English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
intercalary U اضافی افزوده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
parity U بیت اضافی افزوده به کلمه داده برای بررسی پیوستی
expansion card U کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
pad character U حرف اضافی افزوده شده به رشته یا بسته یا فایل تا به اندازه مورد نظر برسد
Other Matches
dropper U قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
droppers U قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
surcharge U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharges U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
over break U خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
surcharge U نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharges U نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
expanded memory system U کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
extra duty U وفیفه اضافی ماموریت اضافی
increment U افزوده
increments U افزوده
gain U افزوده
gained U افزوده
gains U افزوده
addend U افزوده
additional U افزوده
given in U افزوده
accessional U افزوده
annexed U افزوده
adjuncts U افزوده
adjunct U افزوده
added U افزوده
added value U ارزش افزوده
boosted b voltage U ولتاژ افزوده ب
value added U ارزش افزوده
assigned <adj.> <past-p.> U افزوده شده
add on U افزوده شده
gain score U نمره افزوده
additive U افزاینده افزوده
paragoge U حرف افزوده
paragogic U افزوده الحاقی
allocated <adj.> <past-p.> U افزوده شده
additives U افزاینده افزوده
allotted <adj.> <past-p.> U افزوده شده
attached <adj.> <past-p.> U افزوده شده
voice-overs U سخنان افزوده
voice-over U سخنان افزوده
an interpolated verse U شعر افزوده
accrue U افزوده شدن
accruing U افزوده شدن
accrues U افزوده شدن
value added tax U مالیات ارزش افزوده
vat U مالیات بر ارزش افزوده
vats U مالیات بر ارزش افزوده
value added tax U مالیات بر ارزش افزوده
ohm additive افزوده های روغنی
value-added tax U مالیات ارزش افزوده
value-added tax U مالیات بر ارزش افزوده
excess length U طول افزوده شده
value added concept U مفهوم ارزش افزوده
value added taxation U مالیات بر ارزش افزوده
he has none the wiser U چیزی براطلاعتش افزوده نشد
her courage did accrue U برجراتش افزوده گشت جراتش زیادشد
epexegesis U کلمات افزوده شده برای توضیح
feeding storm U طوفانی که پیوسته برسختی ان افزوده میشد
shirt-tails U اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
top U جدیدترین داده فایل که به پشته افزوده میشود
shirt-tail U اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
accession number U نمره مسلسل کتابی که به کتب کتابخانه افزوده میشود
relocation U کمیت افزوده شد به یک آدرس برای انتقال به محل دیگری ازحافظه
progressive rebate U تخفیفی که با بالا رفتن حجم خرید به درصد ان افزوده می گردد
stirling cycle U سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
padding U حرف یا رقم افزوده برای پر کردن رشته یا بسته تا به طور مورد نظر برسد.
