English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
spiritism U اعتقاد به وجود روح وبازگشت ارواح بعالم مادی روح گرایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
animism U اعتقاد باینکه ارواح مجرد وجود دارند اعتقاد بعالم روح و تجسم ارواح مردگان
unitarianism U وحدت گرایی اعتقاد بوحدت وجود
autism U عدم توجه بعالم مادی
objectivism U ادبیات و هنر مادی مادی گرایی
spiritualism U اعتقاد به احضار ارواح
to believe in ghosts U اعتقاد داشتن به ارواح
objectivism U عین گرایی فلسفه مادی
ambivert U شخصی که نه زیاد بعالم باطنی توجه دارد نه بعالم خارجی
syupersubstantial U مافق وجود یا جوهر مادی روحی
utilitarianism U کاربرد گرایی اعتقاد باینکه نیکی
factionalism U اعتقاد به لزوم وجود احزاب سیاسی
animism U همزاد گرایی اعتقاد باینکه روح اساس زندگی است
anthropopathism U اعتقاد به وجود روح انسانی در اشیاء و موجودات
subjective U فلسفه مبتنی بر اعتقاد به اصالت ادراکات ذهنی ومحدودیت اگاهی انسان صرفا" به همین ادراکات درون گرایی
materialism U فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
social contract U اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
spirituous U مربوط بعالم معنویات
cosmic U مربوط بعالم هستی
counter jump U پرش با نیم چرخش وبازگشت روی لبه همان اسکیت
supernal U بلند وابسته بعالم بالا
sublimation U توجه بعالم بالاوامور عالیه
thermosetting plastics U پلیمرهای ساختگی که در اثرگرما بصورت شیمیایی وبازگشت ناپذیر تغییر میکند
hydrotropism U اب گرایی یا هیدروتربیسم رطوبت گرایی
anagogy U بزرگی معنوی ارتقاء فکر بعالم علوی
anagoge U بزرگی معنوی ارتقاء فکر بعالم علوی
lemures U ارواح
ghost dance U رقص ارواح
shadow play U نمایش ارواح
spiritualism U اعتقادبه عالم ارواح
all souls day U روزاستغاثه برای ارواح
yama U یاما : رب النوع ارواح وداورمردگان
telekinesis U حرکت اجسام بوسیله ارواح
manes U ارواح اموات مانی نقاش
shinto U مذهب ارواح پرستی درژاپن
lar U نام یکی از ارواح حافظ خانه
cabbalah U علوم اسرار امیز ازقبیل علم ارواح
cabala U علوم اسرار امیز ازقبیل علم ارواح
cabbala U علوم اسرار امیز ازقبیل علم ارواح
bead roll U صورت مردگانی که برای ارواح انها فاتحه یادعامیخوانند
beadroll U صورت مردگانیکه باید برای ارواح انها فاتحه یادعابخوانند
enclave economices U اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
tap loop jump U پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
toe loop jump U پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
so matic U مادی
fleshly U مادی
worldling U مادی
physical U مادی
materialists U مادی
rain worm U مادی
materials U مادی
irrigation channel U مادی
canals U مادی
canal U مادی
corporeal U مادی
hylic U مادی
catch feeder U مادی
material U مادی
materialist U مادی
physical coercion U اجبار مادی
materialize U مادی کردن
materialized U مادی کردن
immaterial U غیر مادی
materialising U مادی کردن
materializes U مادی کردن
physicism U حکمت مادی
materializing U مادی کردن
overseer of irrigation channel U مادی سالار
materialises U مادی کردن
physical record U مدرک مادی
tangible assets U دارائیهای مادی
tangible property U دارائی مادی
materialised U مادی کردن
physical dimension U بعد مادی
materialization U مادی سازی
materials U مادی جسمانی
material damage U خسارت مادی
matter wave U موج مادی
worldly U جسمانی مادی
spiritually U غیر مادی
hylozoism U فلسفه مادی
physical science U دانش مادی
earthen U مادی جسمانی
incorporeal U غیر مادی
physical connection U اتصال مادی
incorporal U غیر مادی
physical device U ابزار مادی
material incentives U انگیزههای مادی
material incentives U محرکهای مادی
material mass U جرم مادی
natural philosopher U حکیم مادی
physical U مادی جسمانی
idiographic U مجازی مادی
material U مادی جسمانی
wilson U پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
substantiating U شکل مادی بخشیدن به
substantiates U شکل مادی بخشیدن به
substantiated U شکل مادی بخشیدن به
physical element of crime U عنصر مادی جرم
superphysical U ماورای عالم مادی
strict liability offence U جرم مادی صرف
substantiate U شکل مادی بخشیدن به
primary masses U نقاط مادی اولیه
spiritusoity U عالم غیر مادی
valor U ارزش مادی اهمیت
superempirical U خارج از جهان مادی
immaterialize U غیر مادی کردن
materiality U جنبه مادی ضرورت
valour U ارزش مادی اهمیت
incorporeally U بطور غیر مادی
dialectical materialism U اساسا اقتصادی یا مادی هستند .
