Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hypercapnia
U
افزایش کربن اکسید در خون
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
decarburizing
U
گرم کردن اهن یا فولاد کربن تا دمای کافی برای سوختن یا اکسید شدن کربن
carbon dioxide
U
دی اکسید کربن
dry ice
U
یخی که از جامدکردن اکسید دو کربن بدست میاید
to trap something
[e.g. carbon dioxide]
U
چیزی را گرفتن
[جمع کردن]
[برای مثال دی اکسید کربن ]
hyperventilation
U
تنفس زیاد بطوریکه مقدار دی اکسید کربن در خون از مقدارعادی ان کمتر میشود و سبب تشنج سرگیجه و غش میگردد
zinc oxid
U
اکسید روی به فرمول ZnO اکسید دو زنگ
increase
U
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increased
U
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increases
U
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
bulking
U
افزایش حجم مصالح ریزدانه ناشی از افزایش اب
accretion
U
افزایش بهای اموال افزایش میزان ارث
wagners law
U
براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
multiplier principle
U
اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
oxide
U
اکسید
copper oxide
U
اکسید مس
oxides
U
اکسید
oxyde
U
اکسید
carbon
U
کربن
radiocarbon
U
کربن 41
invar
U
کربن
retardation
U
[افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین]
[در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
sales promotion
U
افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
calx
U
کلیسم اکسید
minium
U
اکسید قرمز
alumina
U
اکسید الومینیوم
oxidant
U
اکسید کننده
oxidation film
U
قشر اکسید
caustic lime
U
کلیسم اکسید
oxide skin
U
پوسته اکسید
oxidizer
U
اکسید کننده
dioxide
U
دارای دو اکسید
lime
U
کلسیم اکسید
burnt lime
U
کلیسم اکسید
ferrous oxide
U
اکسید فرو
copper oxide rectifier
U
یکسوکننده مس- اکسید
aluminum oxide
U
اکسید الومینیوم
calcium oxide
U
کلسیم اکسید
benzophenone oxide
U
بنزوفنون اکسید
silica
U
اکسید سیلیسیوم
limes
U
کلسیم اکسید
acid oxide
U
اکسید اسیدی
zirconium dioxide
U
زیرکونیم دو اکسید
zirconium oxide
U
زیرکونیم اکسید
yttria
U
ایتریم اکسید
ytterbium oxide
U
ایتربیم اکسید
ytterbia
U
ایتربیم اکسید
yttrium oxide
U
ایتریم اکسید
refractory oxide
U
اکسید دیرگداز
refractory oxide
U
اکسید نسوز
zinc oxide
U
اکسید روی
active carbon
U
کربن فعال
secondary carbon
U
کربن 2 درجه
decarburization
U
کربن گیری
decarburize
U
کربن گرفتن
tertiary carbon
U
کربن 3 درجه
carbon monoxide
U
منواکسید کربن
radiocarbon
U
کربن پرتوزا
cabonic
U
حاصل از کربن
carbinol carbon
U
کربن کربینول
carbon cycle
U
سیکل کربن
carbon fixed
U
کربن ثابت
carbon holder
U
پایه کربن
carbonaceous
U
کربن دار
carbonize
U
کربن سازی
carburization
U
ترکیب با کربن
asymmetric carbon
U
کربن بی تقارن
carbon free
U
کربن ازاد
carbon deposite
U
لایه کربن
recarburizer
U
کربن دهنده
primary carbon
U
کربن 1 درجه
acetylenic carbon
U
کربن استیلنی
anomeric carbon
U
کربن انومری
alumina
U
گل پاک یا اکسید الومینیوم
ruby zinc
U
اکسید قرمز روی
red zinc ore
U
اکسید قرمز روی
oxide cathode
U
کاتد اکسید اندود
tutty
U
گرد اکسید دو زنگ
oxide skin
U
قشر نازک اکسید
red oxide of zinc
U
اکسید قرمز روی
incandescent metallic oxid cathode
U
کاتد اکسید فلزی
spatalite
U
اکسید قرمز روی
zincite
U
اکسید قرمز روی
oxide coated cathode
U
کاتد اکسید اندود
oxidation coefficient
U
ضریب اکسید شوندگی
recarburize
U
کربن گیری مجدد
CFC
U
مخفف کلروفلورو کربن
activated charcoal
U
کربن فعال شده
CFCs
U
مخفف کلروفلورو کربن
carboning a lamp
U
کربن گذاری لامپ
primary carbon
U
کربن نوع اول
plain carbon steel
U
فولاد کربن غیرالیاژی
carbon arc welding
U
جوشکاری با جرقه کربن
activated carbon
U
کربن فعال شده
carbonate
U
بصورت کربن دراوردن
high carbon steel
U
فولادی با میزان کربن 5/0%تا 50/1%
cored carbon
U
کربن هسته دار
high carbon steel
U
فولاد با کربن زیاد
surface decarburization
U
کربن گیری سطحی
hydro carbon
