English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
export promotion U افزایش صادرات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
currency depreciation race U تخفیف قیمت پول رایج کشور نسبت به پول سایرممالک که باعث افزایش صادرات میشود
mercantilism U روش فکری اقتصادی مبنی بر اعتقاد به لزوم افزایش صادرات برواردات و حمایت دولت ازصنایع داخلی و بالاخره جمع اوری هر چه بیشتر طلا درمملکت
Other Matches
increased U صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increase U صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increases U صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
bulking U افزایش حجم مصالح ریزدانه ناشی از افزایش اب
accretion U افزایش بهای اموال افزایش میزان ارث
wagners law U براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
multiplier principle U اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
outgoings U صادرات
exporting U صادرات
out goings U صادرات
exported U صادرات
export U صادرات
export promotion U توسعه صادرات
export charge U تعرفه صادرات
export tariff U تعرفه صادرات
export duty U هزینه صادرات
export charge U هزینه صادرات
export tariff U هزینه صادرات
export duty U حقوق صادرات
reexport U صادرات مجدد
export duty U تعرفه صادرات
volume of export U حجم صادرات
import and export U واردات و صادرات
net exports U خالص صادرات
export tax U مالیات بر صادرات
export surplus U مازاد صادرات
export quotus U سهمیه صادرات
total exports U جمع کل صادرات
export charge U حقوق صادرات
capital exports U صادرات سرمایه
export dependence U وابستگی صادرات
export tariff U حقوق صادرات
export licence U پروانه صادرات
export incentive U انگیزه صادرات
export documents U اسناد صادرات
retardation U [افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین] [در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
sales promotion U افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
reexport U صادرات مجددکالای وارداتی
passive trade balance U فزونی واردات بر صادرات
export import bank U بانک صادرات واردات
laissez-faire U ازادی صادرات وواردات
invisible exports U فرستاده هایا صادرات نامحسوس
extreport trade U صادرات مجدد کالاهای وارداتی
export incentive U تشویق دولت در جهت صادرات
export multiplier U ضریب بهم فزاینده صادرات
malthusian law of population U نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
trade gap U تفاوت بین صادرات و واردات یک کشور
trade deficit U حالتیکه در ان صادرات یک کشور کمترازواردات ان باشد
balance of trade U تفاوت رقم صادرات و واردات دوکشور با هم
balance of trade U تفاوت رقم واردات و صادرات کشور در زمان معین
favourble balance of trade U تعادل مطلوب تجارتی موازنه مثبت بیشتر بودن صادرات یک کشور ازوارداتش
pigou effect U اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
addenda U افزایش
accru U افزایش
increases U افزایش
increased U افزایش
increase U افزایش
addendum U افزایش
raises U افزایش
auxesis U افزایش
additament U افزایش
increscent U افزایش
intensification U افزایش
aggrantizement U افزایش
affixture U افزایش
adjunction U افزایش
raise U افزایش
accessing U افزایش
increment U افزایش
expansion U افزایش
accession U افزایش
accessed U افزایش
multiplication U افزایش
reduce/enlarge U افزایش
rise U افزایش
rises U افزایش
amplification U افزایش
increments U افزایش
accesses U افزایش
access U افزایش
accretion U افزایش
gained U افزایش
summation U افزایش
gain U افزایش
augmentation U افزایش
scale up U افزایش
enhancement U افزایش
addition U افزایش
gains U افزایش
additions U افزایش
augmentable U قابل افزایش
add time U زمان افزایش
