English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sciolism U اطلاعات ومعلومات سطحی شارلاتان بازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sciolist U دانشمندنما دارای اطلاعات سطحی شارلاتان
quackery U شارلاتان بازی حلیه گری
sciolistic U دارای اطلاعات سطحی
surficial swellings U بادکردگی سطحی زمین در اثریخ زدن اب زیر سطحی خاک
charlatans U شارلاتان
sciolistic U شارلاتان
charlatan U شارلاتان
quacksalver U شارلاتان
mountebanks U شارلاتان
medicaster U شارلاتان
mountebank U شارلاتان
crocuses U طبیب شارلاتان
crocus U طبیب شارلاتان
quacked U شارلاتان زبان باز
quacks U شارلاتان زبان باز
quacking U شارلاتان زبان باز
quack U شارلاتان زبان باز
window U تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
Viewdata U سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود
associative storage U یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service U سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
attributes U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributing U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attribute U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
derived information U اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
aperture card U روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
radar correlation U درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
shinny U بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
trapdoor U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoors U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
automatic data processing U پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
topsoil U خاک سطحی خاک سطحی را برداشتن
distance vector protocols U اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
harlequinade U بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
connexions U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connection U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
frame U مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
cutthroat U بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
gamesmanship U مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
misplay U بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
game U وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
to make a trick U با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
dib U ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
kiss in the ring U بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
shinney U بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
fire fight U ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
defense system aquisition U سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
civilian internee information bureau U دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
inning U گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
helped U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
help U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
crampet game U بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
charlatanic U امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
harlepuinade U نمایش لال بازی ودلقک بازی
negative acknowledgement U کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
windowing U 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
Bureaucracy . Red tape . U کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
bandwidth U در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
shallows U کم اب سطحی
surface U سطحی
acrotic U سطحی
shallowest U کم اب سطحی
shallower U کم اب سطحی
shallow U کم اب سطحی
shallow foundation U پی سطحی
skin deep U سطحی
low level U سطحی
superficiality U سطحی
surfaces U سطحی
surface water U اب سطحی
decahedral U ده سطحی
sketchiest U سطحی
sketchily U سطحی
superficial U سطحی
sketchy U سطحی
sketchier U سطحی
surfaced U سطحی
planar U سطحی
skin-deep <idiom> U سطحی
skin effect U اثر سطحی
singeing U سوختگی سطحی
singed U سوختگی سطحی
singe U سوختگی سطحی
sheet washing U فرسایش سطحی
surfaced U سطحی جلادادن
surface U سطحی جلادادن
surface reverbration U برگشتهای سطحی
sorption U جذب سطحی
statical moment U لنگر سطحی
surface inflow U اب سطحی ورودی
surface irrigation U ابیاری سطحی
surface leakage U نشت سطحی
singes U سوختگی سطحی
surface moisture U رطوبت سطحی
surface ornament U تزیینات سطحی
surface outflow U اب سطحی خروجی
surface soil U خاک سطحی
surface targets U هدفهای سطحی
surface tension U کشش سطحی
surface evaporation U تبخیر سطحی
surface erosion U فرسایش سطحی
surface dressing U پوشش سطحی
suface wind U باد سطحی
surface burning U احتراق سطحی
surface burst U ترکش سطحی
surface charge U بار سطحی
surface contact rectifier U یکسوکننده سطحی
surface corrosion U خوردگی سطحی
surface creep U خزیدن سطحی
surface detection U اکتشاف سطحی
surface detection U راداراکتشافی سطحی
surface drains U زهکشهای سطحی
surfaces U سطحی جلادادن
bounding mine U مین سطحی
flesh wound U زخم سطحی
adsorption U کشش سطحی
formal logic U قضاوت سطحی
free moisture U رطوبت سطحی
ground swell U موج سطحی
adsorption U جذب سطحی
adsorbent U جاذب سطحی
extensive cultivation U زراعت سطحی
extensive agriculture U کشاورزی سطحی
blanket grouting U تزریق سطحی
dodecahedral U دوازده سطحی
dodecahedron U دوازده سطحی
evaporation U تبخیر سطحی
epilimnion U اب لایه سطحی
heptahedral U هفت سطحی
hexahedral U مکعب شش سطحی
superficially U بطور سطحی
multi level U چند سطحی
multilevel U چند سطحی
n level logic U منطق N سطحی
interfacial tension U کشش سطحی
one level memory U حافظه یک سطحی
pentahedral U پنج سطحی
smattering U دانش سطحی
low level winds U بادهای سطحی
floating mine U مین سطحی
surface tensity U کشش سطحی
hexahedron U جسم شش سطحی
horizontal curve U پیچ سطحی
impact burst U ترکش سطحی
area load U بار سطحی
adhesion U جاذبه سطحی
piers U پایه و سطحی
pier U پایه و سطحی
interfacial force U کشش سطحی
polyhedral U چند سطحی
top soil U خاک سطحی
topdress U سطحی ریختن
surface width U عرض سطحی
surface treatment U عملیات سطحی
split-level U چند سطحی
trihedral U سه روی سه سطحی
two level store U انباره دو سطحی
surface treatment U روکش سطحی
surface treatment U اسفالت سطحی
surface treatment U اندود سطحی
capital widening U افزایش سطحی سرمایه
puppy love U عشق سطحی و زودرس
scorches U بطور سطحی سوختن
density of surface charge U چگالی بار سطحی
carburize U سخت گرداندن سطحی
case harden U سخت گردانی سطحی
hard surfacing U سخت گردانی سطحی
case hardening U سخت گردانی سطحی
Band-Aids U چارهی سطحی و موقتی
surface integral U انتگرال سطحی [ریاضی]
crazing U ترک برداری سطحی
runoff coefficient U ضریب جریان سطحی
octahedron U جسم هشت سطحی
scorch U بطور سطحی سوختن
adsorb U جذب سطحی کردن
superficiality U دانش سطحی بیمایگی
in a perfunctory manner U بطور سرسری یا سطحی
antisurface U ضد عناصر سطحی شناوردشمن
hydrology U بررسی ابهای سطحی
magnetic surface charge U بار سطحی مغناطیسی
hokum U نمایش سطحی وبد
skims U بطور سطحی خواندن
adhesion U کشش سطحی دوسیدگی
heptahedron U جسم هفت سطحی
hard surface U سخت کردن سطحی
skimmed U بطور سطحی خواندن
multilevel sort U ترتیب چند سطحی
skim U بطور سطحی خواندن
adhesion U کشش سطحی پیوستگی
hard face U سخت کردن سطحی
adhesion force U نیروی کشش سطحی
Band-Aid U چارهی سطحی و موقتی
surface decarburization U کربن گیری سطحی
singed U بطور سطحی سوختن
singeing U بطور سطحی سوختن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com