Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
increment
U
افزایش در حقوق توسعه
increments
U
افزایش در حقوق توسعه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
salary increase
U
افزایش حقوق
expands
U
توسعه دادن و افزایش دادن حجم یا مقدار چیزی
expanding
U
توسعه دادن و افزایش دادن حجم یا مقدار چیزی
expand
U
توسعه دادن و افزایش دادن حجم یا مقدار چیزی
common low
U
سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
enhance
U
در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
enhanced
U
در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
enhances
U
در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
development
U
رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
enhancing
U
در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
developments
U
رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
characteristics of underdeveloping
U
مشخصات کشورهای در حال توسعه ویژگیهای توسعه نیافتگی
increase
U
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increased
U
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increases
U
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
accretion
U
افزایش بهای اموال افزایش میزان ارث
bulking
U
افزایش حجم مصالح ریزدانه ناشی از افزایش اب
public international law
U
حقوق بین الملل عمومی حقوق عام ملل
postliminum
U
قسمت پشت در قانون بازگشت حقوق یاقانون استعاده حقوق یا اعاده وضع حقوقی سابق
international development association
U
مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
wagners law
U
براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
multiplier principle
U
اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
detention of pay
U
ممانعت ازپرداخت حقوق توقیف حقوق
protective duty
U
حقوق و عوارض حمایتی حقوق گمرکی حمایت کننده حقوقی که جهت حمایت ازکالاهای داخلی وضع میگردد
harbour dues
U
حقوق اسکله حقوق لنگراندازی
outreach
U
توسعه یافتن توسعه
attainder
U
سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
advalorem duty
U
حقوق گمرکی براساس ارزش کالا حقوق گمرکی از روی قیمت
allotment advice
U
پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل
retardation
U
[افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین]
[در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
sales promotion
U
افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
malthusian law of population
U
نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
authorized stoppage
U
برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
pigou effect
U
اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
amplification
U
توسعه
increments
U
توسعه
enlargements
U
توسعه
stop go policy
U
توسعه
enlargement
U
توسعه
increment
U
توسعه
outspread
U
توسعه
enlarge
U
توسعه
enlarges
U
توسعه
enlarged
U
توسعه
enlarging
U
توسعه
promotion
U
توسعه
promotions
U
توسعه
extensions
U
توسعه
delelopment
U
توسعه
extension
U
توسعه
development
U
توسعه
developments
U
توسعه
expansion
U
توسعه
upgrowth
U
توسعه
spread
U
توسعه
spreads
U
توسعه
promoting
U
توسعه دادن
uneven development
U
توسعه نامتوازن
urban renewal
U
توسعه شهری
underdevelopment
U
توسعه نیافتگی
technical development
U
توسعه فنی
under development
U
دردست توسعه
promoted
U
توسعه دادن
promote
U
توسعه دادن
expansive
U
متمایل به توسعه
enriching
U
توسعه دادن
promotes
U
توسعه دادن
to open out
U
توسعه دادن
enriches
U
توسعه دادن
booming
U
توسعه عظیم
boomed
U
توسعه یافتن
boomed
U
توسعه عظیم
boom
U
توسعه یافتن
boom
U
توسعه عظیم
enrich
U
توسعه دادن
expanse
U
بسط و توسعه
expanses
U
بسط و توسعه
to unfold
U
توسعه دادن
booming
U
توسعه یافتن
booms
