Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 224 (39 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
nosedive
U
افت ناگهانی کردن
nosedived
U
افت ناگهانی کردن
nosedives
U
افت ناگهانی کردن
nosediving
U
افت ناگهانی کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
pluck
U
عقب بردن ناگهانی دست هنگام رها کردن تیر که باعث میشود تیر به هدف نخورد
plucked
U
عقب بردن ناگهانی دست هنگام رها کردن تیر که باعث میشود تیر به هدف نخورد
plucking
U
عقب بردن ناگهانی دست هنگام رها کردن تیر که باعث میشود تیر به هدف نخورد
plucks
U
عقب بردن ناگهانی دست هنگام رها کردن تیر که باعث میشود تیر به هدف نخورد
lunge
U
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunged
U
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunges
U
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunging
U
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
braid
U
ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
braided
U
ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
braids
U
ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
zap
U
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zapped
U
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zapping
U
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zaps
U
حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
shock action
U
غافلگیری حمله ناگهانی غافلگیر کردن دشمن
to feel a pang of jealousy
U
ناگهانی احساس حسادت کردن
to be touched
[hit]
by a pang of regret
U
ناگهانی احساس پشیمانی
[افسوس]
کردن
to flounce
U
حرکت تند و ناگهانی کردن
to bolt
U
ناگهانی حرکت کردن
Other Matches
ambivalence
U
توجه ناگهانی و دلسردی ناگهانی نسبت بشخص یاچیزی
nose dive
U
شیرجه ناگهانی در هواپیما تنزل ناگهانی قیمت
flurry
U
اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
flurries
U
اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
surged
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surge
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surges
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
spurting
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurted
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurt
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurts
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
surprise attack
U
تک ناگهانی
snaps
U
ناگهانی
snapped
U
ناگهانی
snapping
U
ناگهانی
snap
U
ناگهانی
precipitate
U
ناگهانی
spontaneity
U
ناگهانی
precipitated
U
ناگهانی
abrupt
U
ناگهانی
instantaneous
U
ناگهانی
precipitates
U
ناگهانی
on the spur of the moment
<idiom>
U
ناگهانی
precipitating
U
ناگهانی
sudden
U
ناگهانی
strike
U
تک ناگهانی
all at once
<idiom>
U
ناگهانی
strikes
U
تک ناگهانی
boom
U
ترقی ناگهانی
flaws
U
اشوب ناگهانی
canvassed
U
حمله ناگهانی
flaw
U
اشوب ناگهانی
snapping
U
شتابزدگی ناگهانی
snaps
U
شتابزدگی ناگهانی
crash
U
ورشکستگی ناگهانی
nosedived
U
افت ناگهانی
canvass
U
حمله ناگهانی
lunges
U
حمله ناگهانی
shock
U
هراس ناگهانی
raids
U
حمله ناگهانی
flick
U
تکان ناگهانی
raiding
U
حمله ناگهانی
brainwave
U
الهام ناگهانی
raided
U
حمله ناگهانی
random
U
مسیر ناگهانی
raid
U
حمله ناگهانی
shocks
U
هراس ناگهانی
nosedives
U
افت ناگهانی
randomly
U
مسیر ناگهانی
shocked
U
هراس ناگهانی
burst force
U
نیروی ناگهانی
boomed
U
ترقی ناگهانی
sudden-death
U
مرگ ناگهانی
crashes
U
ورشکستگی ناگهانی
crashing
U
ورشکستگی ناگهانی
to bolt
U
ناگهانی جهیدن
accidental war
U
جنگ ناگهانی
an abrupt departure
U
حرکت ناگهانی
crashingly
U
ورشکستگی ناگهانی
killings
U
توفیق ناگهانی
sudden death
U
مرگ ناگهانی
abruption
U
قطع ناگهانی
nosedive
U
افت ناگهانی
snapped
U
شتابزدگی ناگهانی
booming
U
ترقی ناگهانی
canvasses
U
حمله ناگهانی
canvassing
U
حمله ناگهانی
break down
U
سقوط ناگهانی
snap
U
شتابزدگی ناگهانی
blow out
U
خروج ناگهانی
target of opportunity
U
هدف ناگهانی
