Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
neo keynesians
U
اقتصاددانان جدید کینزی گروهی که نظریات اقتصادی انها بر خلاف نظریات طرفداران مکتب پولی است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
monetarists
U
طرفداران مکتب پولی گروهی که معتقدند که سیاست پولی در رابطه باایجاد ثبات اقتصادی و تثبیت اشتغال و درامد نقش موثرتری نسبت به سیاست مالی دارد . همچنین این عده اعتقاد دارند که اقتصاد بخودی خود تثبیت خواهد شد
monetrarist keynesian debate
U
بحث طرفداران مکتب پولی وکینزی
orthodox school
U
مکتب اقتصادی سنتی که اقتصاددانان قبل ازکینز را نیزشامل میشود
Freudian
U
وابسته به نظریات زیگموندفروید
sane views
U
نظریات معقولانه یا معتدل
mathematical school
U
مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد
I foud myself in opposition to my friends on this question .
U
در مورد این موضوع نظریات مخالفی با دوستانم داشتم
reaganomics
U
اقتصادطرفدار عرضه است که اساس ان بر خلاف اقتصاد کینزی برروی مدیریت عرضه قراردارد . در این اقتصاد کاهش مالیات بعنوان یک محرک اقتصادی که باعث افزایش تولید و عرضه خواهد شد معرفی میشود
monetary school
U
مکتب اقتصادی تحت رهبری میلتون فریدمن که معتقد به کارائی بیشترسیاست پولی نسبت به سیاست مالی در اقتصاد است
doctrinaire
U
کسی که می خواهد نظریات و اصول خودرا بدون توجه به مقتضیات اجرا کند
doctrinaire
U
کسیکه نظریات واصول خود رابدون توجه به مقتضیات میخواهد اجرا کند
ideology
U
روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
ideologies
U
روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
nonmonetarists
U
اقتصاددانان غیر پولی
economic liberalism
U
مکتب ازادی اقتصادی لیبرالیسم اقتصادی
imagism
U
مکتب شعر جدید که قبل ازجنگ اول جهانی رایج شده وپیرو تشبیهات زنده وموضوعات جدید وبکر وازادی از قید سجع وقافیه است
monetary school
U
مکتب پولی
european monetary agreement
U
موافقتنامه پولی اروپا موافقتنامه تنظیمی بین کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی اروپا به منظور تسهیل و تنظیم روابط پولی متعاقدین
keynesian economics
U
مکتب اقتصادی کینز
liberal school
U
مکتب اقتصادی کلاسیک
liberal school
U
مکتب ازادی اقتصادی
imagism
U
مکتب شعر جدید
neoplatonism
U
مکتب افلاطونیون جدید
mixed capitalism
U
نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
traditional economists
U
اقتصاددانان سنتی اقتصاددانان کلاسیک
e c e
U
کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
model
U
ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
modelled
U
ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
modeled
U
ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
models
U
ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
protectionism
U
دراین مکتب دفاع وحمایت از تعرفههای گمرکی به منظور حمایت صنایع واقتصاد داخلی بعنوان یک وسیله جهت توسعه اقتصادی بشمار می اید
scalable software
U
برنامه کاربردی گروهی که میتواند کاربردن بیشتری را روی شبکه بدون نیاز به گسترش نرم افزار جدید جا دهد
master clear
U
کلیدی روی بعضی ازکنسولهای کامپیوتری که ثباتهای عملیاتی را پاک کردن و انها را برای حالت جدید عملیات اماده میکند
economic nationalism
U
ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
keynesian revolution
U
انقلاب کینزی
notobranchiate
U
در باب ماهیانی گفته میشود که نفس کش انها در روی پشت انها است
pros
U
طرفداران
post keynesian economists
U
اقتصاددانان پس از کینز
radical economists
U
اقتصاددانان رادیکال
batch
U
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
batches
U
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
pros and cons
U
موافق و مخالف طرفداران و منتقدان
suffragist
U
طرفداران دادن حق رای یا حق انتخاب
pre keynesian economists
U
اقتصاددانان ما قبل کینز کلاسیکها
rehyphenation
U
تغییرنوشتاروکد گزاری کلمات متن پس ازقرارگرفتن در قالب صفحه جدید یا درخط جدید
Economic expert
[A person who is a member of the Advisory Council on the Assessment of Overall Economic Development in Germany]
U
حکیم اقتصادی
[ کسی که عضو شورای کارشناسان برای سنجش توسعه کلی اقتصادی در آلمان است]
economic aggregates
U
مجموعههای اقتصادی ارقام کلی اقتصادی
economic imperialism
U
جهانخواری اقتصادی امپریالیسم اقتصادی
installs
U
تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
install
U
تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
installing
U
تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
dynamic condition
U
شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
physiocrats
U
اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
utopian socialism
U
طرفداران مکتبی که هر یک مدینه فاضلهای برای خود تصورمیکردند در این گروه افرادی چون رابرت اون
quarterly journal of economics
U
مجله اقتصادی سه ماهه مجله اقتصادی که هر سه ماه یک بار منتشر میشود