spiritual U غیر مادی بطور روحانی
transcendentalism U فلسفه خارج جهان مادی
materiel U قسمت مادی یا مکانیکی هنر تکنیک
psychomancy U رابطه با روح رابطه ارواح باهم
corpus delicti U عنصر مادی جرم وعمل خلاف قانون
believing U با اعتقاد
faith U اعتقاد
belief U اعتقاد
credence U اعتقاد
misbeliever U بی اعتقاد
faiths U اعتقاد
confidence U اعتقاد
confidences U اعتقاد
unbelieving U بی اعتقاد
objectify U بنظر اوردن بصورت مادی و خارجی مجسم کردن
demonism U اعتقاد بدیو
fatalism U اعتقاد به سرنوشت
misbelief U اعتقاد خطا
credibly U از روی اعتقاد
hylicism U اعتقاد به مادیات
anomie U اعتقاد به بی نظمی
ism U اعتقاد رویه
anomy U اعتقاد به بی نظمی
fairyism U اعتقاد به جن و پری
cloaca theory U اعتقاد به مقعدزایی
evolutionism U اعتقاد به تکامل
misbelieve U بی اعتقاد شدن
theism U اعتقاد بخدا
creationism U اعتقاد به افرینش
relativism U اعتقاد به نسبیت
credited U اعتقاد کردن
crediting U اعتقاد کردن
credits U اعتقاد کردن
credit U اعتقاد کردن
fetishism U اعتقاد به طلسم
trusted U اعتقاد اعتبار
trinitarianism U اعتقاد به تثلیت
trust U اعتقاد اعتبار
trusts U اعتقاد اعتبار
conviction U اعتقاد راسخ
convictions U اعتقاد راسخ
determinism U اعتقاد به جبر
advantaged U کسیکه در شرایط بهتری از لحاظ اجتماعی و یا مادی قرار دارد
monism U اعتقاد وحدت خدا
monotheism U اعتقاد به خدای واحد
factionalism U اعتقاد به سیستم حزبی
nicene creed U اعتقاد نامه نیسن
unbelievin U بی اعتقاد دیر باور
misbelieve U اعتقاد خطا پیداکردن
to put [place] credence in something U به چیزی اعتقاد کردن
to give credence to something U به چیزی اعتقاد کردن
immortalism U اعتقاد به ماندگاری روح
historical determinism U اعتقاد به جبر تاریخ
article of faith U اعتقاد و عقیده باطنی
vitalism U اعتقاد به اصالت حیات
vampirism U اعتقاد بوجود vampire
theodicy U اعتقاد بعدالت خدایی
to believe in something U به چیزی اعتقاد داشتن
unbelievers U بی اعتقاد دیر باور
unbeliever U بی اعتقاد دیر باور
denominationalism U اعتقاد به تفکیک و تقسیم
dialectic materialism U دیالکتیک مادی مبتنی بر قبول جبرتاریخ به عنوان یک سائق عمده وقایع
ultra individualism U اعتقاد به اصالت فرد در حد افراط
disbelieved U اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
casualism U اعتقاد به شانس و تصادف تصادفا"
disbelieves U اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
syncretism U اعتقاد به توحید عقاید همتایی
triune U اعتقاد بوجود سه شخصیت در خدا
disbelieving U اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
salvationism U اعتقاد بلزوم رستگاری از گناه
immaterialism U عدم اعتقاد به ماده تجرد
disbelieve U اعتقاد نکردن دروغ پنداشتن
adventism U اعتقاد بدوباره امدن مسیح
idealistically U از روی اعتقاد به تصور وخیال
atomism U عقیده باینکه جهان مادی ازذرات ریز ساده تشکیل شده است
infallibilism U اعتقاد باین اصل که پاپ خطانمیکند
millenarianism U اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
hylotheism U اعتقاد به یکی بودن خدا و ماده
born-again U دارای اعتقاد بازیافته نسبت به چیزی
finality U اعتقاد بعلت نهایی در گیتی قطعیت
sabbatarianism U اعتقاد به تعطیل کار و عبادت دریکشنبه ها
activism U اعتقاد بلزوم عملیات حاد وشدید
guild socialism U اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
liberalism U اعتقاد به ازادی ازلی و ابدی انسان
tritheism U سه خدایی اعتقاد باقانیم ثلاثه مسیحیت
ceremonialism U اعتقاد به لزوم رعایت کامل تشریفات
traditionalism U سنت پرستی اعتقاد برسوم باستانی
chiliasm U اعتقاد به فهور مجدد هزارساله مسیح
sensualism U حس گرایی
hydrotropic U اب گرایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com