Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Do not admit any outsiders.
U
افراد غیره را راه ندهید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
characterization
U
مجسم کردن افراد ذکر خصوصیات افراد
Stop pushing!
U
هل ندهید!
never mind
U
اهمیت ندهید
let it go hang
U
اهمیت ندهید
Please be unbiased(fair,objective).
U
تعصب بخرج ندهید
privates
U
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private
U
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
Do not let this opportunity slip.Do not lose ( pass up ) this opportunity .
U
این فرصت را از دست ندهید
Do not lean out!
U
به پنجره تکیه ندهید!
[در اتوبوس یا مترو]
levee en masse
U
عبارت است از مسلح شدن افراد یک مملکت جهت مبارزه با دشمن پیش از رسیدن قوای خصم به خاک خودی این افراد که اشکارا سلاح حمل می کنندملزم به رعایت قوانین جنگ هستند
enlisted section
U
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
Don't let making a living prevent you from making a life.
U
اجازه ندهید تلاش برای پول درآوردن مانع زندگی شما شود.
battery of tests
U
گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
personnel
U
افراد
men
U
افراد
trooping
U
افراد
trooped
U
افراد
troop
U
افراد
enlisted personnel
U
افراد
enlistedman
U
افراد
enlisted personnel
U
طبقه افراد
roll call
U
نامیدن افراد
service club
U
باشگاه افراد
category
U
طبقه افراد
platoons
U
جوخهء افراد
enlistee
U
افراد داوطلب
platoon
U
جوخهء افراد
equal status persons
U
افراد همپایه
head count
U
جمع افراد
packed out
پر و مملو از افراد
cognoscenti
U
افراد مطلعدربارهموضوعیخاص
head counts
U
جمع افراد
top-level
U
افراد عالیرتبه
withindoors
U
افراد داخل
personnel status
U
وضع افراد
liberty men
U
افراد مرخصی
filler personnel
U
افراد جایگزینی
grainer
U
و غیره
whatnot
U
غیره
etcetera
U
و غیره
exoskeleton
U
مو و غیره
family size
U
تعداد افراد خانواده
transfer station
U
محل اعزام افراد
transfer station
U
محل انتقال افراد
billet slip
U
کارت محلهای افراد
play the field
<idiom>
U
با افراد مختلفی قرارگذاشتن
cimmerian
U
افراد کشور فلمات
billet slip
U
لوحه اسکان افراد
dependents
U
افراد تحت تکفل
top-level
U
توسط افراد عالیرتبه
close station
U
افراد بدو مرخص
characterization
U
نوشتن بیوگرافی افراد
commando
U
افراد نیروی مخصوص
commandos
U
افراد نیروی مخصوص
coachload
U
افراد سوار بر درشکه
posse comitatus
U
دسته افراد پلیس
morale
U
روحیه افراد مردم
condemning
U
محکوم کردن افراد
swallow one's pride
<idiom>
U
متواضع کردن افراد
avast
U
افراد به جای خود
army deposit fund
U
پس انداز انفرادی افراد
rouse out
U
بیدار کردن افراد
aptitude area
U
حیطه قابلیت افراد
part owners
U
افراد شریک المال
receptee
U
افراد مورد پذیرش
personal error
U
خطاهای انفرادی افراد
personnel monitoring
U
بازرسی بدنی از افراد
noncombatant
U
افراد غیر نظامی
the common wealth of learning
U
افراد اهل علم
target audience
U
افراد مورد نظر
favouritism
U
افراد مورد توجه
condemn
U
محکوم کردن افراد
bachelor quarters
U
منازل افراد مجرد
condemns
U
محکوم کردن افراد
troops
U
افراد قسمتها سربازان
special olympics
U
المپیک افراد استثنایی
etc
U
مخفف و غیره
track and field
U
دیسک و غیره
collective goods
U
پارک و غیره
queueing
U
صف اتوبوس و غیره
fallow
U
غیره مزروع
queued
U
صف اتوبوس و غیره
queue
U
صف اتوبوس و غیره
queues
U
صف اتوبوس و غیره
personal salute
U
مراسم سلام افراد برجسته
personal salute
U
تیر سلام برای افراد
charter
U
بین افراد دلالت کند
huddling
U
ازدحام اجتماع افراد یک تیم
huddles
U
ازدحام اجتماع افراد یک تیم
whom it may concern
U
برای اطلاع افراد ذیربط
huddled
U
ازدحام اجتماع افراد یک تیم
troop housing
U
کوی درجه داران یا افراد
rotation
U
تعویض نوبتی یکانها یا افراد
chartered
U
بین افراد دلالت کند
chartering
U
بین افراد دلالت کند
charters
U
بین افراد دلالت کند
assembly
U
محل بسیج افراد احتیاط
roll call
U
حاضر و غایب کردن افراد
Applicants flooded in.
U
سیل افراد ( متقاضیان ) جاری شد
aptitude area
U
حدودشایستگی افراد حیطه شایستگی
huddle
U
ازدحام اجتماع افراد یک تیم
intransit strenth
U
افراد در حال حرکت یا انتقال
leatherneck
U
جزو افراد تفنگداران دریایی
sociometry
U
سنجش روابط افراد جامعه
life line
U
طناب اتصال افراد به یکدیگر
lockstep
U
پیشروی افراد پشت سریکدیگر
people sniffer
U
رادار کشف افراد دشمن
Certain notorious ( dubious ) characters .
