English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
noncombatant U افراد غیر نظامی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
longtour area U منطقه استراحت خارج ازکشور افراد نظامی
muster roll U دفتر اسامی افراد نظامی وافسران یک منطقه یا کشتی
Other Matches
characterization U مجسم کردن افراد ذکر خصوصیات افراد
privates U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
militarism U روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
levee en masse U عبارت است از مسلح شدن افراد یک مملکت جهت مبارزه با دشمن پیش از رسیدن قوای خصم به خاک خودی این افراد که اشکارا سلاح حمل می کنندملزم به رعایت قوانین جنگ هستند
judge advocate U دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
facing U یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facings U یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
manoeuvring U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvres U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvre U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvred U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminal command U فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
terminal U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminals U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
rank and file U صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
battery of tests U گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
phantom order U قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military government U حکومت نظامی فرمانداری نظامی
military channel U چانل نظامی مجرای نظامی
army terminals U باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
military impedimenta U شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
men U افراد
personnel U افراد
enlistedman U افراد
enlisted personnel U افراد
troop U افراد
trooped U افراد
trooping U افراد
court martial U محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
hand salute U سلام نظامی دادن سلام نظامی
martial law U مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
top-level U افراد عالیرتبه
cognoscenti U افراد مطلعدربارهموضوعیخاص
platoons U جوخهء افراد
service club U باشگاه افراد
packed out پر و مملو از افراد
enlisted personnel U طبقه افراد
roll call U نامیدن افراد
head counts U جمع افراد
personnel status U وضع افراد
enlistee U افراد داوطلب
equal status persons U افراد همپایه
withindoors U افراد داخل
head count U جمع افراد
category U طبقه افراد
filler personnel U افراد جایگزینی
liberty men U افراد مرخصی
platoon U جوخهء افراد
rouse out U بیدار کردن افراد
troops U افراد قسمتها سربازان
receptee U افراد مورد پذیرش
condemning U محکوم کردن افراد
swallow one's pride <idiom> U متواضع کردن افراد
play the field <idiom> U با افراد مختلفی قرارگذاشتن
the common wealth of learning U افراد اهل علم
commando U افراد نیروی مخصوص
top-level U توسط افراد عالیرتبه
target audience U افراد مورد نظر
transfer station U محل اعزام افراد
commandos U افراد نیروی مخصوص
morale U روحیه افراد مردم
favouritism U افراد مورد توجه
special olympics U المپیک افراد استثنایی
condemn U محکوم کردن افراد
condemns U محکوم کردن افراد
dependents U افراد تحت تکفل
coachload U افراد سوار بر درشکه
transfer station U محل انتقال افراد
billet slip U کارت محلهای افراد
part owners U افراد شریک المال
billet slip U لوحه اسکان افراد
army deposit fund U پس انداز انفرادی افراد
characterization U نوشتن بیوگرافی افراد
cimmerian U افراد کشور فلمات
close station U افراد بدو مرخص
aptitude area U حیطه قابلیت افراد
family size U تعداد افراد خانواده
bachelor quarters U منازل افراد مجرد
posse comitatus U دسته افراد پلیس
personnel monitoring U بازرسی بدنی از افراد
avast U افراد به جای خود
personal error U خطاهای انفرادی افراد
huddling U ازدحام اجتماع افراد یک تیم
aptitude area U حدودشایستگی افراد حیطه شایستگی
huddled U ازدحام اجتماع افراد یک تیم
huddle U ازدحام اجتماع افراد یک تیم
Do not admit any outsiders. U افراد غیره را راه ندهید
IMA U قالب ها و خصوصیات افراد است
Applicants flooded in. U سیل افراد ( متقاضیان ) جاری شد
personal salute U مراسم سلام افراد برجسته
posse U دسته افراد پلیس جماعت
posses U دسته افراد پلیس جماعت
whom it may concern U برای اطلاع افراد ذیربط
troop housing U کوی درجه داران یا افراد
intransit strenth U افراد در حال حرکت یا انتقال
leatherneck U جزو افراد تفنگداران دریایی
life line U طناب اتصال افراد به یکدیگر
lockstep U پیشروی افراد پشت سریکدیگر
biographical intelligence U اطلاعات مربوط به بیوگرافی افراد
biographical information blank form U فرم پر نشده بیوگرافی افراد
sociometry U سنجش روابط افراد جامعه
personal salute U تیر سلام برای افراد
assembly U محل بسیج افراد احتیاط
huddles U ازدحام اجتماع افراد یک تیم
people sniffer U رادار کشف افراد دشمن
roll call U حاضر و غایب کردن افراد
charters U بین افراد دلالت کند
charter U بین افراد دلالت کند
chartered U بین افراد دلالت کند
chartering U بین افراد دلالت کند
