English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fondler U اغوش گیرنده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
backwards U کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
backward U کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
requested U سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requesting U سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
request U سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requests U سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
bosoms U اغوش
hearts U اغوش
lapped U اغوش
bosom U اغوش
heart U اغوش
lap U اغوش
breast U اغوش
breasts U اغوش
armfuls U بار اغوش
imbosom U در اغوش گرفتن
caressing U در اغوش کشیدن
armful U بار اغوش
inarm U در اغوش گیری
open armed U با اغوش باز
caressed U در اغوش کشیدن
inclasp U در اغوش گرفتن
caress U در اغوش کشیدن
caresses U در اغوش کشیدن
snapat the chance U فرصت را در اغوش بگیر
nestle U در اغوش کسی خوابیدن
nestled U در اغوش کسی خوابیدن
nestles U در اغوش کسی خوابیدن
signalling U 1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده
consignee U گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
recipient U گیرنده
addressee U گیرنده
addressees U گیرنده
catcher U گیرنده
consignee U گیرنده
sensor U گیرنده
recipients U گیرنده
grantee U گیرنده
receiver U گیرنده
receivers U گیرنده
reciever U گیرنده
payees U گیرنده
getter U گیرنده
prehensile U گیرنده
receptor U گیرنده
catchier U گیرنده
catchiest U گیرنده
catchy U گیرنده
receptors U گیرنده
payee U گیرنده
fetching U گیرنده
adopter U گیرنده
reciptacle U گیرنده
prehensorial U گیرنده
prehensory U گیرنده
acceptor U گیرنده
accipient U گیرنده
barrage reception U سد گیرنده
touching U گیرنده
assignee U گیرنده
auto radio U گیرنده اتومبیل
bailee U تحویل گیرنده
baroreceptor U گیرنده فشار
concluder U نتیجه گیرنده
consignee U گیرنده امانت
cell receptor U گیرنده سلولی
amateur receiver U گیرنده اماتور
communication receiver U گیرنده مخابرات
cessionary U انتقال گیرنده
determiner U تصمیم گیرنده
determiners U تصمیم گیرنده
acceptor level U تراز گیرنده
chemoreceptor U گیرنده شیمیایی
catch of guage U گیرنده بارانسنج
clocker U گیرنده وقت
bribee U رشوه گیرنده
beat receiver U گیرنده تداخلی
distance receptor U گیرنده دوربرد
crystal set U گیرنده اشکارساز
decision maker U تصمیم گیرنده
transceiver U فرستنده و گیرنده
tither U عشر گیرنده
thermoreceptor U گیرنده دمایی
television receiver U گیرنده تلویزیونی
sound probe U گیرنده صوتی
single circuit receiver U گیرنده یک مداره
revenger U انتقام گیرنده
rejuvenescent U جوانی از سر گیرنده
receiving set U گیرنده رادیویی
receiving set U دستگاه گیرنده
receiving antenna U انتن گیرنده
radio receiver U گیرنده رادیویی
transferee U تحویل گیرنده
volumetric receptor U گیرنده حجمی
two valve receiver U گیرنده دو لامپی
tube receiver U گیرنده لامپی
transreceiver U فرستنده و گیرنده
proprioceptor U گیرنده عضلانی
pledgee U رهن گیرنده
grantee U انتقال گیرنده
grabber hand U دست گیرنده
transferee U انتقال گیرنده
feoffee U گیرنده تیول
exteroceptor U گیرنده برونی
exempted , adressee U گیرنده استثنایی
interoceptor U گیرنده درونی
interoceptor U گیرنده احشایی
enteroceptor U گیرنده درونی
enteroceptor U گیرنده احشایی
donee U هبه گیرنده
donee U گیرنده هدیه
donee U گیرنده هبه
high fidelity receiver U گیرنده رابط
inductance U گیرنده انرژی
pledgee U وثیقه گیرنده
photoreceptor U گیرنده نور
pawnee U رهن گیرنده
passcatcher U گیرنده پاس
opiate receptor U گیرنده افیونی
offtake canal U کانال گیرنده
nociceptor U گیرنده درد
mortgagee U رهن گیرنده
mechanic recepter U گیرنده مکانیکی
loanee U وام گیرنده
iterant U ازسر گیرنده
itching palm U دست گیرنده
distilling receiver U گیرنده تقطیر
borrowers U قرض گیرنده
payees U گیرنده وجه
acquisitive فرا گیرنده
decreasing U نقصان گیرنده
jams U سد گیرنده پاس
trainee U تعلیم گیرنده
trainees U تعلیم گیرنده
receiver U دستگاه گیرنده
receiver U گیرنده رادیویی
receiver U فرف گیرنده
receivers U دستگاه گیرنده
receivers U گیرنده رادیویی
jammed U سد گیرنده پاس
receivers U فرف گیرنده
jam U سد گیرنده پاس
prepossessing U گیرنده جالب
comprehensive U فرا گیرنده
borrowers U وام گیرنده
striking U موثر گیرنده
borrower U قرض گیرنده
strikingly U موثر گیرنده
payee U گیرنده وجه
borrower U وام گیرنده
platform U رسانگر حامل گیرنده
printing receiving apparatus U دستگاه گیرنده ثبات
platforms U رسانگر حامل گیرنده
zero beat U تنظیم موج گیرنده
transceiver U دستگاه گیرنده فرستنده
superheterodyne receiver U گیرنده سوپر هترودین
directional reciever U گیرنده جهت دار
consignee U گیرنده کالای ارسالی
decision making unit U واحد تصمیم گیرنده
d.c. reciever U گیرنده جریان دائم
donee country U کشور کمک گیرنده
long wave receiver U گیرنده موج بلند
marginal borrower U وام گیرنده نهائی
mains receiving set U دستگاه گیرنده شبکه
periclinal U ازهمه سو شیب گیرنده
iterative U ازسر گیرنده تکراری
radio sextant U گیرنده امواج کیهانی
receiver gating U ولت افزایی گیرنده
receiver output volume U شدت صوت گیرنده
overtaking vessel U شناوه سبقت گیرنده
receiver U دستگاه گیرنده بی سیم
feoffee U زعیم انتقال گیرنده
receivers U دستگاه گیرنده بی سیم
pressure points U نقطههای گیرنده فشار
determinant U تصمیم گیرنده عاجز
color zones U مناطق گیرنده رنگ
receptor U ستاره مساعد گیرنده
receptors U ستاره مساعد گیرنده
catcher U فرفرههای گیرنده محصول
borrower U عاریه گیرنده مقترض
holder U گیرنده اشغال کننده
holders U گیرنده اشغال کننده
alienee U گیرنده مال موردانتقال
address U نشانی گیرنده پیام
addressed U نشانی گیرنده پیام
annuitant U گیرنده مستمری سالیانه
determinants U تصمیم گیرنده عاجز
addresses U نشانی گیرنده پیام
borrowers U عاریه گیرنده مقترض
exempted , adressee U گیرنده معاف از اجرای دستور
pyrophorous U اتش گیرنده مجاورت هوا
remittee U گیرنده وجه فرستاده شده
large hande a U دارای دست بگیر گیرنده
split end U گیرنده توپ در انتهای خط جبهه
prehensive U گیرنده دارای قوه قبض
receptor U دستگاه گیرنده وان حمام
receptors U دستگاه گیرنده وان حمام
broadcast U ارسال داده به چندین گیرنده 2-
broadcasts U ارسال داده به چندین گیرنده 2-
donatory U گیرنده بخشش یاهدیه یاهبه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com