English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (33 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
discrete U الگوریتم کد گذاری و فشرده کردن تصاویر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Intel U فناوری نرم افزاری ساخت intel که به کامپیوتر اجازه میدهد تا تصاویر ویدیویی فشرده را ذخیره و بازیابی کند با استفاده از روشهای فشرده سازی نرم افزاری
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
pic U الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیو DVI شرکت Intel
picturing U الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
pictured U الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
picture U الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
pictures U الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
fractal U روش فشرده سازی تصاویر
FIF U فرمت فایل برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی که فشرده شده اند
fractal U قالب فایل برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی که فشرده شده اند
productions U الگوریتم فشرده سازی با کیفیت بالای ویدیویی با استفاده ترتیب ویدیویی تمام حرکتی DIV
production U الگوریتم فشرده سازی با کیفیت بالای ویدیویی با استفاده ترتیب ویدیویی تمام حرکتی DIV
PLV U الگوریتم فشرده سای ویدیو با بالاترین کیفیت که با ترتیب ویدیو تمام متحرک DVI کار میکند
CD I U این استاندارد شامل توابع کد گذاری فشرده سازی و نمایش است
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
insertion sorting algorithm U الگوریتم مرتب کردن
encryption algorithm U الگوریتم پنهانی کردن
self- U فایل فشرده که حاوی برنامهای است که محتوای آن را از حالت فشرده در می آورد
radix sorting algorithm U الگوریتم مرتب کردن مبنایی
congested U فشرده انباشته شده بهم فشرده
pair exchange sorting algorithm U نوعی الگوریتم مرتب کردن مستلزم مقایسه دادههای زوج بندی شده
setl U زبان سطح بالا که برای اسان کردن برنامه نویسی الگوریتم طراحی شده است
fuze U ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
compressing U هم فشرده کردن
compress U هم فشرده کردن
compresses U هم فشرده کردن
cast up U فشرده کردن
decompress U ناهم فشرده کردن
icing U مسلح کردن بتون فشرده کردن فولاد
compaction U فشرده سازی متراکم کردن
file compression utility U برنامه کمکی فشرده کردن فایل
compacted U فشرده کردن بهم متصل کردن
compacting U فشرده کردن بهم متصل کردن
compact U فشرده کردن بهم متصل کردن
compacts U فشرده کردن بهم متصل کردن
compressing U فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
compress U فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
compresses U فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
turbojet U توربین هوای فشرده کمپرسور هوای فشرده
cryptographic U تعداد کدهایی که در الگوریتم رمز برای مشخص کردن داده رمز دار و خارج از رمز به کارمی روند
facsimile U روش نمایش حروف روی صفحه کامپیوتر با کپی کردن تصاویر برنامه ریزی شده از حافظه
facsimiles U روش نمایش حروف روی صفحه کامپیوتر با کپی کردن تصاویر برنامه ریزی شده از حافظه
companding U دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
algorithms U الگوریتم
algorithm U الگوریتم
images U تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
image U تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
CD E U فرصتی که اجازه ضبط و پاک کردن داده را از دیسک فشرده میدهد
algorithm translation U ترجمه الگوریتم
sequential algorithm U الگوریتم ترتیبی
interative algorithm U الگوریتم تکراری
recursive algorithm U الگوریتم بازگشتی
scheduling algorithm U الگوریتم زمان بندی
algorithm U الگوریتم [ریاضی] [کامپیوتر]
fuzing U چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
hovercraft U رسانگری که با فشرده کردن هوا در زیر بالای سطح وبدون تماس با ان حرکت میکند
hovercrafts U رسانگری که با فشرده کردن هوا در زیر بالای سطح وبدون تماس با ان حرکت میکند
algorithmic U بیان شده با استفاده از الگوریتم ها
stripping U نواربندی کردن نقشه برای عکس برداری علامت گذاری کردن
pool U ائتلاف کردن سرمایه گذاری مشترک ومساوی کردن
pooled U ائتلاف کردن سرمایه گذاری مشترک ومساوی کردن
pools U ائتلاف کردن سرمایه گذاری مشترک ومساوی کردن
load U پر کردن تفنگ یا توپ فشنگ گذاری کردن
loads U پر کردن تفنگ یا توپ فشنگ گذاری کردن
synthesises U هم گذاری کردن
synthesize U هم گذاری کردن
synthesizes U هم گذاری کردن
synthesized U هم گذاری کردن
synthesising U هم گذاری کردن
synthesizing U هم گذاری کردن
synthesised U هم گذاری کردن
tracklaying U شنی گذاری کردن
fund U سرمایه گذاری کردن
invested U سرمایه گذاری کردن
mining U مین گذاری کردن
invest U سرمایه گذاری کردن
investing U سرمایه گذاری کردن
funded U سرمایه گذاری کردن
deposits U سرمایه گذاری کردن
to sow mines U مین گذاری کردن
loads U خرج گذاری کردن
punctuate U نقطه گذاری کردن
christen U نام گذاری کردن
punctuated U نقطه گذاری کردن
punctuates U نقطه گذاری کردن
punctuating U نقطه گذاری کردن
loads U ذخیره گذاری کردن
load U خرج گذاری کردن
load U ذخیره گذاری کردن
cost U قیمت گذاری کردن
christens U نام گذاری کردن
christened U نام گذاری کردن
deposit U سرمایه گذاری کردن
primming U چاشنی گذاری کردن
paragraphs U فاصله گذاری کردن
paragraph U فاصله گذاری کردن
to lay the track U ریل گذاری کردن
invests U سرمایه گذاری کردن
marks U علامت گذاری کردن
paginate U صفحه گذاری کردن
point U نقطه گذاری کردن
