
U
ازمایش سریع امادگی پرتاب موشک
vitrescence
U
امادگی برای تبدیل به شیشه خاصیت شیشهای
war footing
U
حالت اماده باش در ارتش امادگی رزمی
road test
U
ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
inductility
U
عدم امادگی برای لوله شدن اقامه
impulsiveness
U
امادگی برای کار کردن یا نیروی انی
dtr
U
Ready Terminal Data امادگی ترمینال داده
civilian preparedness for war
U
اماده کردن مردم برای جنگ امادگی غیرنظامیان
plea of tender
U
اعلام امادگی خوانده به ادای دین خواهان در دادگاه
put and take fishing
U
انداختن ذخیره ماهی به اب برای امادگی ماهیگیری درفصل
condensability
U
قابلیت انقباض یاتکثیف-امادگی برای منقبض شدن
ground
U
تماس دادن چوب به زمین پشت گوی برای امادگی
lysenkoism
U
نظریهای که معتقد است عوامل جسمانی وبدنی وشرایط محیط در وراثت موثر است
contractibility
U
قابلیت انقباض- امادگی برای جمع شدن یاکوچک شدن
availability factor
U
ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
record
U
کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه
serviceability criteria
U
وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
availability
U
میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
flight test
U
ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
unit categories
U
انواع مختلف یکانها یا انواع طبقات یکانها از نظر استعدادو سازمان و امادگی رزمی
flying status
U
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
service test
U
ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
operating level
U
سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
asynchronous computer
U
نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com