Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 136 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
lower floor
U
اشکوب زیرین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stratum
U
اشکوب
storey
U
اشکوب
floors
U
اشکوب
to go up one pair of stairs
U
یک اشکوب
floor
U
اشکوب
stair well
U
اشکوب
storey=story
U
اشکوب
story=storey
U
اشکوب
floored
U
اشکوب
stages
U
اشکوب
storeys
U
اشکوب
stage
U
اشکوب
low-rise
U
کم اشکوب
stories
U
اشکوب
mezzanine
U
نیم اشکوب
the second storey
U
اشکوب دوم
floor space
U
فضای اشکوب
mezzanine
U
اشکوب کوتاه
mezzanines
U
اشکوب کوتاه
floor plan
U
نقشه اشکوب
mezzanines
U
نیم اشکوب
the upper storey
U
اشکوب بالا
upper floor
U
اشکوب بالایی
ground floor
U
اشکوب همکف زمین
story
U
اشکوب داستان گفتن
basement storey
U
اشکوب زیر زمین
stages
U
مرحله دار شدن اشکوب
Anisian
U
اشکوب آنیزین
[زمین شناسی ]
Anisic
U
اشکوب آنیزین
[زمین شناسی ]
stage
U
مرحله دار شدن اشکوب
mezzanines
U
نیم اشکوب که میان دو طبقه ساختمان واقع باشد
mezzanine
U
نیم اشکوب که میان دو طبقه ساختمان واقع باشد
following
U
زیرین
under
U
زیرین
following
<adj.>
U
زیرین
underside
U
زیرین
following on
U
زیرین
under-
U
زیرین
after mentioned
U
زیرین
downstair
U
زیرین
undersides
U
زیرین
underlips
U
لب زیرین
underlines
U
خط زیرین
underlip
U
لب زیرین
subjecent
U
زیرین
underlined
U
خط زیرین
underline
U
خط زیرین
underscoring
U
زیرین خط
underscores
U
زیرین خط
underscored
U
زیرین خط
inferior
U
زیرین
inferiors
U
زیرین
underscore
U
زیرین خط
mandibular
U
ارواره زیرین
labium
U
لب زیرین حشره
inferior planets
U
سیارات زیرین
inferior colliculus
U
برجستگی زیرین
hypolimnion
U
اب سرد زیرین
hypodermis
U
پوست زیرین
the underwritten names
U
نامهای زیرین
tropopause
U
زیرین مرز
maxilla
U
ارواره زیرین
named here under
U
نامبرده زیرین
the figure below
U
رقم زیرین
ulna
U
زند زیرین
undercoat
U
پشم زیرین
underpart
U
زیرین بخش
sub grade
U
لایه زیرین
troposphere
U
زیرین سپهر
the f. words
U
کلمات زیرین
nether lip or jaw
U
لب یا ارواره زیرین
neath or neath
U
پایین زیرین
nether millstone
U
اسیاسنگ زیرین
limb
U
اندام زیرین
base stone
U
سنگ زیرین
undercuts
U
ببرش زیرین
downward
U
پایین زیرین
beneath
U
زیرین پایینی
bedding
U
لایه زیرین
underpasses
U
زیرین راه
underpass
U
زیرین راه
subways
U
مجرای زیرین
subway
U
مجرای زیرین
bottom line
U
طناب زیرین
underneath
U
زیرین پایینی
underworld
U
زیرین جهان
limbs
U
اندام زیرین
undercut
U
ببرش زیرین
bottom slide
U
لغزنده زیرین
culet
U
پخ زیرین برلیان
dewatering outlets
U
خروجی زیرین
true pelvis
U
لگن زیرین
cutis
U
پوست زیرین
binder course
U
قشر زیرین رویه
inframaxillary nerves
U
پیهای ارواره زیرین
infra axillary
U
وابسته به ارواره زیرین
cutis
U
لایه زیرین پوست
coarse adjustment knob
دکمه تنظیم زیرین
top lift
U
طبقه زیرین پاشنه پا
trismus
U
تشنج ارواره زیرین
underside
U
طرف یا سوی زیرین
nether millstone
U
سنگ زیرین اسیاب
lower branch of meridian
U
نصف النهار زیرین
undergrowth
U
پشم یارویش زیرین
press bed
U
بخش زیرین پرس
inframaxillary
U
وابسته به ارواره زیرین
undersides
U
طرف یا سوی زیرین
eupelagic environment
U
محیط زیر لایه زیرین
jowl
U
ارواره زیرین پرنده گونه
neck necessity
U
قسمت زیرین تاج ستون
calipee
U
کاسه زیرین لاک پشت
orlop
U
عرشه زیرین کشتی جنگی
orlop deck
U
عرشه زیرین کشتی جنگی
mandibular
U
اروارهای وابسته به ارواره زیرین
stag evil
U
تشنج ارواره زیرین اسب
semibasement
U
نیم طبقه زیرین ساختمان
jowls
U
ارواره زیرین پرنده گونه
jibbed
U
بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
jib
U
بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
diffusion
U
روش انتقال به سط وح زیرین مدار پیچیده
jibs
U
بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
martingale
U
طناب یا زنجیر زیرین دگل یابادبان
jibbing
U
بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
labrum
U
لب زیرین بند پائیان لبه بیرونی صدف لب
premaxilla
U
استخوان جلو ارواره زیرین مهره داران
rhizome
U
ساقههای زیر زمینی ریشه مانند ساقه زیرین
overshot jaw
U
ارواره زبرین هنگامی که ازارواره زیرین جلوترامده است
hard contact printing
U
چاپ تماسی که در ان هدچاپگر با نیروی محسوسی روی لایه زیرین فشار واردمی اورد
under weft
U
پود زیرین یا ضخیم
[جهت نشاندن گره ها در جای خود و محکم و یکنواخت شدن آنها]
underlays
U
در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
underlay
U
در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
overbite
U
پیشامدگی دندانهای زبرین نسبت به دندانهای زیرین
underpass
U
گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
underpasses
U
گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
labral
U
وابسته به لب زیرین بندپائیان یا لبه صدف ه لبه بیرونی صدف
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com