Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
tactical air controler
U
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
air defense artillery controller
U
مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
control and reporting center
U
تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
tactical air control center
U
مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
air control and reporting center (c.r.c.
U
مرکز کنترل و گزارش هوایی
tactical air command center
U
مرکز فرماندهی و کنترل نیروی هوایی تاکتیکی
filter center
U
مرکز کنترل و نتیجه گیری ازاخبار پدافند هوایی
airlift control element
U
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
control point
U
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
block plot
U
صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
code panel
U
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
control officer
U
افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
control center
U
مرکز کنترل عملیات
air control
U
کنترل هوایی
aircontroller
U
کنترل کننده هوایی
air controlman
U
نگهبان کنترل هوایی
control area
U
منطقه کنترل هوایی
airspace control
U
کنترل فضای هوایی
control zone
U
منطقه کنترل هوایی
homing station
U
رادارهای کنترل هوایی
air control party
U
گروه کنترل هوایی
initial point
U
نقطه کنترل هوایی
air policing
U
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
controlled airspace
U
فضای هوایی کنترل شده
forward air control post
U
ایستگاه کنترل هوایی جلو
air control point
U
نقطه کنترل مسیر هوایی
air traffic control
U
کنترل عبور و مرور هوایی
airspace control
U
کنترل کردن فضای هوایی
air-traffic control
U
کنترل عبور و مرور هوایی
air control ship
U
ناو کنترل حرکات هوایی
control zone
U
منطقه فضای هوایی تحت کنترل
air movement section
U
قسمت کنترل عبور و مرور هوایی
air raid reporting control ship
U
گشتی کنترل کننده گزارش حملات هوایی
free lance
U
اعلام کنترل خودکار هواپیمادر درگیریهای هوایی
air traffic regulation and identificatio
U
سیستم تشخیص و کنترل عبورو مرور هوایی
air interdiction
U
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
positive control
U
کنترل عملی عبور و مرورهواپیماهای خودی در فضای هوایی
freddie
U
اشاره به ایستگاه یا یکان کنترل کننده در درگیریهای هوایی
airhead operations
U
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
midnight
U
فرمان از کنترل نزدیک به دورتغییر فرکانس بدهید دررهگیری هوایی
zmarker beacon
U
نوعی برج کنترل هوایی مستقر در میدان تیر پدافندهوایی
controlled airspace
U
قسمتی از هوا یا فضا در ابعادو اندازههای معین که سرویس کنترل هوایی برای ان تدارک دیده شده است
controlled pattern
U
بارریزی کنترل شده هوایی بارریزی با استفاده ازگسترش معین چترها
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
synchroreceiver
U
دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
aerospace projection operations
U
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
air officer
U
افسر هوایی
farmgate type operations
U
رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
air liaison officer
U
افسر رابط هوایی
cascade control
U
چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
counter air operations
U
عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
counter air
U
عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
flight surgeon
U
افسر پزشک نیروی هوایی
air transport liaison officer
U
افسر رابط ترابری هوایی
airlift service
U
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
weather central
U
مرکز کنترل اوضاع جوی مرکز هواشناسی
tallyman
U
مسئول کنترل محموله
synchroscope
U
دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
combat cargo officer
U
افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی
air operations
U
عملیات هوایی
direct air support center
U
مرکز پشتیبانی مستقیم هوایی
air area operations
U
عملیات منطقه هوایی
tactical air operation
U
عملیات تاکتیکی هوایی
airmobile operations
U
عملیات متحرک هوایی
air offensive
U
عملیات افندی هوایی
air transport operation
U
عملیات ترابری هوایی
center to center method
U
روش اتصال مرکز به مرکزعکس هوایی
air defense direction center
U
مرکز هدایت اتش پدافند هوایی
central air data
U
مرکز تهیه اطلاعات هوایی مرکزی
aerial port squadron
U
گردان عملیات بارانداز هوایی
central control panel
U
مرکز کنترل
air ground section
U
قسمت عملیات مشترک زمینی و هوایی
air facility
U
تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
air ground system
U
سیستم عملیات مشترک زمینی و هوایی
aerospace
U
فضای هوایی بالای منطقه عملیات
air force component
U
نیروی هوایی شرکت کننده در عملیات
air inst alations
U
تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
embarkation officer
U
افسر مسئول بارگیری یا سوارشدن افسر نافر سوار شدن ستون
area control center
U
مرکز کنترل منطقهای
holiday
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling
U
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
antiair warfare
U
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
restrictive fire plan
U
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
statements
U
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statement
U
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
line chief
U
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pounce
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay
U
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
claims officer
U
افسر رسیدگی به شکایات افسر مسئول تنظیم ادعانامه ها
air sea rescue
U
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air-sea rescue
U
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air delivery container
U
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception
U
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel
U
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
land control operation
U
عملیات کنترل زمین عملیات
break off
U
فرمان قطع تک در عملیات پشتیبانی نزدیک هوایی
steers
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
whole blood center
U
مرکز کنترل و اهداء خون مرکز جمع اوری خون
pigeon
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
flak
U
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
sleeve target