mark U علامت گذاری کردن
n-key rollover [این به این معنیست که هر کلید به طور کامل به طور مستقل توسط سخت افزار صفحه کلید اسکن شده، به طوری که هر فشرده شدن کلیدها به درستی صرفنظر از اینکه چگونه بسیاری از کلید های دیگر در حال فشرده شدن تشخیص داده شده اند]
algorithmic language U یک زبان که برای بیان الگوریتم ها طراحی شده است
charges U خرج گذاری کردن شارژ کردن
charge U خرج گذاری کردن شارژ کردن
residential investments U سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
page U صفحات را نمره گذاری کردن
marks U نمره گذاری کردن علامت
overcapitalize U بیش از حد سرمایه گذاری کردن
loading U خرج گذاری کردن سلاح
wattle U نرده گذاری کردن بستن
mark U نمره گذاری کردن علامت
recapitalize U سرمایه گذاری مجدد کردن
point U نقطه گذاری کردن ممیز
pages U صفحات را نمره گذاری کردن
crowns U تاج گذاری کردن پوشاندن
paged U صفحات را نمره گذاری کردن
color codig U علامت گذاری کردن مهمات
crown U تاج گذاری کردن پوشاندن
punctuated U نشان گذاری کردن نقطه دار
punctuates U نشان گذاری کردن نقطه دار
punctuating U نشان گذاری کردن نقطه دار
to lodge a complaint U عرضحال گله گذاری تسلیم کردن
punctuate U نشان گذاری کردن نقطه دار
acceleration principle U یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
patterns U الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
pattern U الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
To put money into somethings. U درکاری پول ریختن (سرمایه گذاری کردن )
milestones U بامیل خود شمار نشان گذاری کردن
milestone U بامیل خود شمار نشان گذاری کردن
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
overcapitalization U سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
desired investment U سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
HTTPD U تصاویر
algorithmic U زبان کامپیوتر که برای پردازش و بیان الگوریتم ها طراحی شده است مثل ALGOL
cooperative scorer U بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
misprision U گناه فرو گذاری از فاش کردن تبه کاری دیگران
tick mark U علامت گذاری در طول یک ترازو برای معین کردن مقادیر
diorama U تصاویر متغیر
multiple images U تصاویر چندگانه
graphically U با استفاده از تصاویر
quadratic quotient search U الگوریتم بازرسی کننده که به هنگام تست مکانهای بعدی جدول از یک ادرس دوگانه استفاده میکند
to space out letters [text] U فاصله گذاری [بین حروف را بیشتر کردن] [رایانه شناسی ] [چاپ]
artwork U کارها و تصاویر گرافیکی
reprographics U موضوعات کتبی تصاویر
picture interpretation test U ازمون تفسیر تصاویر
modular constraint U محدودیت در جابجایی تصاویر
miniature camera U دوربین تصاویر کوچک
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
tetragraph U کلمه رمز چهار حرفی برای اسم گذاری و مشخص کردن وسایل
rogues gallery U گالری تصاویر جنایتکاران ومجرمین
healy picture completion test U ازمون تکمیل تصاویر هیلی
graphic U به صورت تصاویر و نقاط و نه متن
imageing model U روش یا مدل ارائه تصاویر
jacquard U نقوش و تصاویر بر روی پارچه
episcope U دستگاه نشان دهنده تصاویر
picture palace U نمایش گاه تصاویر متحرک
texture mapping U 1-جلوههای ویژه گرافیک کامپیوتری با استفاده از الگوریتم هایی برای تولید تصویری که مانند سطح چیزی به نظر می آید.
aspects U نرخ پهنا به ارتفاع تصاویر پیکس
displaying U وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
displayed U وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
display U وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
picturedrome U سینما نمایش گاه تصاویر متحرک
aspect U نرخ پهنا به ارتفاع تصاویر پیکس
displays U وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
planar U اشیا یا تصاویر گرافیکی که در یک نقشه قرار دارند
cabinet prejection U نمایش اجسام برروی یک صفحه بوسیله تصاویر
Paintbrush/Paint U windows برای تولید و ویرایش تصاویر atmap
hash U الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
mine U مین گذاری کردن عمل کردن به صورت مین
mines U مین گذاری کردن عمل کردن به صورت مین
mined U مین گذاری کردن عمل کردن به صورت مین
shell sort U الگوریتم ذخیره داده که داده ها در هر عمل مرتب سازی بیشتر از یک جابجایی می توانند داشته باشند
phantom section U خط نقطهای که جهت رسم تصاویر نامرئی کشیده میشود
image U ناحیهای در حافظه که تصاویر دیجیتالی ذخیره شده اند
scrapbook U که تصاویر گرافیکی که غالباگ استفاده می شوند را ذخیره میکند
scrapbooks U که تصاویر گرافیکی که غالباگ استفاده می شوند را ذخیره میکند
graphics U چاپگری که قادر به چاپ تصاویر map-bit است
image [تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص]
images [تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص]
images U ناحیهای در حافظه که تصاویر دیجیتالی ذخیره شده اند
denitometer U وسیله اندازه گیری درجه تیرگی تصاویر عکاسی
wysiwyg U You What Is See WhatYou کلمه پردازهایی که تصاویر صفحهای تولید می کنند
squeezing U فشرده
squeezes U فشرده
condensed U به هم فشرده
intensive U فشرده
compressive U فشرده
condensed U فشرده
compressed U فشرده
strained U فشرده
squeezed U فشرده
congested U در هم فشرده
squeeze U فشرده
public U روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
tiffs U قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی
page U حافظه در چاپگر صفحه که تصاویر را پیش از چاپ نگه می دارد
tiff U قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com