margin cost U مقدار هزینهای ک__ه در نتیجه اف_زایش محصول یک واحد تولیدی به کل هزینه افزوده میشود
metal deactivator U مادهای که برای کاهش امکان وقوع واکنشهاالکتروشیمیایی در تانک سیستم به سوختهای هیدروکربنی افزوده میشود
self- U که هر قطعه جدید اطلاع را یا قانون را به پایگاه داده اضافه میکند تا دانش مهارت و کارایی آن افزوده شود
desk accessory U در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
redundancies U بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
redundancy U بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
registers U ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود
register U ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود
registering U ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود
excess U اضافی
overflowed U اضافی
de trop U اضافی
relative U اضافی
overflows U اضافی
supplementary U اضافی
excesses U اضافی
extensions U اضافی
surplusage U اضافی
unduly U اضافی
floating U اضافی
accessional U اضافی
redundant U اضافی
extension U اضافی
surplus U اضافی
access U اضافی
paragogic U اضافی
additional U اضافی
accessed U اضافی
accesses U اضافی
overflow U اضافی
supplemantary U اضافی
surpluses U اضافی
supernumerary U اضافی
overtime U اضافی
plus U اضافی
accessing U اضافی
overcharged U هزینه اضافی
addition record U رکورد اضافی
aditional service U سرویس اضافی
overcharges U هزینه اضافی
adscript U یادداشت اضافی
an a.chapter U یک باب اضافی
overcharging U هزینه اضافی
adduct U ترکیب اضافی
additional <adj.> U مکمل اضافی
additional charges U اتهامات اضافی
additional charges U خرجهای اضافی
additional outlet آبگیر اضافی
additional score U نمره اضافی
ancillary equipment U تجهیزات اضافی
surplus material U ماده اضافی
overestimation U براورد اضافی
supplementary costs U هزینههای اضافی
surplus production U تولید اضافی
incremental cost U هزینه اضافی
surplus stock U موجودی اضافی
surplus value U ارزش اضافی
extra premium U پاداش اضافی
extra time U وقت اضافی
extra period U وقت اضافی
overhand knot U گره اضافی
overhead costs U هزینههای اضافی
sunk cost U هزینههای اضافی
spill water U ابهای اضافی
shootoff U مسابقه اضافی
redundant equation U معادله اضافی
poundage U هزینه اضافی
postiche U متن اضافی
overvoltage U ولتاژ اضافی
overpayment U پرداخت اضافی
overirrigation U ابیاری اضافی
extra equipment U تجهیزات اضافی
extra duty U خدمت اضافی
extra cost U هزینه اضافی
excess capacity U فرفیت اضافی
regulating cell U پیل اضافی
end cell U پیل اضافی
days of grace U مهلت اضافی
climbing lane U خط اضافی در سر بالایی
boostes pump U پمپ اضافی
extra current U جریان اضافی
auxiliary work U کارهای اضافی
beauty sleep U خواب اضافی
excess length U طول اضافی
the intercalary month U ماه اضافی
surplus water U ابهای اضافی
excess supply U عرضه اضافی
excess stock U مواد اضافی
excess reserves U ذخائر اضافی
excess profit U سود اضافی
excess price U قیمت اضافی
slip sheet U صفحه اضافی
excess pressure U فشار اضافی
excess load U بار اضافی
flab U گوشت اضافی
over- U گذشته اضافی
surcharges U مالیات اضافی
surcharge U هزینه اضافی
bonus U پرداخت اضافی
overtime U وقت اضافی
overload U بار اضافی
overloaded U بار اضافی
overloads U بار اضافی
further U اضافی زائد
furthered U اضافی زائد
overtime U ساعات اضافی
surcharge U مالیات اضافی
padding U متن اضافی
bonuses U پرداخت اضافی
barrage U وقت اضافی
barrages U وقت اضافی
over U گذشته اضافی
surcharges U هزینه اضافی
surcharge U نرخ اضافی
furthering U اضافی زائد
furthers U اضافی زائد
surcharges U نرخ اضافی
surtax U مالیات اضافی
superimposed U اتش اضافی
overcharge U هزینه اضافی
sudden-death U وقت اضافی
supplementary U اضافی مکمل
sudden death U وقت اضافی
noisy mode U سیستم محاسبات اعداد اعشاری که عددی غیر از صفر به محل کمترین ارزش در حین نرمالسازی عدد اعشاری افزوده میشود
third brush regulation U تنظیم با زغال اضافی
overcharges U اضافی هزینه کردن
third brush generator U دینام با زغال اضافی
additions U اسم اضافی ضمیمه
supertax U مالیات بر درامد اضافی
bonus U پرتاب پنالتی اضافی
shootoff U مسابقه اضافی تیراندازی
overcharging U اضافی هزینه کردن
excess meter U کنتور مصرف اضافی
surcharges U درصد هزینههای اضافی
overcharge U اضافی هزینه کردن
less than carload U وزن بار اضافی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com