English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
prototype U اصل ماده نخستین افریده
prototypes U اصل ماده نخستین افریده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
protoplast U نخستین ادم افریده
creature U افریده
misshapen U کج افریده
creatures U افریده
at first a U در نخستین دید در وهله نخستین
increate U افریده نشده
being U افریده مخلوق
pygmalionism U افریده پرستی
self created U خود افریده
created U افریده- مخلوق
moon calf U ادم کج افریده
thermite U ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset U ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
materialism U فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
photoresist U ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
female connector U دوشاخه ماده متصل کننده ماده
coolant U ماده سرماساز ماده خنک کننده
dopes U معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
gunk U ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
coolants U ماده سرماساز ماده خنک کننده
dope U معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
fuels U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelled U ماده انرژی زا ماده کارساز
fueled U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelling U ماده انرژی زا ماده کارساز
pigments U ماده رنگی ماده ملونه
pigment U ماده رنگی ماده ملونه
gynandromorph U جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
premiered U نخستین
quadrages ima U نخستین
premiere U نخستین
first detector U نخستین
initialling U نخستین
premieres U نخستین
proto U نخستین
incipient U نخستین
our first parents adam and eva U نخستین ما
premiers U نخستین
premier U نخستین
premiering U نخستین
initialled U نخستین
primal <adj.> U نخستین
initialing U نخستین
initials U نخستین
initialed U نخستین
primary U نخستین
first U نخستین
mixer U نخستین
mixers U نخستین
initial U نخستین
oogamete U سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
prototype U نخستین بشر
protomartyr U نخستین شهید
prototypes U نمونه نخستین
rough coat U نخستین اندود
first aids U کمکهای نخستین
prototypes U نخستین بشر
initial stage U طبقه نخستین
incunabula U نخستین دوره
prototype U نمونه نخستین
first impression U برداشت نخستین
first hand U نخستین بازی کن
first rate U نخستین درجه
proenomen U نام نخستین
hexateuch U نخستین توریه
primary colors U رنگهای نخستین
primary anxiety U اضطراب نخستین
menarche U نخستین قاعدگی
octateuch U نخستین عهدعتیق
initial movement U نخستین اقدام
in the egg U در مرحله نخستین
incipience U حالت نخستین
initial expenses U هزینه نخستین
primary drive U سائق نخستین
primary group U گروه نخستین
prime coat U روکش نخستین
primary zones U نواحی نخستین
primary treatment U پاکسازی نخستین
primary treatment U تصفیه نخستین
primary reinforcement U تقویت نخستین
primary productivity U فراوردگی نخستین
primary processes U فرایندهای نخستین
primary personality U شخصیت نخستین
primary needs U نیازهای نخستین
primary motivation U انگیزش نخستین
incipincy U حالت نخستین
the first day U نخستین رور
prime U نخستین اولیه
crossover U تمرکز نخستین
his opening remarks U نخستین گفتههای وی
primed U نخستین اولیه
book one U جلد نخستین
by return of post U با نخستین پست
primes U نخستین اولیه
trivium U دوره نخستین
primordial U اصل نخستین
springer stone U نخستین رگ پاطاق
primary U مقدماتی نخستین
at first push U در نخستین وهله
as a first step <adv.> U نخستین [اولا]
at the first blush U در نخستین وهله
at the first onset U در نخستین وهله
the first of all U نخستین همه
the opening chapter U نخستین فصل
prodelision U حذف نخستین حرفCanis
first fruits U نخستین دستاوردهای هر چیز
maiden speeches U نخستین نطق شخص
maiden speech U نخستین نطق شخص
opener U نخستین مسابقه از یک دورمسابقه
fifteen U نخستین امتیاز گیم
recoils U بحال نخستین برگشتن
primary mental abilities U تواناییهای عقلی نخستین
primary consumers U مصرف کنندگان نخستین
primary process thinking U اندیشیدن در فرایند نخستین
draw first blood U کسب نخستین امتیاز
primary amentia U نقص عقل نخستین
primary projection area U ناحیه فرافکنی نخستین
net primary production U تولید خالص نخستین
primary reinforcer U تقویت کننده نخستین
primary sensory area U ناحیه حسی نخستین
gross primary product U تولید ناخالص نخستین
