Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
doping
U
افزودن ماده شیمیایی خاص به یک قطعه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
photoresist
U
ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
dopes
U
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
dope
U
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
planar
U
روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
mulches
U
ماده شیمیایی
mulch
U
ماده شیمیایی
chemical agent
U
ماده شیمیایی
oxides
U
ماده شیمیایی از اکسیژن
chemicals
U
ماده شیمیایی دارویی
oxide
U
ماده شیمیایی از اکسیژن
chemical
U
ماده شیمیایی دارویی
flavone
U
ماده شیمیایی بیرنگ ومتبلور
oxime
U
ماده ضد اثرعامل عصبی شیمیایی
stabilisers
U
ماده ثبات دهنده شیمیایی
stabilizer
U
ماده ثبات دهنده شیمیایی
tartan
U
ماده شیمیایی مورد استفاده در پیست
mag
U
ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
mags
U
ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
doped
U
قطعهای که به آن ماده شیمیایی خاصی اضافه شده است
macronutrient
U
ماده شیمیایی که برای رشد ونمو و تغذیه گیاه لازم است
slow pill
U
ماده شیمیایی که بطورغیرمجاز به اسب برای کندکردن سرعتش تزریق میشود
resist
U
ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resisted
U
ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resisting
U
ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resists
U
ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
microchip
U
مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
microchips
U
مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
gallium arsenide
U
ماده جدید برای ساختار قطعه که عملیات را سریع تر از قط عات سیلیکف انجام میدهد
dye-stuff
U
ماده رنگی در رنگرزی الیاف
[این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
segmentation
U
تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
increment
U
افزودن چیزی یا افزودن یک عدد
increments
U
افزودن چیزی یا افزودن یک عدد
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
chemical survey
U
بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
lobation
U
قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
companion part
U
لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
thermite
U
ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset
U
ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
materialism
U
فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
coolants
U
ماده سرماساز ماده خنک کننده
coolant
U
ماده سرماساز ماده خنک کننده
female connector
U
دوشاخه ماده متصل کننده ماده
gunk
U
ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
fasts
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fastest
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasted
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fast
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
set the game
U
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the score
U
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
fueled
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuels
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelled
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelling
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
pigment
U
ماده رنگی ماده ملونه
pigments
U
ماده رنگی ماده ملونه
v , series
U
سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
dismantling shot
U
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
segments
U
قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
segment
U
قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
mainland
U
قطعه اصلی قطعه
fritter
U
قطعه قطعه کردن
fritters
U
قطعه قطعه کردن
fragmenting
U
قطعه قطعه کردن
fragment
U
قطعه قطعه کردن
fragmentation
U
قطعه قطعه شدن
fragments
U
قطعه قطعه کردن
sectional
U
قطعه قطعه بخشی
segments
U
قطعه قطعه کردن
segment
U
قطعه قطعه کردن
increases
U
افزودن
imburse
U
افزودن
accelerating
U
افزودن
accelerates
U
افزودن
accelerated
U
افزودن
adding
U
افزودن
adds
U
افزودن