increase in sensitivity U افزایش حساسیت
accelerative U مایه افزایش
scale up U افزایش مقیاس
annual increase U افزایش سالانه
addibility U قابلیت افزایش
increase of current U افزایش جریان
ingravescence U افزایش تشدید
pick up speed <idiom> U افزایش سرعت
rise in temperature U افزایش دما
voltage rise U افزایش ولتاژ
voltage increase U افزایش ولتاژ
thusŠ+= U نشان افزایش
tax increase U افزایش مالیات
acceleration تعجیل افزایش
mark up U افزایش قیمت
superadd U باز افزایش
monetary expansion U افزایش پول
subjunction U افزایش در پایان
overcompound U افزایش ترکیب
salary increase U افزایش حقوق
temperature rise U افزایش دما
increase of pressure U افزایش فشار
increase of power U افزایش قدرت
increase of output U افزایش توان
superaddition U باز افزایش
free radical addition U افزایش رادیکالی
frequency multiplication U افزایش فرکانس
put on weight <idiom> U افزایش وزن
increasable U افزایش پذیر
increase in load U افزایش بار
increase in potential U افزایش پتانسیل
increase of potential U افزایش پتانسیل
increase in price U افزایش بهاء
increase in value U افزایش ارزش
increase of contrast U افزایش کنتراست
increase of efficiency U افزایش راندمان
progation U افزایش انتقال
growth U افزایش ترقی
ascended U افزایش دادن
ascends U افزایش دادن
hypertension U افزایش فشارخون
augment U افزایش دادن
augmented U افزایش دادن
augmenting U افزایش دادن
augments U افزایش دادن
elongation U افزایش طول
thickening U افزایش ضخامت
aggrandizement U افزایش بزرگی
multiplication U افزایش تکثیر
growths U افزایش ترقی
appreciation U افزایش بها
appreciations U افزایش بها
ascend U افزایش دادن
fire raising U افزایش اتش
spurted U افزایش ناگهانی
spurt U افزایش ناگهانی
accrues U افزایش یافتن
spurts U افزایش ناگهانی
accrue U افزایش یافتن
spurting U افزایش ناگهانی
accruing U افزایش یافتن
camber U افزایش زیاد
fire-raising U افزایش اتش
cambers U افزایش زیاد
vrc U بررسی افزایش عمودی
appreciations U افزایش ارزش دارائی
ether catalyzed addition U افزایش با کاتالیزگری اتر
to increase [to, by] U افزایش یافتن [به مقدار]
electrophilic addition U افزایش الکترون دوستی
escalator clause U شرط افزایش بها
bring something on <idiom> U دلیل افزایش سریع
to be on the increase U روبه افزایش گذاشتن
scale up U افزایش به نسبت ثابت
rate of wage increase U نرخ افزایش دستمزد
increase in conductivity U افزایش قابلیت هدایت
increase endorsement U تصدیق یا تائید افزایش
rate of productivity increase U نرخ افزایش بازدهی
raise to a higher power U افزایش دادن نما
aging U افزایش طول عمر
capital gains U افزایش ارزش سرمایه زش
hyperglycemia U افزایش قند در خون
fibrosis U افزایش بافت لیفی
capital widening U افزایش سطحی سرمایه
increments U افزایش در حقوق توسعه
strain U افزایش طول نسبی
strains U افزایش طول نسبی
scale U کمتریا افزایش نسبت
accretions U افزایش یا نمو کوره
birth rate U ضریب افزایش جمعیت
elongation U افزایش درازا کشامد
alkalosis U افزایش قلیای بدن
birth rates U نرخ افزایش ولادت
jump U جهش افزایش ناگهانی
jumped U جهش افزایش ناگهانی
jumps U جهش افزایش ناگهانی
artificial aging U افزایش استحکام الومینیوم
increment U افزایش در حقوق توسعه
antimarkovinkoff addition U افزایش غیر مارکونیکوفی
birth rate U نرخ افزایش ولادت
birth rates U ضریب افزایش جمعیت
boosts U افزایش دادن چیزی
appreciation U افزایش ارزش دارائی
boosted U افزایش دادن چیزی
capital apprecation U افزایش ارزش سرمایه
capital deepening U افزایش عمقی سرمایه
boost U افزایش دادن چیزی
boosting U افزایش دادن چیزی
intensifies U افزایش دادن تشدید کردن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com