on the first occasion U در نخستین وهله یا فرصت
break one's duck U کسب نخستین امتیاز
firstling U نوبر نخستین نتیجه
initial inverse voltage U ولتاژ معکوس نخستین
hexateuchal U شش کتاب نخستین از تورات
recoiling U بحال نخستین برگشتن
rudimentary knowledge U دانش مقدماتی یا نخستین
recoiled U بحال نخستین برگشتن
recoil U بحال نخستین برگشتن
primordial U عنصر نخستین اساسی
incipient stages U مراحل نخستین یا ابتدائی
acrospire U نخستین جوانهء دانه
initiate U نخستین قدم رابرداشتن
at the earliest p moment U در نخستین وهله امکان
initiated U نخستین قدم رابرداشتن
initiates U نخستین قدم رابرداشتن
the first person U نخستین شخص متکلم
foal tooth U نخستین دندان اسب
initiating U نخستین قدم رابرداشتن
hetaerism U ازدواج اشتراکی درقبایل نخستین
heptateuch U هفت کتاب نخستین توریه
plough monday U نخستین دوشنبه پس از خاج شویان
original sin U نخستین گناه ادم ابوالبشر
primary mental deficiency U عقب ماندگی ذهنی نخستین
relapsed U مرتد بحال نخستین برگشتن
relapses U مرتد بحال نخستین برگشتن
relapsing U مرتد بحال نخستین برگشتن
fleshment U خوشحالی حاصله از نخستین موفقیت
retranslate U دوباره بزبان نخستین دراوردن
primate U راسته پستانداران نخستین پایه
relapse U مرتد بحال نخستین برگشتن
premiere U نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premiering U نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premier U نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premiers U نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
protasis U نخستین قسمت درام قدیم رومی
premiered U نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
protogenetic U وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
protogenic U وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
imfancy U عدم بلوغ نخستین دوره رشد
sixth man U نخستین بازیگرذخیرهای که وارد میدان میشود
first reading U طرح نخستین لایحه قانونی درمجلس
stars and bars U نخستین پرچم ایالات متحده امریکا
premieres U نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
ground U بگل نشاندن اصول نخستین را یاددادن
break shot U نخستین ضربه برای پراکندن گویهای بیلیارد
revalorization U اعاده پول کشور به بهای نخستین خود
to nip or crush in the bud U در نخستین مرحله رشد کشتن یا پایمال کردن
previous examination U نخستین امتحانی که درجه A.B در کمبریج باید داد
fresher U نواموزدانشکده یادانشگاه دانشجوی نخستین سال دانشکده یادانشگا
grilse U ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
freshers U نواموزدانشکده یادانشگاه دانشجوی نخستین سال دانشکده یادانشگا
restorationism U عقیده باینکه بشرسرانجام بسعادت نخستین خود خواهدرسید
mural crown U ناجی که به نخستین بالارونده ازدیوار شهر دشمن داده میشد
little go U نخستین امتحانی که برای گرفتن درجه در a.b کمبریج باید داد
romulus U رمولوس برادررموس نخستین پادشاه بنیادگذار داستانی شهر روم
debuts U نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
debut U نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
pelasgic U نام نخستین نژادی که دریونان و جزیرههای خاورمدیترانه ساکن شدند
the great exhibition U نخستین نمایش بزرگ کالاکه درسال 1851 درلندن داده شد
debutant U نوازنده یا ناطقی که برای نخستین بار در جلو عموم فاهر میشود
platonic cycle or year مدت گردش اجرام آسمانی درهمه مدارهای خود و برگشت آنها بوضوح نخستین
broaches U برای نخستین بار بازکردن بازکردن یامطرح نمودن بسیخ کشیدن
notochord U نخستین محور تیره پشت میله غضروفی که در پشت جانوران است
broached U برای نخستین بار بازکردن بازکردن یامطرح نمودن بسیخ کشیدن
broach U برای نخستین بار بازکردن بازکردن یامطرح نمودن بسیخ کشیدن
broaching U برای نخستین بار بازکردن بازکردن یامطرح نمودن بسیخ کشیدن
initialed U نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
initialled U نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
initialing U نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
rough wrought U طرح شده تنهادرمراحل نخستین درست شده
initial U نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
caxton U کتاب کاکستون نخستین کتاب چاپ کن انگلیسی
initialling U نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
initials U نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
stuffed U ماده
substances U ماده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com