English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
physiocrats U اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
physiocrat U کسیکه معتقداست که زمین یگانه سرچشمه ثروت است وحکومت بایدتابع طبیعت باشد
physiocracy U حکومت بخکم عوامل طبیعی عقیده باینکه زمین یگانه سرچشمه ثروت است
eyestrings U ضمائم چشمی که سابقا معتقد بودند هنگام کوری ومرگ از هم گسیخته می گردد
traditional economists U اقتصاددانان سنتی اقتصاددانان کلاسیک
dogmatic marxism U مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
catastrophism U اعتقاد باینکه پوسته زمین دستخوش انقلابهای ناگهانی طبیعت شده
Millions saw the apple fall, but Newton was the one who asked why? U میلیون ها نفر به زمین افتادن سیب را دیده بودند اما فقط نیوتون پرسید چرا؟
single stepping U دقت یگانه پیمودن یگانه
afcet U la Pour AssociationFrancaise etTechnique CybernetiqueEconomiqe سازمان حرفهای فرانسوی که هدف ان گرد هم اوردن دانشمندان فرانسوی در زمینههای مختلف کامپیوتری است
lusus natarae U بازی طبیعت خوش مزگی طبیعت
positive U اتصال به منبع تغذیه که در فرفیت الکتریکی بیشتری از زمین است و جریان را به یک قطعه تامین میکند
lusus naturae U بازی طبیعت خوشمزگی طبیعت
eighteens U هیجده
eighteen U هیجده
hot U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
octodecimo U قطع هیجده برگی
scouter U پیشاهنگ بیش از هیجده سال
silver spoon U ثروت موروثی دارای ثروت موروثی ثروتمند
ups U منبع تغذیه که حاوی منبع متناوب است به قط عات ,حتی پس از یک خرابی اساسی
radical economists U اقتصاددانان رادیکال
post keynesian economists U اقتصاددانان پس از کینز
uninterruptable power supply U منبع تغذیه که میتواند یک منبع متناوب برای قطعه تولید کند حتی پس از یک خرابی اصلی
nonmonetarists U اقتصاددانان غیر پولی
old masters U هر یک از نقاشان بزرگ اروپایی قبل از قرن هیجده
old master U هر یک از نقاشان بزرگ اروپایی قبل از قرن هیجده
pre keynesian economists U اقتصاددانان ما قبل کینز کلاسیکها
deadlock U موقعیتی که دو کاربر می خواهند به دو منبع در یک زمان دستیابی داشته باشند به هر کار یک منبع اخصای داده میشود ولی نمیتوانند ازمنابع همدیگر استفاده کنند
orthodox school U مکتب اقتصادی سنتی که اقتصاددانان قبل ازکینز را نیزشامل میشود
line source U منبع خطی منبع شبکه
sole U یگانه
soles U یگانه
one of a kind <adj.> U یگانه
unique U یگانه
uniquely U یگانه
the only remedy is patience U یگانه
sui generis U یگانه
only begotten U یگانه
singleton U یگانه
only U یگانه
single precision U دقت یگانه
one U یک واحد یگانه
single bond U پیوند یگانه
the only begotten son U پسر یگانه
ones U یک واحد یگانه
sole argument U یگانه دلیل
unique factor U عامل یگانه
unique solution U راه حل یگانه
unique variance U پراکنش یگانه
monadic operation U عملکرد یگانه
he is my only child U فرزند یگانه من است
pigeon pair U پسرودختری که یگانه فرزندان پدرومادرخودباشند
neo keynesians U اقتصاددانان جدید کینزی گروهی که نظریات اقتصادی انها بر خلاف نظریات طرفداران مکتب پولی است
uniue U بی مانند بی نظیر یکتا یگانه فرد
flags were their only signals U یگانه علامت ایشان پرچم بود
single sign-on U ورود یگانه به سیستم [رایانه شناسی]
that woman was in keeping U ان زن رانشانده بودند
they were filfty at the outsid U پنجاه تن بودند
the french U فرانسوی ها
French U : فرانسوی
Gallic U فرانسوی
frenchwoman U زن فرانسوی
french chalk U گچ فرانسوی
gallican U فرانسوی
fortunes U ثروت
moneybags U ثروت
warison U ثروت
fortune U ثروت
riches U ثروت
wealth U ثروت
believer U معتقد
believers U معتقد
mathematical school U مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد
we were U ایشان بودند ما بودیم
lycee U دبیرستان فرانسوی
hotel-Dieu U بیمارستان فرانسوی
Frenchman U مرد فرانسوی
French U فرانسوی کردن
frenchy U فرانسوی ماب
gallicism U فرانسوی مابی
Frenchmen U مرد فرانسوی
frenchification U فرانسوی شدن
huguenot U پروتستان فرانسوی
huguenot U فرانسوی پروتستان
pot shot U تیری که یگانه منظورازانداحتن ان تهیه گوشت شکاربرای خوراک باشد
