Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
aggrandizement
U
افزایش بزرگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
increases
U
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increased
U
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increase
U
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
accretion
U
افزایش بهای اموال افزایش میزان ارث
bulking
U
افزایش حجم مصالح ریزدانه ناشی از افزایش اب
wagners law
U
براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
multiplier principle
U
اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
retardation
U
[افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین]
[در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
sales promotion
U
افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
malthusian law of population
U
نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
massiveness
U
بزرگی
gloriousness
U
بزرگی
grandness
U
بزرگی
size
U
بزرگی
masterdom
U
بزرگی
magneficence
U
بزرگی
voluminesity
U
بزرگی
greatness
U
بزرگی
voluminosity
U
بزرگی
largeness
U
بزرگی
hugeness
U
بزرگی
gentility
U
بزرگی
sizes
U
بزرگی
bigness
U
بزرگی
enlargement
U
بزرگی
dignity
U
بزرگی
bulkiness
U
بزرگی
hauteur
U
بزرگی
enlargements
U
بزرگی
augustness
U
بزرگی
magnitude
U
بزرگی
supercilicusness
U
بزرگی
grandeur
U
بزرگی
magnifcation
U
بزرگی
megacephaly
U
بزرگی بیش از حد سر
so large
U
باین بزرگی
she was nipped in the bud
U
به بزرگی نرسید
to a greatness
U
به بزرگی رسیدن
vastness
U
عظمت بزرگی
vastity
U
عظمت بزرگی
vastitude
U
عظمت بزرگی
sample size
U
بزرگی نمونه
to a greatness
U
بزرگی یافتن
order of magnitude
U
مرتبه بزرگی
man and boy
U
چه در کودکی چه در بزرگی
he did me a great wrong
U
خطای بزرگی .....
magnanimity
U
بزرگی طبع
immeasurableness
U
بزرگی بی اندازه
eminence
U
برامدگی بزرگی
immenseness
U
بزرگی عظمت
headships
U
بزرگی برتری
Lordships
U
سیادت بزرگی
amplitude
U
دامنه بزرگی
Lordship
U
سیادت بزرگی
eminency
U
برامدگی بزرگی
formidability
U
استحکام بزرگی
headship
U
بزرگی برتری
the meridian of glory
U
اوج بزرگی یا جلال
breadth of mind
U
بزرگی یا وسعت فکر
great dangers overhang us
U
خطرهای بزرگی ماراتهدیدمیکند
come a long way
<idiom>
U
برنامه بزرگی ریختن
bulk
U
حجم بزرگی از چیزی
too big for one's breeches/boots
<idiom>
U
احساس بزرگی کردن
monstrousness
U
شگفت انگیزی بزرگی
pyralidid
U
خانواده بزرگی ازپروانه ها
that is no great work
U
کار بزرگی نیست
he is a great person
U
شخص بزرگی است
he is a great help
U
او کمک بزرگی است
to be toast
[American E]
<idiom>
U
در دردسر بزرگی بودن
steatopygia
U
بزرگی وفربهی کفل زنان
bias error
U
خطایی با علامت و بزرگی ثابت
Majesties
U
بزرگی عظمت وشان واقتدار
great dangers impend over us
U
خطرهای بزرگی مارا تهدیدمیکند
decked
U
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
decks
U
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
he did me a great wrong
U
بیعدالتی بزرگی نسبت به من کرد
(when the) chips are down
<idiom>
U
بامشکل بزرگی مواجه شدن
piece deresistance
U
مثلا تیکه بزرگی از گوشت
great dangers overhang us
U
خطرهای بزرگی متوجه ما است
Majesty
U
بزرگی عظمت وشان واقتدار
deck
U
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
great dangers impend over us
U
خطرهای بزرگی متوجه ما هستند
nothing great is easy
U
هیچ کاری بزرگی اسان نیست
A big rock rolled down the mountain.
U
سنگ بزرگی از کوه بپایین غلتید
loving cup
U
پیاله بزرگی که در مهمانی ها بدست میدهند
to roll a huge snowball
U
گلوله بزرگی از برف درست کردن
mastiffs
U
سگ بزرگی که گوش ها ولبهایش اویخته است بولدوگ
broadsheet
U
کاغذ بزرگی که یک روی ان چاپ شده باشد
the propylaea
U
نام در بزرگی که از ان واردACROPOLLS دژنامی اتن میشدند
anagogy
U
بزرگی معنوی ارتقاء فکر بعالم علوی
rocking stone
U
سنگ بزرگی که باندک زوری میتوان انراغلتانید
Police are out in force.