Certain notorious ( dubious ) characters . U عده افراد معلوم الحال
rotation U تعویض نوبتی یکانها یا افراد
character guidance U راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
CSE U آزمونیدر بریتانیا کهاز افراد 51 یا 61 سالهبعملمیاید
oral trade test U ازمون شفاهی از اطلاعات عمومی افراد
intermarriage U ازدواج افراد ملل یا نژادهای مختلف
human machine interface U حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند
lunatic fringe U افراد افراطی وتندرو گروههای حزبی
preference blank U دستگاه کشف علایق وسرگرمیهای افراد
split ticket <idiom> U انتخاب افراد سیاسی برای رای
army standard score U نمرات استاندارد و اندازههای بدنی افراد
atomistic evalution U ارزیابی نظرات افراد در موردتبلیغات یک محصول
buzzword U کلمهای که بین گروهی از افراد معروف است
pit crew U افراد مامور کمک به هرراننده در منطقه خود او
an infinite verb U فعلی که محدود به شخص و افراد جمع نیست
oligopoly U تولید کالا توسط افراد یا شرکتهای معدودی
intermarried U ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarries U ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarry U ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarrying U ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
oligrachy U حکومتی که قدرت ان در دست افراد معدود باشد
conferences U ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
queues U صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
zouave U یکی از افراد پیاده نظام فرانسوی در الجزایر
enlisted U داوطلب خدمت سربازی سرباز وفیفه افراد
queued U صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
queueing U صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
conference U ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
queue U صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
arrow head U پیکان نشان دهنده محل پیاده شدن افراد
frankpledge U مسئولیت دسته جمعی افراد مالیات پرداز یک ناحیه
enroute personnel U افراد پیوسته به یکان حین حرکت برای عملیات
correctional custudy U روش اصلاح افراد از راه تصحیح اعمال غلط
automation U استفاده از ماشین هایی که دخالت افراد در آن بسیار کم است
cyberspace U دنیایی که در آن کامپیوتر ها و افراد از طیق اینترنت ارتباط دارند
incross U اختلاط و امیزش صفات ارثی یک طایفه میان افراد ان
internees U فراری ازخطوط دشمن افراد وارد شده به منطقه
internee U فراری ازخطوط دشمن افراد وارد شده به منطقه
appearance money U پولی که به افراد مشهور برای حضور در محافل پرداخت میشود
close corporation U شرکت یا بنگاهی که توسط عده معدودی از افراد اداره میشود
reception station U پست پذیرش و اماده کردن افراد جدید برای اعزام
panel U صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
panels U صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه
to call the roll U حاضر غایب کردن [نام افراد در گروهی را بلند خواندن]
speech U که وقتی باسم اجرا شود و مشابه صحبت افراد میشود
speeches U که وقتی باسم اجرا شود و مشابه صحبت افراد میشود
chalk troops U سری افراد یا یکانهایی که بایستی با یک سریال هوایی حرکت کنند
finance house U شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
finance company U شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
foreign military sales U فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
people sniffer U رادار مخصوص کشف افراد دشمن از روی بوی بدن انها
instructional computing U فرایند اموزشی تدریس مراحل گوناگون علم کامپیوتر وپردازش داده به افراد
protection U عملی که مانع کپی گرفتن از دادههای محرمانه افراد بدون اجازه میشود.
penalty kicker U بازیگر ماهر که هنگام کم شدن تعداد افراد تیم نقش مهمی در دفاع دارد
shares U یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
rule of law U قانون تساوی افراد در برابرقانون و قابل رسیدگی بودن اعمال مامورین دولت درمحاکم عمومی
share U یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
salvage group U تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
shared U یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
pressure cabin U بخشی از هواپیما که افراد وخدمه در ان قرار دارند وهمیشه فشار در ان برابر یابیشتر از حد تعیین شده است
photographic dosimetry U روش اندازه گیری میزان دوزاتمی جذب شده به وسیله افراد از روی عکس بدن انها
mil U نظامی
martin U نظامی
service U نظامی
soldiers U نظامی
fort U دژ نظامی
serviced U نظامی
soldier U نظامی
warlike U نظامی
military U نظامی
martial U نظامی
federal privacy act U قانون فدرال که از اشکار شدن پرونده پرسنلی افراد توسط عوامل دولتی یا طرفهای قرارداد ان جلوگیری میکند
frictional unemployment U اطلاعات ناقص مربوط به فرصتهای شغلی و عدم توانائی اقتصاددر تطابق دادن هر چه سریعتر افراد با مشاغل میباشد
military justice U دادرسی نظامی
articles of war U قانون نظامی
ceremony U مراسم نظامی
army attache U وابسته نظامی
military intervention U مداخله نظامی
military court U دادگاه نظامی
military justice U دادسرای نظامی
installation U موسسه نظامی
attache U وابسته نظامی
installation U قسمت نظامی
military courtesy U شئونات نظامی
military intelligence U اطلاعات نظامی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com