U
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
air scoop
U
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
intruder operation
U
تک هوایی و عملیات تخریب هواپیماهای دشمن در روی پایگاه
drop zone control center
U
مرکز کنترل منطقه بارریزی یا فرود
fly through
U
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
riot control
U
کنترل شورش عملیات ضد اغتشاش
fighter control
U
کنترل عملیات هواپیماهای جنگنده
air frieghting
U
بار غیر تاکتیکی هوایی عملیات مشترک زمینی وهوایی
air force component
U
نیروی هوایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
air pilots
U
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air suprmacy
U
برتری کامل هوایی سیادت هوایی
aviation pay
U
معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air superiority
U
برتری موقت هوایی رجحان هوایی
microinstruction
U
که عملیات ALU را در فرآیند کنترل میکند
runaway
U
عملیات کنترل نشده یک وسیله یا کامپیوتر
control ship
U
ناو کنترل کننده عملیات دریایی
battery control central
U
مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
high airburst
U
ترکش هوایی در ارتفاع زیاد ترکش بالای افسر تیر
master
U
نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
mastered
U
نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
masters
U
نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
cpu
U
فرکانس ساعت CPU که عملیات پردازنده را کنترل میکند
task
U
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tasks
U
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
electronic
U
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
token
U
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tokens
U
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
apt
U
زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel
U
صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor
U
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
looped
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
real time
U
سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
executive
U
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executives
U
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loop
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loops
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
radio control
U
کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control
U
کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
carrier air group
U
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
air branch
U
قسمت هوایی رسته هوایی
notice to airmen
U
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
air
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
airs
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
aired
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material
U
ماتریل هوایی وسایل هوایی
panel
U
یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد
panels
U
یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد
sagging
U
تاب برداشتن کشتی هوایی دراثر وجود نیروهای بسمت بالادر دو انتها و یا عدم نیروی برا در مرکز
rolleron
U
کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
splash
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashes
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
air station
U
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
tropopause
U
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
army operations center
U
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
flexible
U
کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
job
U
استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
jobs
U
استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
IRQ
U
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
lingoes
U
زبان چاپ برای کنترل عملیات نرم افزار نوشتاری Macromedia Dineetor
lingo
U
زبان چاپ برای کنترل عملیات نرم افزار نوشتاری Macromedia Dineetor
controlling
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control
U
کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
air picket
U
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
photo nadir
U
مرکز خط المرکزین عکس نقطه لولای عکس هوایی
releasing officer
U
افسر مسئول ترخیص کالاها افسر ترخیص کننده پرسنل
handing
U
سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند
hand
U
سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند
air photographic
U
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
air scout
U
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
call mission
U
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
airlift command
U
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
cybernation
U
کاربرد کامپیوترهای تزویج شده با ماشین الات خودکاربه منظور کنترل و انجام عملیات پیچیده
counterflak
U
اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی
scroll
U
که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد
scrolls
U
که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد
way point
U
ایستگاههای هوایی ایستگاههای اصلی عملیات هوانوردی
photogrammetry
U
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
air defense commander
U
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
emergency scramble
U
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
air search attack unit
U
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
airspace prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
airlift capacity
U
مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
ctrl
U
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
page
U
نرم افزاری که عملیات چاپگر را برای چاپ یک متن به قالب خاص طبق دستورات کاربر کنترل میکند
pages
U
نرم افزاری که عملیات چاپگر را برای چاپ یک متن به قالب خاص طبق دستورات کاربر کنترل میکند
paged
U
نرم افزاری که عملیات چاپگر را برای چاپ یک متن به قالب خاص طبق دستورات کاربر کنترل میکند
apt
U
یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control sheet
U
صفحه کنترل چارت کنترل
control statement
U
حکم کنترل دستور کنترل
switching
U
مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
officer in charge
U
افسر مسئول
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com