Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 75 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
dispensation
U
اعطا تقدیر
dispensations
U
اعطا تقدیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
endowment
U
اعطا
bestowal
U
اعطا
impartation
U
اعطا
awards
U
اعطا
endowments
U
اعطا
awarding
U
اعطا
awarded
U
اعطا
award
U
اعطا
vouchsafement
U
اعطا
grants
U
اعطا کردن
granted
U
اعطا کردن
grant
U
اعطا کردن
grant a credit
U
اعتباری را اعطا کردن
naturalization
U
اعطا یا قبول تابعیت
to grant a request
U
درخواستی را اعطا کردن
commendation
U
تقدیر
predestination
U
تقدیر
appreciations
U
تقدیر
appreciation
U
تقدیر
the weird sisters
U
تقدیر
predetermination
U
تقدیر
foreordainment
U
تقدیر
fate
U
تقدیر
foredoom
U
تقدیر
fates
U
تقدیر
destination
U
تقدیر
destinations
U
تقدیر
conferred a degree
U
درجه دانشگاهی اعطا کردن
award
U
مقرر داشتن اعطا کردن
edict of emancipation
U
ازادی بی قید و شرط اعطا شد
enfranchising
U
حقوق مدنی اعطا کردن به
awarding
U
مقرر داشتن اعطا کردن
awarded
U
مقرر داشتن اعطا کردن
enfranchise
U
حقوق مدنی اعطا کردن به
enfranchised
U
حقوق مدنی اعطا کردن به
enfranchises
U
حقوق مدنی اعطا کردن به
awards
U
مقرر داشتن اعطا کردن
ordinance
U
مشیت تقدیر
ordinace
U
مشیت تقدیر
predestinarian
U
معتقد به تقدیر
awarding
U
پاداش تقدیر
awarded
U
پاداش تقدیر
award
U
پاداش تقدیر
foreordinate
U
تقدیر کردن
awards
U
پاداش تقدیر
ordinances
U
مشیت تقدیر
commendatory
U
تقدیر امیز
appreciator
U
تقدیر کننده
allotment
U
سرنوشت تقدیر
allotments
U
سرنوشت تقدیر
fatally
U
به حکم تقدیر
cumlaude
U
با افهار تقدیر
commendation
U
سفارش تقدیر
tenant by sufferance
U
مستاجر به تقدیر موجر
to follow ones nose
U
کار رابدست تقدیر
destiny
U
تقدیر نصیب و قسمت
thank
U
تقدیر سپاسگزاری کردن
thanked
U
تقدیر سپاسگزاری کردن
thanking
U
تقدیر سپاسگزاری کردن
inappreciable
U
غیرقابل تقدیر نامحسوس
inestimably
U
بطور تقدیر ناپذیر
destinies
U
تقدیر نصیب و قسمت
patents
U
امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
patenting
U
امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
patented
U
امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
patent
U
امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
hold out
<idiom>
U
حاصل شدن ،تقدیر کردن
palmary
U
شایسته ستایش و تقدیر برجسته
prize courts
U
به دست امده عنوان غنیمت جنگی اعطا نمیشود
particularism
U
اعطا استقلال سیاسی به کشورها و اجزاء متشکله یک امپراطوری
inestimably
U
پیش ازانکه بتوان تقدیر کردیا بران بهاگذارد
emancipation proclamation
U
اعلامیه ازادی بردگان اعلامیهای که در اول ژانویه 3681 به وسیله ابراهام لینکلن رئیس جمهور امریکاصادر و به موجب ان به بردگان سیاهپوست امریکایی ازادی اعطا شد
inappreciation
U
عدم تقدیر عدم درک
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com