U
ترکیب هیدروژن و کربن
tertiary carbon
U
کربن نوع سوم
ultra high carbon steels
U
فولادهای فرا- پر- کربن
secondary carbon
U
کربن نوع دوم
carbureted steel
U
پولاد کربن دار
iron carbon alloy
U
الیاژ اهن و کربن
crater in positive carbon
U
گودی کربن مثبت
arc lamp carbon
U
کربن لامپ قوسی
iron carbon diagram
U
نمودار اهن- کربن
malthusian law of population
U
نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
oxymercuriation
U
اکسید جیوه دار کردن
arsenic
U
اکسید ارسنیک بفرمول 3O2As
metallic oxide semiconductor
U
نیمه هادی اکسید فلزی
carbon arc lead burning
U
جوش سرب با جرقه کربن
carbon arcwelding
U
جوش قوسی بوسیله کربن
ethylene
U
هیدرو کربن اشباع نشده
carbide
U
ترکیبی از کربن و چند عنصرفلزی
ingot iron o.steel
U
فولاد کربن گیری شده
complementary metal oxide semiconductor
U
نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی
oxydizing agents
U
مواد اکسید کننده در رنگرزی و یا محیط
goethite
U
اکسید اهن معدنی ئیدرژن دار
carbohydrate
U
ترکیبات خنثی کربن واکسیژن وهیدرژن
carbohydrates
U
ترکیبات خنثی کربن واکسیژن وهیدرژن
photochemical oxidant
U
اکسید کننده نور شیمیایی اکساینده فتوشیمیایی
gutta percha
U
هیدرو کربن صمغ گیاهی درختان مختلف
oxides
U
اکسید آهن برای پوشش روی دیسک یا نوار مغناطیسی
mos
U
نیمههای اکسید آهن جایگزین . طرح و سافت مدار مجتماع
oxide
U
اکسید آهن برای پوشش روی دیسک یا نوار مغناطیسی
anthracite
U
زغال سنگ نسبتا خالص که حاوی تاحدود 59% کربن میباشد
pigou effect
U
اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
oxides
U
روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
oxide
U
روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
nitralloy
U
قطعات نیتریده شده حاوی مقادیر جزئی کربن الومینیوم کرم منیزیوم و احتمالا گوگردو غیره
carbon tracking
U
باقیمانده بسیار ناچیز کربن که در اثر تخلیه الکتریکی درداخل دینام دلکو یا محفظه شمع باقی میماند
crocus cloth
U
پارچه زبری که اکسید فریک قرمزرنگ فریف و ریزسایندهای روی سطح ان قرارگرفته و برای جلا دادن فلزات بکارمیرود
parkerizing
U
عملیاتی که در ان فلز درمحلولی از اسید فسفریک ودی اکسید منگنز داغ شده وسپس در روغن غوطه ورمیگردد تا از خوردگی فلزجلوگیری گردد
cassiterite
U
معدن قلع اکسید قلع طبیعی
accru
U
افزایش
increased
U
افزایش
increase
U
افزایش
additament
U
افزایش
summation
U
افزایش
increscent
U
افزایش
auxesis
U
افزایش
augmentation
U
افزایش
scale up
U
افزایش
intensification
U
افزایش
aggrantizement
U
افزایش
affixture
U
افزایش
adjunction
U
افزایش
increases
U
افزایش
accessing
U
افزایش
raise
U
افزایش
raises
U
افزایش
amplification
U
افزایش
reduce/enlarge
U
افزایش
accession
U
افزایش
multiplication
U
افزایش
rises
U
افزایش
increment
U
افزایش
accessed
U
افزایش
access
U
افزایش
rise
U
افزایش
increments
U
افزایش
accesses
U
افزایش
accretion
U
افزایش
gains
U
افزایش
expansion
U
افزایش
gain
U
افزایش
gained
U
افزایش
enhancement
U
افزایش
addendum
U
افزایش
additions
U
افزایش
addenda
U
افزایش
addition
U
افزایش
frequency multiplication
U
افزایش فرکانس
growths
U
افزایش ترقی
thickening
U
افزایش ضخامت
augments
U
افزایش دادن
ascend
U
افزایش دادن
augmenting
U
افزایش دادن
monetary expansion
U
افزایش پول
augmented
U
افزایش دادن
scale up
U
افزایش مقیاس
rise in temperature
U
افزایش دما
salary increase
U
افزایش حقوق
temperature rise
U
افزایش دما
free radical addition
U
افزایش رادیکالی
augment
U
افزایش دادن
ascends
U
افزایش دادن
increasable
U
افزایش پذیر
export promotion
U
افزایش صادرات
increase in load
U
افزایش بار
ingravescence
U
افزایش تشدید
fire raising
U
افزایش اتش
fire-raising
U
افزایش اتش
increase of pressure
U
افزایش فشار
increase in price
U
افزایش بهاء
cambers
U
افزایش زیاد
increase of efficiency
U
افزایش راندمان
increase of current
U
افزایش جریان
camber
U
افزایش زیاد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com