U
نیروی پلیس با قدرت بزرگی ظاهر است.
broadsheets
U
کاغذ بزرگی که یک روی ان چاپ شده باشد
multivolume file
U
فایل بسیار بزرگی که نیازمندبیش از یک بسته دیسک
anagoge
U
بزرگی معنوی ارتقاء فکر بعالم علوی
breaker
U
موج بزرگی که بساحل خورده ودرهم می شکند
breakers
U
موج بزرگی که بساحل خورده ودرهم می شکند
miller thumb
U
یکجور ماهی قنات که کله بزرگی دارد
mastiff
U
سگ بزرگی که گوش ها ولبهایش اویخته است بولدوگ
treadmill
U
چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
treadmills
U
چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
pigou effect
U
اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
internally blown flap
U
فلپ بزرگی که جریان اصلی گازها به ان برخورد میکند
emphysema
U
اتساع و بزرگی عضوی در اثر گاز یا هوا باد
bell gear
U
چرخدنده ثابت بزرگی درسیستم کاهش دور سیارهای
aquarium
U
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
aquaria
U
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
aquariums
U
شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
bigben
U
ساعت بزرگی که بر برج پارلمان لندن نصب شده است
multiplan
U
یک صفحه گسترده الکترونیکی که شبکه بزرگی برای ورودی ها میدهد
estuary
U
دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
estuaries
U
دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
I am a great believer in using natural things for cleaning.
U
من هوادار بزرگی در استفاده از چیزهای طبیعی برای تمیز کردن هستم.
to kiss hands
U
دست پادشاه بزرگی راهنگام رفتن به ماموریت بعنوان بدرود بوسیدن
band shell
U
جایگاه دستهء موزیک که عقب ان بشکل صدف مقعر بزرگی است
yule log
U
کنده بزرگی که شب میلادبمناسبت اغاز مراسم عید دربخاری منزل گذارند
bulk
U
رسانهای که قادر به ذخیره سازی حجم بزرگی از داده با اندازه ها و حالتهای مختلف است
We consider it a great honor to have you here with us tonight.
U
این برای ما افتخار بزرگی حساب میشود که امشب شما را اینجا همراه با ما داشته باشیم.
number cruncher
U
یک برنامه یا کامپیوتر که برای انجام مقادیر بزرگی ازمحاسبه و سایر دستکاریهای عددی طراحی شده است محاسبه
backlog
U
کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
backlogs
U
کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
afro
نوعی مدل مو در میان آفریقایی آمریکایی های دهه هفتاد میلادی که مو در آن به شکل دایره بزرگی اصلاح می شود.
raise
U
افزایش
addendum
U
افزایش
addenda
U
افزایش
raises
U
افزایش
accession
U
افزایش
increment
U
افزایش
gains
U
افزایش
increased
U
افزایش
expansion
U
افزایش
increases
U
افزایش
aggrantizement
U
افزایش
affixture
U
افزایش
adjunction
U
افزایش
additament
U
افزایش
gained
U
افزایش
auxesis
U
افزایش
augmentation
U
افزایش
gain
U
افزایش
increase
U
افزایش
accru
U
افزایش
increments
U
افزایش
multiplication
U
افزایش
intensification
U
افزایش
access
U
افزایش
accesses
U
افزایش
accessing
U
افزایش
reduce/enlarge
U
افزایش
rise
U
افزایش
rises
U
افزایش
amplification
U
افزایش
accretion
U
افزایش
additions
U
افزایش
addition
U
افزایش
scale up
U
افزایش
summation
U
افزایش
increscent
U
افزایش
accessed
U
افزایش
enhancement
U
افزایش
increase in sensitivity
U
افزایش حساسیت
salary increase
U
افزایش حقوق
temperature rise
U
افزایش دما
voltage increase
U
افزایش ولتاژ
thusŠ+=
U
نشان افزایش
annual increase
U
افزایش سالانه
augmentable
U
قابل افزایش
progation
U
افزایش انتقال
voltage rise
U
افزایش ولتاژ
increase in price
U
افزایش بهاء
increase of potential
U
افزایش پتانسیل
increase in potential
U
افزایش پتانسیل
add time
U
زمان افزایش
addibility
U
قابلیت افزایش
tax increase
U
افزایش مالیات
superaddition
U
باز افزایش
superadd
U
باز افزایش
increase in value
U
افزایش ارزش
subjunction
U
افزایش در پایان
scale up
U
افزایش مقیاس
increasable
U
افزایش پذیر
overcompound
U
افزایش ترکیب
put on weight
<idiom>
U
افزایش وزن
rise in temperature
U
افزایش دما
frequency multiplication
U
افزایش فرکانس
ingravescence
U
افزایش تشدید
free radical addition
U
افزایش رادیکالی
increase of pressure
U
افزایش فشار
increase of power
U
افزایش قدرت
export promotion
U
افزایش صادرات
increase of output
U
افزایش توان
increase of efficiency
U
افزایش راندمان
increase of contrast
U
افزایش کنتراست
pick up speed
<idiom>
U
افزایش سرعت
increase of current
U
افزایش جریان
monetary expansion
U
افزایش پول
increase in load
U
افزایش بار
mark up
U
افزایش قیمت
thickening
U
افزایش ضخامت
accruing
U
افزایش یافتن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com