U
عده افراد معلوم الحال
biographical intelligence
U
اطلاعات مربوط به بیوگرافی افراد
biographical information blank form
U
فرم پر نشده بیوگرافی افراد
IMA
U
قالب ها و خصوصیات افراد است
posse
U
دسته افراد پلیس جماعت
posses
U
دسته افراد پلیس جماعت
to draw up
U
نوشتن
[چک یا نسخه و غیره]
to make out
U
نوشتن
[چک یا نسخه و غیره]
infrastucture
U
راه اهن و غیره
odometer
U
کیلومتر شماراتومبیل و غیره
kymograph
U
انقباض عضلات و غیره
unexpected
U
غیره مترقبه غیرمنتظره
smudgiest
U
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
webby
U
پر ازتار عنکبوت و غیره
niece
U
دختربرادر یا خواهر و غیره
nieces
U
دختربرادر یا خواهر و غیره
pitter-patter
U
چک چک باران و غیره ضربان
smudgier
U
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
pitter patter
U
چک چک باران و غیره ضربان
smudgy
U
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
preference blank
U
دستگاه کشف علایق وسرگرمیهای افراد
atomistic evalution
U
ارزیابی نظرات افراد در موردتبلیغات یک محصول
army standard score
U
نمرات استاندارد و اندازههای بدنی افراد
lunatic fringe
U
افراد افراطی وتندرو گروههای حزبی
oral trade test
U
ازمون شفاهی از اطلاعات عمومی افراد
character guidance
U
راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
CSE
U
آزمونیدر بریتانیا کهاز افراد 51 یا 61 سالهبعملمیاید
intermarriage
U
ازدواج افراد ملل یا نژادهای مختلف
human machine interface
U
حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند
split ticket
<idiom>
U
انتخاب افراد سیاسی برای رای
dialled
U
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
inner tube
U
لاستیک تویی اتومبیل و غیره
exofficio
U
از لحاظ تصدی مقام و غیره
wheal
U
ورم جای شلاق و غیره
whippletree
U
تیر مال بنددرشکه و غیره
eviscerate
U
روده یا چشم و غیره رادراوردن
dTbGcles
U
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
dial
U
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
inner tubes
U
لاستیک تویی اتومبیل و غیره
silo
U
مخزن زیرزمینی غلات و غیره
dialed
U
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
keratosis
U
شاخی شدن پوست و غیره
dials
U
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
debacles
U
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
ushers
U
راهنمایا کنترل سینماو غیره
clogging
U
گرفتگی
[سوراخ یا لوله و غیره ]
debacle
U
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
needle
U
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
upholsterer
U
خیاط رومبلی و پرده و غیره
take-home pay
U
مزد پس از کسر مالیات و غیره
needling
U
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
bake
U
پختن
[نان و کیک غیره]
venom
U
زهر مار و عقرب و غیره
ushering
U
راهنمایا کنترل سینماو غیره
needled
U
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
ushered
U
راهنمایا کنترل سینماو غیره
usher
U
راهنمایا کنترل سینماو غیره
needles
U
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
intermarrying
U
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
enlisted
U
داوطلب خدمت سربازی سرباز وفیفه افراد
longtour area
U
منطقه استراحت خارج ازکشور افراد نظامی
queue
U
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
intermarry
U
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarries
U
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
conference
U
ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
intermarried
U
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
conferences
U
ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
an infinite verb
U
فعلی که محدود به شخص و افراد جمع نیست
pit crew
U
افراد مامور کمک به هرراننده در منطقه خود او
zouave
U
یکی از افراد پیاده نظام فرانسوی در الجزایر
queues
U
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
queueing
U
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
queued
U
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
oligopoly
U
تولید کالا توسط افراد یا شرکتهای معدودی
buzzword
U
کلمهای که بین گروهی از افراد معروف است
oligrachy
U
حکومتی که قدرت ان در دست افراد معدود باشد
grillage
U
زمینه و طرح مشبک توری و غیره
vol-au-vent
U
نان پر شده از گوشت مرغ و غیره
wheeler-dealers
U
دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
malfunction
U
[ اندام یا ماشین و غیره ]
درست کار نکردن
gigot
U
ران گوسفند و غیره که پخته باشد
main motion
[at a party conference etc.]
U
دادخواست اصلی
[در همایش حزبی و غیره]
wheeler-dealer
U
دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
vol-au-vents
U
نان پر شده از گوشت مرغ و غیره
wreckage piece
U
تکه کالای بازیافتی از کشتی و غیره
cellulose
U
الیاف سلولز
[در پنبه کنف و غیره]
reest
U
دود زدن ماهی و غیره پوسیدن
blimey
U
حرف ندا به نشان تعجب و غیره
subsidized accommodation
U
منزل با کمک هزینه
[کرایه و غیره]
ghosts
U
چون روح بر خانه ها و غیره سرزدن
canvasser
U
پروپاکاندچی انتخابات و غیره رای جمع کن
play
U
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
emergence
U
امر فوق العاده و غیره منتظره
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com