pot-shots U تیری که یگانه منظورازانداحتن ان تهیه گوشت شکاربرای خوراک باشد
pot-shot U تیری که یگانه منظورازانداحتن ان تهیه گوشت شکاربرای خوراک باشد
social wealth U ثروت اجتماعی
bonanza U ثروت باداورده
worth U سزاوار ثروت
wealth distribution U توزیع ثروت
weal U ثروت دارایی
wealth effect U اثر ثروت
plutonomy U علم ثروت
commonwealth U ثروت عمومی
economic wealth U ثروت اقتصادی
distribution of wealth U توزیع ثروت
bonanzas U ثروت باداورده
riches U ثروت زیاد
commonwealths U ثروت عمومی
purse proud U مغرور از ثروت
national wealth U ثروت ملی
dismal science U علم ثروت
windfall U ثروت باداورده
wealth creation U ایجاد ثروت
windfalls U ثروت باداورده
political economy U علم ثروت
treasure U ثروت جواهر
treasuring U ثروت جواهر
affluence U فراوانی ثروت
treasured U ثروت جواهر
weals U ثروت دارایی
possession U ثروت ید تسلط
net wealth U ثروت خالص
fortune U دارایی ثروت
fortunes U دارایی ثروت
money U مسکوک ثروت
treasures U ثروت جواهر
mammon U ممونا ثروت
wealth of nations U ثروت ملل
wealth tax U مالیات بر ثروت
mammonism U ثروت پرستی
plutology U ثروت شناسی
plutolatry U ثروت پرستی
fatalist U معتقد به سرنوشت
resurrectionist U معتقد برستاخیز
introspectionist U کسیکه معتقد به
trinitarian U معتقد به تثلیث
casualist U معتقد به اتفاق
polygamist U معتقد به تعددزوجات
predestinarian U معتقد به تقدیر
theist U معتقد بخدا
Those who attended the meeting. U کسانیکه در جلسه حاضر بودند
They were all alike. U همه آنها یکی بودند.
they attended the king U ایشان درخدمت پادشاه بودند
Burglars have broken in. U دزد ها [با زور] آمده بودند تو.
he was meant for a soldier U او برای سربازی در نظرگرفته بودند
balking billiard U بیلیارد فرانسوی با 4 خط محدوده
gallomaniac U دیوانه فرانسوی مابی
French dressing U چاشنی سالاد فرانسوی
French Order U سبک معماری فرانسوی
houdan U مرغ کاکلی فرانسوی
grisette U دختر کارگر فرانسوی
normal opening U گشایش نرمال یا فرانسوی
gallomania U جنون فرانسوی مابی
gallicize U فرانسوی ماب شدن
gallicize U فرانسوی ماب کردن
french defence U دفاع فرانسوی شطرنج
french onion soup U سوپ پیاز فرانسوی
french pastry U شیرینی اردینه فرانسوی
frenchify U فرانسوی ماب شدن
patrimony U ثروت موروثی میراث
productive U فراور مولد ثروت
he is possessed of wealth U او دارای ثروت است
political economist U متخصص علم ثروت
to grow rich U ثروت بهم زدن
white elephant <idiom> U ثروت یا مالکیت بیفایده
patrimonies U ثروت موروثی میراث
redistribution of wealth U توزیع دوباره ثروت
wealth saving relationship U رابطه ثروت و پس انداز
man made wealth U ثروت ساخت بشر
mammonite U ثروت دوست زرپرست
naturalists U معتقد به فلسفه طبیعی
moralists U معتقد به اصول اخلاق
rationalist U معتقد به فلسفه عقلانی
henotheist U معتقد یا وابسته به توحیدنوبتی
moralist U معتقد به اصول اخلاق
trinitarian U معتقد بوجوداقانیم ثلاثه
materialist U معتقد به اصالت ماده
materialists U معتقد به اصالت ماده
spiritualist U معتقد بارتباط باارواح
spiritualists U معتقد بارتباط باارواح
nihilist U معتقد به مکتب nihilism
naturalist U معتقد به فلسفه طبیعی
idealist U معتقد به ایده الیسم
red tapist U معتقد به red-tapism
rationalistic U معتقد به اصالت عقل
quality U طبیعت
qualities U طبیعت
natures U طبیعت
temperaments U طبیعت
temperament U طبیعت
consubstantial U هم طبیعت
nature U طبیعت
physios U طبیعت
Mother Nature U طبیعت
physio U طبیعت
inclination U طبیعت
the price was not reasonable U بهای گزافی بران گذاشته بودند
The jewels were laid out beautifully. U جواهرات رابطرز زیبایی چیده بودند
gallicism U اصطلاحات و لغات ویژه فرانسوی
She is French on her fathers on her fathers side. U از طرف پدر فرانسوی است
gavotte U نوعی رقص سریع فرانسوی
split U وزنه برداری یکضرب فرانسوی
gavote U نوعی رقص سریع فرانسوی
gaul U اهل کشور باستانی گل فرانسوی
burn variation U واریاسیون برن در دفاع فرانسوی
chateau U شاتو [کاخ یا قلعه فرانسوی]
blancmange U یک نوع کیک سفید فرانسوی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com