U
توسعه عظیم
booms
U
توسعه یافتن
enlarging
U
توسعه دادن
enlarges
U
توسعه دادن
enlarged
U
توسعه دادن
enlarge
U
توسعه دادن
extendable
U
توسعه پذیر
develops
U
توسعه دادن
develop
U
توسعه دادن
increscent
U
زیادی توسعه
combat development
U
توسعه رزمی
monetary expansion
U
توسعه پولی
spread
U
توسعه دادن
spreads
U
توسعه دادن
anti development policy
U
سیاست ضد توسعه
open out
U
توسعه دادن
path of expansion
U
مسیر توسعه
pattern of development
U
الگوی توسعه
expanded , capacity
U
توسعه فرفیت
phasess of development
U
مراحل توسعه
pole of development
U
قطب توسعه
underdeveloped
U
توسعه نیافته
progation
U
توسعه تکثیر
cultural development
U
توسعه فرهنگی
developement
U
توسعه دادن
extensibility
U
توسعه پذیری
export promotion
U
توسعه صادرات
extensible
U
توسعه پذیر
expandsionism
U
توسعه طلبی
expansion
U
گسترش توسعه
expandability
U
قابلیت توسعه
exepandable
U
قابل توسعه
economic development
U
توسعه اقتصادی
historical development
U
توسعه تاریخی
development tools
U
ابزار توسعه
development time
U
زمان توسعه
development policy
U
سیاست توسعه
development plan
U
برنامه توسعه
development bank
U
بانک توسعه
increases
U
توسعه دادن
internal development
U
توسعه داخلی
regional development
U
توسعه ناحیهای
extend
U
توسعه دادن
rural development
U
توسعه روستائی
extends
U
توسعه دادن
extending
U
توسعه دادن
expansionism
U
توسعه طلبی
research and development
U
تحقیق و توسعه
expansionist
U
توسعه طلبی
regional development
U
توسعه منطقهای
increase
U
توسعه دادن
social development
U
توسعه اجتماعی
amplification
U
توسعه تقویت
self development
U
توسعه نفس
increased
U
توسعه دادن
raises
U
افزایش
addition
U
افزایش
addenda
U
افزایش
summation
U
افزایش
additament
U
افزایش
addendum
U
افزایش
additions
U
افزایش
raise
U
افزایش
augmentation
U
افزایش
increased
U
افزایش
accru
U
افزایش
adjunction
U
افزایش
increase
U
افزایش
affixture
U
افزایش
aggrantizement
U
افزایش
auxesis
U
افزایش
intensification
U
افزایش
increscent
U
افزایش
scale up
U
افزایش
reduce/enlarge
U
افزایش
increases
U
افزایش
enhancement
U
افزایش
accessing
U
افزایش
rise
U
افزایش
rises
U
افزایش
accessed
U
افزایش
accession
U
افزایش
access
U
افزایش
accesses
U
افزایش
increment
U
افزایش
increments
U
افزایش
multiplication
U
افزایش
accretion
U
افزایش
gain
U
افزایش
expansion
U
افزایش
gained
U
افزایش
amplification
U
افزایش
gains
U
افزایش
regression
U
بازگشت
[به حالت کم توسعه]
step backwards
U
بازگشت
[به حالت کم توسعه]
regress
U
بازگشت
[به حالت کم توسعه]
regression
U
برگشت
[به حالت کم توسعه]
step backwards
U
برگشت
[به حالت کم توسعه]
microcomputer development system
U
سیستم توسعه ریزکامپیوتر
regress
U
برگشت
[به حالت کم توسعه]
extendible
U
قابل توسعه کش دار
characteristics of underdevelopment
U
ویژگیهای توسعه نیافتگی
class improvement plan
U
طرح توسعه ناو
underdeveloped nations
U
ملل توسعه نیافته
underdeveloped countries
U
کشورهای توسعه نیافته
to develop
[into]
U
توسعه دادن وضعیت
[به]
to grow
[into]
U
توسعه دادن وضعیت
[به]
research and development
U
تحقیق و توسعه یا بهبودوسایل
pullulate
U
اغاز توسعه نهادن
program development tools
U
ابزار توسعه برنامه
software development
U
توسعه نرم افزاری
well development
U
توسعه و شستشوی چاه
top down development
U
توسعه از بالا به پایین
underdeveloped area
U
منطقه توسعه نیافته
outstretch
U
توسعه دادن بسط
inextension
U
عدم امتداد یا توسعه
development system
U
سیستم توسعه یافته
development countries
U
کشورهای قابل توسعه
development cost
U
هزینه توسعه در تولیدمحصول
develop
U
توسعه دادن اشکارکردن
developing countries
U
کشورهای در حال توسعه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com