business cycle
U
دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
economic and social council
U
شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
economic order quantity
U
کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
enemy alien
U
طرفداران دشمن در خاک خودی هواداران دشمن
autarky
U
خود بسی اقتصادی خود کفایی اقتصادی
map compilation
U
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
market socialism
U
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
marxist economics
U
نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
schools
U
مکتب
school
U
مکتب
ism
U
مکتب
updates
U
1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
update
U
1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updated
U
1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
lamarckianism
U
مکتب لامارک
lamarckism
U
مکتب لامارک
leipzig school
U
مکتب لایپزیک
raphael school
U
مکتب رفائیل
zurich school
U
مکتب زوریخ
eclecticism
U
مکتب التقاطی
vienna school
U
مکتب وین
freudianism
U
مکتب فروید
protectionism
U
مکتب حمایتی
roman school
U
مکتب رفائیل
cynicism
U
مکتب کلبیون
salpetriere school
U
مکتب سالپتریر
egalitarianism
U
مکتب مساوات
cult
U
مکتب تفکر
cults
U
مکتب تفکر
manchester school
U
مکتب منچستر
wurzburg school
U
مکتب وورتسبورگ
existentialism
U
مکتب اگزیستانسیالیزم
materialism
U
مکتب مادیت
utilitarianism
U
مکتب انتفاعی
freudism
U
مکتب فروید
historcicism
U
مکتب تاریخی
mathematical school
U
مکتب ریاضی
Impressionism
U
مکتب تجسم
school
U
مکتب نحله
nancy school
U
مکتب نانسی
cynism
[rare]
[cynicism]
U
مکتب کلبیون
Classicism
U
مکتب کلاسیسم
cartesianism
U
مکتب دکارت
imagism
U
مکتب تخیل
association school
U
مکتب تداعی
mesmerism
U
مکتب مسمر
operationalism
U
مکتب عملی
banking school
U
مکتب بانکداری
orthodox school
U
مکتب کلاسیک
schools
U
مکتب نحله
school
U
مکتب دبستان
neoclassical school
U
مکتب نئوکلاسیک
cabalism
U
مکتب حروفیون
schools
U
مکتب دبستان
operationism
U
مکتب عملی
austrian school
U
مکتب اتریشی
trespasses
U
خلاف
trespass
U
خلاف
misdeeds
U
خلاف
trespassed
U
خلاف
trespassing
U
خلاف
offence
U
خلاف
offenses
U
خلاف
misdeed
U
خلاف
perverse
U
خلاف بد
offense,etc
U
خلاف
misdoing
U
خلاف
contrary to
U
بر خلاف
misdemeanor
U
خلاف
minor offence
U
خلاف
misconduct
U
خلاف
delict
U
خلاف
petty offence
U
خلاف
realists
U
پیرو مکتب realism
school
U
پیروان یک مکتب اموزشگاه
sects
U
مکتب فلسفی بخش
romanticism
U
مکتب هنری رومانتیک
sect
U
مکتب فلسفی بخش
schools
U
پیروان یک مکتب اموزشگاه
realist
U
پیرو مکتب realism
semeiotic
U
مکتب علائم رمزی
semiotic
U
مکتب علائم رمزی
cubism
U
مکتب کوبیسم درنقاشی
classical economics
U
مکتب کلاسیک در اقتصاد
hedonism
U
مکتب رفاه طلبی
school
U
مکتب علمی یافلسفی
monetarism
U
مکتب اصالت پول
monetarism
U
مکتب پول گرایی
protectionism
U
مکتب طرفدار حمایت
institutionalism
U
مکتب اصالت نهاد
nihilist
U
معتقد به مکتب nihilism
egalitarianism
U
مکتب تساوی طلب
Pre-Raphaelite
U
مکتب پیش رافائلی
Pre-Raphaelites
U
مکتب پیش رافائلی
Art Nouveau
U
مکتب هنری آرنوو
egalitarianism
U
مکتب مساوات بشر
individualism
U
مکتب اصالت فرد
humanism
U
مکتب اصالت انسان
schools
U
مکتب علمی یافلسفی
foul
U
خلاف طوفانی
irregular
U
خلاف قاعده
unconventional
U
خلاف عرف
offenders
U
خلاف کار
police court
U
دادگاه خلاف
police court
U
محکمه خلاف
misprision
U
خلاف کاری
missatement
U
خلاف گویی
contrary
U
مقابل خلاف
reversing
U
خلاف جهت
guilty of a minor offence
U
خلاف کار
malversation
U
اختلاس خلاف
reverses
U
خلاف جهت
reversed
U
خلاف جهت
reverse
U
خلاف جهت
unlawful
U
خلاف شرع
offender
U
خلاف کار
opposit
U
در خلاف جهت
abnonmally
U
بر خلاف قاعده
inadvisability
U
خلاف مصلحت
fouls
U
خلاف طوفانی
foulest
U
خلاف طوفانی
fouler
U
خلاف طوفانی
fouled
U
خلاف طوفانی
impolicy
U
خلاف مصلحت
unconscionable
U
خلاف وجدان
anomalous
U
خلاف قاعده
contra flow
U
خلاف جهت
untruthful
U
خلاف حقیقت
misconduct
U
خلاف کاری
court of petty offences
U
محکمه خلاف
court of minor offence
U
محکمه خلاف
anticlimactic
U
خلاف انتظاری
contradiction
U
خلاف گویی
contradictions
U
خلاف گویی
immoral
U
خلاف اخلاق
contrary to nature
U
بر خلاف طبیعت
untrue
U
خلاف واقع
anomalies
U
خلاف قاعده
illogic
U
خلاف منطق
commit a minor offence
U
خلاف کردن
trumped up
U
خلاف واقع
immorally
U
بر خلاف اخلاق
trumped-up
U
خلاف واقع
anomaly
U
خلاف قاعده
quantity theory of money
U
حاصلضرب حجم در سرعت گردش پول برابر است باحاصلضرب سطح عمومی قیمت و تولید واقعی نظریه مقداری پول که درحقیقت عقیده اقتصاددانان کلاسیک را درباره پول نشان میدهد را میتوان بصورت زیرنوشت : یعنی PQ = V
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com