Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
grade
U
الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
grades
U
الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
labor theory of value
U
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
relative value of pieces
U
ارزش نسبی سوارها
reefers
U
لباس دانشجویان و درجه داران نیروی دریایی یخچال
reefer
U
لباس دانشجویان و درجه داران نیروی دریایی یخچال
pseudomorph
U
جسم معدنی که نمودجسم معدنی دیگر ر را بخود گرفته باشد
to dress
[put on your clothes or particular clothes]
U
لباس پوشیدن
[لباس مهمانی یا لباس ویژه]
[اصطلاح رسمی]
book value
U
ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
motley
U
مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
hang out
U
پهن کردن لباس
[روی بند لباس]
ad valorem
U
به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
neoclassical theory of value
U
تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
life jacket
U
لباس نجات لباس چوب پنبهای
value added
U
قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
end
U
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ended
U
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ends
U
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
no par value
U
بدون ارزش واقعی بی ارزش
axiological
U
وابسته به ارزش ها یا علم ارزش ها
capital gain
U
منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
carries
U
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carried
U
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry
U
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying
U
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
relative plot
U
موقعیت نسبی ناوها یاهواپیماها به هم ثبت نسبی موقعیت ناوها
beam attack
U
تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
elevation indicator
U
صفحه مدرج درجه طبلک درجه
shoulder patch
U
درجه روی بازوی درجه داران
currency devaluation
U
کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
sighting bar
U
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
third-class
U
درجه سوم بلیط درجه 3
superelevation
U
درجه ارتفاع درجه بلندی
third class
U
درجه سوم بلیط درجه 3
attack pattern
U
الگوی تک
probabilistic model
U
الگوی تصادفی
normative model
U
الگوی هنجاری
mathematicl model
U
الگوی ریاضی
stochastic model
U
الگوی تصادفی
stenograph
U
الگوی حروف
field template
U
الگوی فیلد
molecular model
U
الگوی مولکولی
conjunctive model
U
الگوی عطفی
probabilistic model
U
الگوی احتمالی
neoclassical model
U
الگوی نئوکلاسیک
dynamic model
U
الگوی پویا
bit pattern
U
الگوی ذرهای
movement pattern
U
الگوی حرکتی
two sector model
U
الگوی دو بخشی
mathematical model
U
الگوی ریاضی
micro model
U
الگوی خرد
radiation pattern
U
الگوی تابش
energy pattern
U
الگوی انرژی
haavelmo model
U
الگوی هاولمو
macro model
U
الگوی کلان
purchasing patterns
U
الگوی خرید
economic model
U
الگوی اقتصادی
random model
U
الگوی تصادفی
pattern of development
U
الگوی توسعه
program schema
U
الگوی برنامه
demand pattern
U
الگوی تقاضا
vintage model
U
الگوی زمانی
bit pattern
U
الگوی بیتی
econometric model
U
الگوی اقتصادسنجی
sighting leaf
U
ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
mineral water
U
اب معدنی
min
U
معدنی
mineral
U
اب معدنی
mineral
U
معدنی
inorganic
U
معدنی
mineral water
U
آب معدنی
spas
U
اب معدنی
spa
U
اب معدنی
fundamental motor pattern
U
الگوی بنیادی حرکت
stimulus response model
U
الگوی محرک- پاسخ
s r model
U
الگوی محرک- پاسخ
micro dynamic model
U
الگوی خرد پویا
developmental motor pattern
U
الگوی حرکت تکوینی
planning model
U
الگوی برنامه ریزی
macro dynamic model
U
الگوی کلان پویا
vintage model
U
الگوی مقطع زمانی
decision model
U
الگوی تصمیم گیری
archetypes
U
طرح یا الگوی اصلی
keyboard template
U
الگوی صفحه کلید
archetype
U
طرح یا الگوی اصلی
pattern construction drawing
U
الگوی نقشههای ساختمانی
free electron model
U
الگوی الکترون ازاد