crashed
U
ورشکستگی ناگهانی
killing
U
توفیق ناگهانی
brainwaves
U
الهام ناگهانی
explosive
U
یورش ناگهانی
xenogenesis
U
خلق ناگهانی
booms
U
ترقی ناگهانی
twitches
U
انقباض ناگهانی
twitches
U
تکان ناگهانی
twitched
U
انقباض ناگهانی
twitched
U
تکان ناگهانی
twitch
U
انقباض ناگهانی
twitch
U
تکان ناگهانی
all of a sudden
<idiom>
U
به طور ناگهانی
flare up
U
غضب ناگهانی
flare up
U
اشتعال ناگهانی
suddenly
U
بطور ناگهانی
opportunity target
U
هدف ناگهانی
walk out
<idiom>
U
ناگهانی رفتن
screamed
U
ناگهانی گفتن
power surge
U
برق ناگهانی
in one's tracks
<idiom>
U
ناگهانی ،بیدرنگ
saltation
U
جنبش ناگهانی
saltus
U
انتقال ناگهانی
clap
U
صدای ناگهانی
hit-and-run
<idiom>
U
تاثیر ناگهانی
sortie
U
حمله ناگهانی
sorties
U
حمله ناگهانی
shoot up
<idiom>
U
ناگهانی بلندکردن
he acted from impluse
U
نیروی ناگهانی یا
bump
U
تکان ناگهانی
detonation
U
انفجار ناگهانی
detonations
U
انفجار ناگهانی
scream
U
ناگهانی گفتن
screams
U
ناگهانی گفتن
twitching
U
انقباض ناگهانی
accidents
U
مصیبت ناگهانی
accident
U
مصیبت ناگهانی
claps
U
صدای ناگهانی
clapping
U
صدای ناگهانی
clapped
U
صدای ناگهانی
irruption
U
ایجاد ناگهانی
twitching
U
تکان ناگهانی
peripeteia
U
تغییر ناگهانی
spurts
U
خروج ناگهانی
spurt
U
افزایش ناگهانی
nosediving
U
افت ناگهانی
lunged
U
حمله ناگهانی
spurt
U
خروج ناگهانی
frights
U
ترس ناگهانی
spurts
U
افزایش ناگهانی
spurted
U
خروج ناگهانی
catastrophes
U
بلای ناگهانی
catastrophe
U
بلای ناگهانی
spurted
U
افزایش ناگهانی
lunging
U
حمله ناگهانی
spurting
U
خروج ناگهانی
gusts
U
باد ناگهانی
spurting
U
افزایش ناگهانی
sudden stoppage
U
توقف ناگهانی
lunge
U
حمله ناگهانی
supervention
U
اتفاق ناگهانی
flicked
U
تکان ناگهانی
flicking
U
تکان ناگهانی
gust
U
باد ناگهانی
flicks
U
تکان ناگهانی
fright
U
ترس ناگهانی
switcheroo
U
تغییر ناگهانی
flouncing
U
حرکت تند و ناگهانی
twitches
U
حرکت یا کشش ناگهانی
cataclysm
U
دگرگونیهای طبیعی ناگهانی
seizures
U
حمله ناگهانی مرض
seizure
U
حمله ناگهانی مرض
flounces
U
حرکت تند و ناگهانی
flounce
U
حرکت تند و ناگهانی
cataclysms
U
دگرگونیهای طبیعی ناگهانی
cataclysms
U
تحولات ناگهانی وعمده
flounced
U
حرکت تند و ناگهانی
paroxysm
U
حمله ناگهانی مرض
paroxysms
U
حمله ناگهانی مرض
williwaw
U
تند باد ناگهانی
whims
U
وهم تغییر ناگهانی
whim
U
وهم تغییر ناگهانی
twitching
U
حرکت یا کشش ناگهانی
twitched
U
حرکت یا کشش ناگهانی
a pang of hunger
U
احساس ناگهانی گرسنگی
police raid
U
حمله ناگهانی پلیس
storms
U
تغییر ناگهانی هوا
round-up
U
حمله ناگهانی پلیس
Yankees
U
ضربه ناگهانی وشدید
Yankee
U
ضربه ناگهانی وشدید
bust
[colloquial]
U
حمله ناگهانی پلیس
panicking
U
اضطراب و ترس ناگهانی
transient
U
موج ناگهانی در ولتاژ
transients
U
موج ناگهانی در ولتاژ
panic
U
اضطراب و ترس ناگهانی
cardiac arrest
U
توقف ناگهانی قلب
twitch
U
حرکت یا کشش ناگهانی
storm
U
تغییر ناگهانی هوا
stormed
U
تغییر ناگهانی هوا
cataclysm
U
تحولات ناگهانی وعمده
police raid
U
ورود ناگهانی پلیس
storming
U
تغییر ناگهانی هوا
round-up
U
ورود ناگهانی پلیس
bust
[colloquial]
U
ورود ناگهانی پلیس
pang
U
درد سوزش ناگهانی
pangs
U
درد سوزش ناگهانی
cardiac arrests
U
توقف ناگهانی قلب
panicked
U
اضطراب و ترس ناگهانی
yanking
U
ضربه ناگهانی وشدید
intuitions
U
کشف دریافت ناگهانی
intuition
U
کشف دریافت ناگهانی
nosedived
U
نزول شدید یا ناگهانی
lunges
U
پرتاب ناگهانی جهش
jumped
U
جهش افزایش ناگهانی
nosedives
U
نزول شدید یا ناگهانی
jump
U
جهش افزایش ناگهانی
raid
U
ورود ناگهانی پلیس
raid
U
تک ناگهانی حمله هوایی
nosedive
U
نزول شدید یا ناگهانی
jumps
U
جهش افزایش ناگهانی
kink
U
حمله ناگهانی پیچیدن
yanked
U
ضربه ناگهانی وشدید
yank
U
ضربه ناگهانی وشدید
crashed
U
متوقف شدن ناگهانی
quirk
U
خصوصیات تغییر ناگهانی
quirks
U
خصوصیات تغییر ناگهانی
to shoot to fame
<idiom>
U
ناگهانی به شهرت رسیدن
taken aback
<idiom>
U
ناگهانی متعجب شدن
crash
U
متوقف شدن ناگهانی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com