Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
marginal data
U
اطلاعات حاشیهای نقشه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
back up
U
اطلاعات مکمل حاشیهای نقشه پشتیبانی کردن
back-up
U
اطلاعات مکمل حاشیهای نقشه پشتیبانی کردن
aeronautical information overprint
U
اطلاعات حاشیهای نقشه ناوبری هوایی
Other Matches
bi margin format
U
نقشه دو حاشیهای
bleeding edge
U
حاشیه مخصوص ثبت اطلاعات حاشیهای
map compilation
U
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
border break
U
ادامه دادن اطلاعات نقشه تا حاشیه ان
survey information center
U
مرکز اطلاعات نقشه برداری در توپخانه لشکری یا سپاه
A to Z
U
کتابی حاوی اطلاعات مربوط به نقشه راههای یک شهر یا ناحیه مشخص
marginal
U
کم حاشیهای
limbic
U
حاشیهای
marginal
U
حاشیهای
margin
U
حاشیهای
margins
U
حاشیهای
marginal frequencies
U
فراوانیهای حاشیهای
marginal group
U
گروه حاشیهای
marginal
U
حاشیهای خطرناک
marginal man
U
انسان حاشیهای
beside the point
<idiom>
U
مسائل حاشیهای
sunk cost
U
هزینه حاشیهای
overhead
U
منابع حاشیهای
overhead costs
U
هزینههای حاشیهای
window
U
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
maps
U
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
map
U
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
associative storage
U
یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
strategy
U
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies
U
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
conformal projection
U
نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
line route map
U
نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
docking plan
U
نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
echo check
U
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
cartographers
U
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
hyetography
U
نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
control map
U
نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
cartographer
U
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
dow jones information service
U
سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
attributing
U
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
derived information
U
اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
attribute
U
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributes
U
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
radar correlation
U
درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
aperture card
U
روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
mapping
U
نقشه کشی کردن تهیه نقشه
topographic map
U
نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
trapdoors
U
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoor
U
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
automatic data processing
U
پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
distance vector protocols
U
اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
storage map
U
نقشه انباره نقشه انبارش
read time
U
زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
regrade
U
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
connection
U
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connexions
U
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
orthographic
U
تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
data transceiver
U
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
civilian internee information bureau
U
دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
defense system aquisition
U
سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
plot
U
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plots
U
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plotted
U
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
helped
U
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
help
U
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps
U
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
map sheet
U
شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
geodesy
U
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
negative acknowledgement
U
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
vignetting
U
سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
windowing
U
1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
spandrel
U
لچک
[در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
outline assembly drawing
U
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
common control
U
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum
U
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
bandwidth
U
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
computer aided design and drafting
U
طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
bench mark
U
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
infra red link
U
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
IrDA
U
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
grid navigation
U
ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
polar stereographic
U
سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
projections
U
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projection
U
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
trimsize
U
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
trig list
U
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
intelligence process
U
جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
map plane
U
سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
survey station
U
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
field control
U
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
rambling
U
بی نقشه
plan view
U
نقشه کف
plots
U
نقشه
schemed
U
نقشه
scheme
U
نقشه
models
U
نقشه
cartographer
U
نقشه کش
modelled
U
نقشه
modeled
U
نقشه
model
U
نقشه
cartographers
U
نقشه کش
plans
U
نقشه
planless
U
بی نقشه
plat
U
نقشه
draughtsman
U
نقشه کش
plan
U
نقشه کف
plot
U
نقشه
plan
U
نقشه
plotted
U
نقشه
draughtsmen
U
نقشه کش
drawing
U
نقشه
draftsmen
U
نقشه کش
designs
U
نقشه
design
U
نقشه
plans
U
نقشه کف
drawings
U
نقشه
visual aid
U
نقشه
charts
U
نقشه
designers
U
نقشه کش
designer
U
نقشه کش
chart
U
نقشه
charted
U
نقشه
charting
U
نقشه
plotless
U
بی نقشه
maps
U
نقشه
project
U
نقشه
planners
U
نقشه کش
planner
U
نقشه کش
outlining
U
نقشه
outlines
U
نقشه
outlined
U
نقشه
draftsman
U
نقشه کش
cartograph
U
نقشه
projects
U
نقشه
programs
U
نقشه
map maker
U
نقشه کش
program
U
نقشه
outline
U
نقشه
projected
U
نقشه
tracers
U
نقشه کش
mounted map
U
نقشه
schemes
U
نقشه
map
U
نقشه
tracer
U
نقشه کش
information
U
اطلاعات
counterintelligence
U
ضد اطلاعات
data
U
اطلاعات
[pieces of]
information
U
اطلاعات
intelligence
U
اطلاعات
witting
U
اطلاعات
detail drawing
U
نقشه جزئیات
drawing
U
نقشه کشی
detail drawing
U
نقشه تفصیلی
storage map
U
نقشه حافظه
strategic map
U
نقشه نظامی
plotted
U
گراف یا نقشه
stereotaxic atlas
U
نقشه مغز
drawing
U
نقشه کارگاهی
pinning
U
سنجاق نقشه
land map
U
نقشه جغرافیایی
pinned
U
سنجاق نقشه
key plan
U
نقشه راهنما
key map
U
نقشه راهنما
site plan
U
نقشه جایگاه
designment
U
نقشه کشی
site plan
U
نقشه محل
situation map
U
نقشه وضعیت
pin
U
سنجاق نقشه
karnaugh map
U
نقشه کارنو
drawings
U
نقشه کارگاهی
drawings
U
نقشه کشی
star chart
U
نقشه ستارگان
strategic plan
U
نقشه جنگ
wrenches
U
نقشه فریبنده
general plan
U
نقشه عمومی
contour
U
نقشه برجسته
tabular drawing
U
نقشه شیب
indifference map
U
نقشه بی تفاوتی
installation plan
U
نقشه ی نصب
index map
U
نقشه راهنما
geographic map
U
نقشه جغرافیایی
index map
U
نقشه عکسی
patterns
U
نقشه شکل
patterns
U
نقشه ساختن
pattern
U
نقشه شکل
pattern
U
نقشه ساختن
ideas
U
نقشه کار
portfolios
U
کلاسور نقشه
portfolio
U
کلاسور نقشه
hyerograph
U
نقشه بارندگی
hydrographic
U
نقشه اب نگاری
general plan
U
نقشه کلی
floor plan
U
نقشه اشکوب
structural draftsman
U
نقشه کش ساختمانی
structural drawing
U
نقشه ساختمانی
master plans
U
نقشه کلیات
synoptic chart
U
نقشه هوازی
plotted
U
نقشه کشیدن
idea
U
نقشه کار
plots
U
گراف یا نقشه
interconnection scheme
U
نقشه ی اتصال
interchart
U
در روی نقشه
plots
U
نقشه کشیدن
plot
U
گراف یا نقشه
plot
U
نقشه کشیدن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com