feminiene stereotype
U
الگوی قالبی زنانگی
noncompetitive model
U
الگوی غیر رقابتی
balanced growth model
U
الگوی رشد متوازن
street gauge
U
الگوی سطح راه
scheme
U
الگوی پیش فرض
sport skill pattern
U
الگوی مهارت ورزشی
stencil plate
U
الگوی نقشه برداری
stick and ball model
U
الگوی گلوله و میله
space filling molecular model
U
الگوی مولکولی فضا پر کن
drill jig
U
الگوی مته کاری
drilling jig
U
الگوی مته کاری
deposit
U
ذخیره معدنی
mineral
U
مواد معدنی
mineral pitch
U
قیر معدنی
asphaltite
U
قیر معدنی
mineral oil
U
روغن معدنی
pit sand
U
ماسه معدنی
ore
U
سنگ معدنی
mineral material
U
ماده معدنی
galenite
U
سرب معدنی
bitumen
U
قیر معدنی
mineral coal
U
ذغال معدنی
pumice stone
U
اسفنج معدنی
mineral pigment
U
رنگ معدنی
deposits
U
ذخیره معدنی
mineral spring
U
چشمه معدنی
mineral trass
U
تراس معدنی
muscovy glass
U
شیشه معدنی
scoria
U
تفاله معدنی
spa
U
چشمه معدنی
spas
U
چشمه معدنی
inorganic polymer
U
بسپار معدنی
paraffin
U
موم معدنی
asphalt
U
زفت معدنی
inorganic acid
U
اسید معدنی
inorganic base
U
باز معدنی
ores
U
سنگ معدنی
mineral dye
U
رنگینه معدنی
ozokerit
U
موم معدنی
obsidian
U
شیشه معدنی
mineralize
U
معدنی کردن
mineral wax
U
موم معدنی
asphaltum
U
قیر معدنی
asphaltum
U
زفت معدنی
mineral
U
ماده معدنی
stimulus organism response model
U
الگوی محرک- جاندار- پاسخ
s o r model
U
الگوی محرک- جاندار- پاسخ
pockety
U
دارای چالههای معدنی
table waters
U
ابهای معدنی سر سفره
ores
U
معدنیات کلوخه معدنی
bioinorganic chemistry
U
شیمی معدنی زیستی
antimony
U
توتیای معدنی انتیمون
montan wax
U
موم سخت معدنی
mineral oil
U
روغن معدنی یانفت
ore
U
معدنیات کلوخه معدنی
watering place
U
محل چشمه اب معدنی
malthite
U
نوعی موم معدنی
maltha
U
نوعی موم معدنی
inorganic pigment
U
رنگدانه های معدنی
wollastonite
U
سنگ معدنی "وولستونایت "
to abandon a mine
U
ترک کردن معدنی
kaolinite
U
سنگ معدنی بفرمول 4
repeating group
U
الگوی داده مکرردریک رشته بیتی
matrix
U
الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
matrixes
U
الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
pyroxene
U
ماده معدنی بلوری وسفید
mineralize
U
مواد معدنی جمع کردن
magma
U
خمیر مواد معدنی یا الی
picrate
U
نمک الی یا معدنی اسیدپیکریک
willemite
U
سنگ معدنی رنگارنگ متبلور
mica
U
سنگ طلق شیشه معدنی
to abandon a mine
U
دست کشیدن از کار در معدنی
mica
U
تلق نسوز شیشه معدنی
terra alba
U
مواد معدنی سفید رنگ
consanguineous
U
نسبی
relative code
U
کد نسبی
relative humidity
U
نم نسبی
relative
U
نسبی
self relative
U
نسبی
proportional
U
نسبی
comparatives
U
نسبی
comparative
U
نسبی
respective
U
نسبی
proportional limit
U
حد نسبی
malthite
U
چسب قیر وموم زفت معدنی
mineralization
U
تبدیل به حالت معدنی یا سنگ معدن
maltha
U
چسب قیر وموم زفت معدنی
geyser
U
چشمه معدنی که اب گرم از ان فوران میکند
earth pigment
U
رنگینه های معدنی مثل خاک رس
abiston
U
سنگ معدنی دارای رشتههای بلند
to enter
[into a mine]
U
وارد معدنی شدن
[مثال با آسانسور]
to descend
[into a mine]
U
وارد معدنی شدن
[مثال با آسانسور]
geyser
U
چشمه جوشان اب گرم و معدنی اتشفشان
geysers
U
چشمه جوشان اب گرم و معدنی اتشفشان
geysers
U
چشمه معدنی که اب گرم از ان فوران میکند
workings
U
همه بخشهای حفاری شده معدنی
asbestos
U
سنگ معدنی دارای رشتههای بلند
knockstone
U
کندهای که روی ان سنگهای معدنی راخردمیکنند
goethite
U
اکسید اهن معدنی ئیدرژن دار
nitrates
U
نمک معدنی یانمک الی جوهر شوره
schiller
U
تلالو وزرق وبرق ذرات سنگ معدنی
nitrate
U
نمک معدنی یانمک الی جوهر شوره
hydro
U
هتل یامهمانخانهای که مجاور اب معدنی ساخته میشود
gahnite
U
ماده معدنی برنگ سبزتیره بفرمول 4O 2Al Zn
relative movement
U
حرکت نسبی
relative location
U
ترتیب نسبی
fractional error
U
خطای نسبی
relative maximum
U
ماکزیمم نسبی
relative precision
U
دقت نسبی
relative minimum
U
می نیمم نسبی
relative maximum
U
حداکثر نسبی
relative permitivity
U
گذردهی نسبی
relative minimum
U
حداقل نسبی
relative nullity
U
بطلان نسبی
relative motion
U
حرکت نسبی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com