augment
U
افزودن
augmented
U
افزودن
accelerate
U
افزودن
add
U
افزودن
increased
U
افزودن
Inc
U
افزودن
augments
U
افزودن
augmenting
U
افزودن
increase
U
افزودن
potentize
U
افزودن
appends
U
افزودن
appending
U
افزودن
subjoin
U
افزودن
append
U
افزودن
aggrandize
U
افزودن
appended
U
افزودن
aggrandise
U
افزودن
to eke out
U
افزودن
put on
U
افزودن
aggrade
U
افزودن
to run rup
U
افزودن
adject
U
افزودن به
enhance
U
افزودن
enhanced
U
افزودن
eke out
U
افزودن به
dynamize
U
افزودن
eke
U
افزودن
subjoin
U
افزودن
enhancing
U
افزودن
append
U
افزودن
add
U
افزودن
enhances
U
افزودن
gynandromorph
U
جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
plus
U
افزودن به مثبت
to pay back
U
برگرداندن افزودن
amplifies
U
افزودن بالابردن
amplify
U
افزودن بالابردن
amplifying
U
افزودن بالابردن
amplified
U
افزودن بالابردن
preponderate
U
چربیدن بر افزودن
stocked
U
به موجودی افزودن
stock
U
به موجودی افزودن
resurfaces
U
لایهی جدید افزودن
apperceive
U
بمعلومات خود افزودن
resurface
U
لایهی جدید افزودن
redoubles
U
افزودن دوبرابر کردن
accrete
U
بهم افزودن یا چسبانیدن
redouble
U
افزودن دوبرابر کردن
redoubled
U
افزودن دوبرابر کردن
redoubling
U
افزودن دوبرابر کردن
resurfaced
U
لایهی جدید افزودن
throwin
U
مشارکت کردن افزودن بر
toincrease any one's salary
U
مواجب کسیرا افزودن
increases
U
افزودن ترقی دادن
imp
U
غرس کردن افزودن
imps
U
غرس کردن افزودن
adjoined
U
افزودن متصل شدن
settings
U
افزودن به وقت بازی
adjoins
U
افزودن متصل شدن
volume
U
کتاب برحجم افزودن
increase
U
افزودن ترقی دادن
to fan the flame
U
برشدت چیزی افزودن
setting
U
افزودن به وقت بازی
bundling
U
افزودن نرم افزار
bundles
U
افزودن نرم افزار
toincrease any one's salary
U
برحقوق کسی افزودن
volumes
U
کتاب برحجم افزودن
increased
U
افزودن ترقی دادن
adjoin
U
افزودن متصل شدن
bundle
U
افزودن نرم افزار
oogamete
U
سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
inset
U
افزودن اضافه کردن گذاشتن
daylight saving time
U
افزودن یک ساعت بر ساعات روز
insets
U
افزودن اضافه کردن گذاشتن
to intensify one's actions
U
برشدت اقدامات خود افزودن
subjoin
U
در پایان افزودن اضافه کردن
throw in
U
مطلبی بر صحبت کسی افزودن
chemicals
U
شیمیایی
chemic
U
شیمیایی
chemical
U
شیمیایی
chemical biological and radiological
U
شیمیایی
chemical sense
U
حس شیمیایی
date
U
افزودن آخرین و جدیدتری اطلاعات به چیزی
upgrading
U
قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
upgraded
U
قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
upgrades
U
قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
upgrade
U
قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
forward mode
U
افزودن یک عدد یا اندیش و اختلاف به اصل
queue
U
افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
queued
U
افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
dates
U
افزودن آخرین و جدیدتری اطلاعات به چیزی
queues
U
افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
queueing
U
افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
chemotropism
U
گرایش شیمیایی
chemoreceptor
U
گیرنده شیمیایی
chemisorption
U
جذب شیمیایی
chemical compound
U
ترکیب شیمیایی
chemism
U
خاصیت شیمیایی
chemiluminescence
U
نورتابی شیمیایی
chemical weathering
U
هوازدگی شیمیایی
chemical combination
U
ترکیب شیمیایی
narcosis
U
خواب شیمیایی
decomposition
U
هوازدگی شیمیایی
biochemical
U
زیستی- شیمیایی
chemical agent
U
عامل شیمیایی
chemical ammunition
U
مهمات شیمیایی
chemical analyse
U
تجزیه شیمیایی
chemical analysis
U
تجزیه شیمیایی
organic compound
U
مواد شیمیایی
cloud attack
U
تک با ابر شیمیایی
man-made fiber
U
الیاف شیمیایی
chemical bond
U
پیوند شیمیایی
proportioner
U
مخلوط کن شیمیایی
chemical survey
U
تجسس شیمیایی
chemical species
U
گونههای شیمیایی
chemical operations
U
عملیات شیمیایی
chemical injection
U
تزریق شیمیایی
chemical defense
U
پدافند شیمیایی
chemical deposits
U
نهشتهای شیمیایی
chemical element
U
عنصر شیمیایی
chemical munition
U
سلاح شیمیایی
chemical kinetics
U
سینتیک شیمیایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com