English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pauperism U اعانه بگیری گروه گدایان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pauper list U صورت گدایان یا اعانه بگیران
outdoor relief U اعانه بمردمی که بیرون ازبنگاه اعانه زندگی می کنند
venality U پول بگیری
pauperdom U جماعت گدایان
beggary U محل سکونت گدایان گداخانه
subvention U اعانه تخصیص اعانه
packs U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
pack U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
ball is in your court <idiom> U [نوبت تو هست که قدم بعدی را برداری یا تصمیم بگیری]
beach group U گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
commodity groups U گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
beach party U گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
handout U اعانه
relief U اعانه
contributions U اعانه
contribution U اعانه
subsidy U اعانه
pauper relief U اعانه
handouts U اعانه
handout U اعانه
money box U صندوق اعانه
poor box U صندوق اعانه
subscriber U اعانه دهنده
grant in aid U اعانه ملی
benefiting U احسان اعانه
benefit U احسان اعانه
bounty U اعانه شهامت
contributors U اعانه دهنده
fund-raising U گردآوری اعانه
relief fund U وجوه اعانه
contributed U اعانه دادن
subscribers U اعانه دهنده
money-box U صندوق اعانه
contribute U اعانه دادن
subescription U پول اعانه
benefited U احسان اعانه
contributor U اعانه دهنده
contributing U اعانه دادن
contributes U اعانه دادن
money-boxes U صندوق اعانه
civil reserve air fleet U گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
task component U بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
framing U یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
benefit U اعانه سود بردن
subsoription U پول یاوجه اعانه
benefited U اعانه سود بردن
benefiting U اعانه سود بردن
grants U کمک دولتی اعانه
relieving officer U مامور اعانه فقرا
granted U کمک دولتی اعانه
grant U کمک دولتی اعانه
to go on the parish U اعانه محلی گرفتن
clean up party U گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
community chest U صندوق اعانه برای امورخیریه
sustentation fund U اعانه برای روحانیون بی نوا
benefit U نمایش برای جمع اوری اعانه .
benefiting U نمایش برای جمع اوری اعانه .
benefited U نمایش برای جمع اوری اعانه .
task force U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task forces U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
countervailing power U قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
out relief U دستگیری مردمی که در بنگاه اعانه بودباش ندارند
subvention U اعانه نقدی دولت به بنگاه عام المنفعه
casual poor U کسیکه گاه گاهی نیازمند اعانه میشود
kaldor criterion U ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
amphibious task group U گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
contributions U جبران ضرر وارده به یکی ازشرکا به وسیله سایرین اعانه دادن
contribution U جبران ضرر وارده به یکی ازشرکا به وسیله سایرین اعانه دادن
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
hordes U گروه بیشمار گروه
horde U گروه بیشمار گروه
battery of tests U گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
to send round the hat U برای کسی اعانه جمع کردن کشکول گدایی برای کسی دست گرفتن
cliques U گروه
parcel U گروه
throngs U گروه
thronging U گروه
thronged U گروه
swarm U گروه
swarms U گروه
shoal U گروه
trooped U گروه
shoals U گروه
troop U گروه
folk U گروه
batches U گروه
clique U گروه
gangs U گروه
frying U گروه
fry U گروه
g , series U گروه ژ
fries U گروه
ensign U گروه
batch U گروه
parcels U گروه
ensigns U گروه
gang U گروه
swarmed U گروه
trooping U گروه
folks U گروه
throng U گروه
cluster U گروه
cluster bomb U گروه
cluster bombs U گروه
platoon U گروه
bunch U گروه
bunched U گروه
bunches U گروه
clusters U گروه
host U گروه
hosted U گروه
hosting U گروه
bunching U گروه
teams U گروه
flocks U گروه
mass U گروه
flocking U گروه
masses U گروه
flocked U گروه
massing U گروه
flock U گروه
assembly U گروه
platoons U گروه
covey U گروه
hosts U گروه
party U گروه
multitude U گروه
companies U گروه
company U گروه
crowd U گروه
crowds U گروه
corps U گروه
concourses U گروه
concourse U گروه
set U گروه
sets U گروه
setting up U گروه
many U گروه
attack group U گروه تک
t group U گروه T
bevy U گروه
lot U گروه
herds U گروه
herding U گروه
school U گروه
schools U گروه
herded U گروه
herd U گروه
congregations U گروه
multitudes U گروه
ring U گروه
groups U گروه
squads U گروه
group U گروه
cohort U گروه
cohorts U گروه
squad U گروه
special interest group U گروه
team U گروه
congregation U گروه
amino group U گروه امینی
alkyl group U گروه الکیلی
disk pack U گروه بسته
alkyl group U گروه الکیل
diad U گروه دو عضوی
commonwealth of letters U گروه نویسندگاه
duty hands U گروه نگهبانان
command group U گروه فرماندهی
group analysis U تحلیل گروه
gas group U گروه گاز
acidic group U گروه اسید
acidic group U گروه اسیدی
functional group U گروه عاملی
acid group U گروه اسیدی
advance party U گروه پیشرو
advance point U گروه نوک
air group U گروه هوایی
formal group U گروه رسمی
experimental group U گروه ازمایشی
encounter group U گروه رویارویی
dyad U گروه دو عضوی
end group U گروه انتهایی
diaconate U گروه شماسان
armor group U گروه زرهی
billeting party U گروه پیشرو
chevroner U فرمانده گروه
center U گروه مرکزی
biotype U زیست گروه
bit stream U گروه بیتی
boatswain's party U گروه ملوان
bridged group U گروه پل شده
control group U گروه گواه
coordinated group U گروه کوئوردینانسی
bridging group U گروه پل شده
budget comittee U گروه بودجه
cable party U گروه لنگر
camp color party U گروه پرچم
captain of the forecastle U سر گروه لنگر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com