English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
program debugging U اشکال زدایی برنامه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
debugging a program U اشکال زدایی یک برنامه
transversal U اجرای هر جمله از یک برنامه برای اهداف اشکال زدایی
Other Matches
debugged U اشکال زدایی
debugs U اشکال زدایی
debugging U اشکال زدایی
debug U اشکال زدایی
debugging aids U وسائل اشکال زدایی
debug aids U ادوات اشکال زدایی
debug U اشکال زدایی کردن
debugged U اشکال زدایی کردن
debugging aids U ادوات اشکال زدایی
debugs U اشکال زدایی کردن
toolkit U مجموعه توابعی که به برنامه نویس درنوشتن و رفع اشکال برنامه کمک میکند
swarmed U چندین اشکال برنامه
swarms U چندین اشکال برنامه
debugger U برنامه اشکال زدایییثلاعللهگل
swarm U چندین اشکال برنامه
primitive U برای تولید اشکال پیچیده تر در برنامه گرافیکی
sets U معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
setting up U معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
set U معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
symbolic U برنامه رفع اشکال که نمایش نشانهای متغیرها و محل ها را هم ممکن می سازد
symbolically U برنامه رفع اشکال که نمایش نشانهای متغیرها و محل ها را هم ممکن می سازد
regional breakpoint U نقط ه توقف که در هر جایی از برنامه میتواند قرار بگیرد تا رفع اشکال شود
snapshot U چاپ ثباتها و بخش حافظه در یک لحظه مشخص , در هنگام رفع اشکال برنامه
snapshots U چاپ ثباتها و بخش حافظه در یک لحظه مشخص , در هنگام رفع اشکال برنامه
step U اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است
stepping U اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است
maintenance U بررسی کننده برنامه که اشکال فرعی یا خطایی که به بخشهای اصلی آسیب نمیزند را صحیح میکند
trace U برنامه تشخیص که برنامهای که رفع اشکال میشود را اجرا میکند در هر لحظه یک دستور و وضعیته و ثباتها را نمایش میدهد
traces U برنامه تشخیص که برنامهای که رفع اشکال میشود را اجرا میکند در هر لحظه یک دستور و وضعیته و ثباتها را نمایش میدهد
traced U برنامه تشخیص که برنامهای که رفع اشکال میشود را اجرا میکند در هر لحظه یک دستور و وضعیته و ثباتها را نمایش میدهد
error trapping U اشتباه زدایی غلط زدایی
dehydroisomerization U همپارش با هیدروژن زدایی ایزومر شدن با هیدروژن زدایی
utility U برنامه مفید که همراه با توابعی از قبیل جستجوی فایل , کپی کردن , دایرکتوری فایل , مرتب کردن و رفع اشکال و توابع ریاضی مختلف میباشد
api U مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود
gadroon U اشکال تزئینی محدب حاشیه بشقاب و فروف قدیمی اشکال تزئینی محدب حاشیه یقه
automatic programming U روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
source U برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس
object oriented U روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود
newer U دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new- U دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new U دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newest U دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
landing schedule U برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
jobs U دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
swapped U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
job U دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
swops U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopping U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swap U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopped U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swaps U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
dynamic data exchange U در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند
modular U بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
Send To command U دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد
deglaciation U یخ زدایی
dehydration U اب زدایی
de icing U یخ زدایی
preemptive multitasking U حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
dehydrohalogenation U هیدروهالوژن زدایی
depolarization U قطبش زدایی
deoxygenation U اکسیژن زدایی
demythologization U اسطوره زدایی
descaling U پوسته زدایی
deionization U یون زدایی
demodulation U تحمیل زدایی
dehydrogenation U هیدروژن زدایی
unlearning U یادگیری زدایی
deamination U امین زدایی
undoing U عمل زدایی
deforestation U جنگل زدایی
dealkylation U الکیل زدایی
decarbonylation U کربونیل زدایی
decarboxylation U کربوکسیل زدایی
decolorization U رنگ زدایی
decolourization U رنگ زدایی
deculturation U فرهنگ زدایی
degasify U گاز زدایی
de escalation U تشنج زدایی
genocide U نژاد زدایی
dehumidification U رطوبت زدایی
debug aids U ابزاراشکال زدایی
unconditioning U شرطی زدایی
decoloration U رنگ زدایی
demystified U راز زدایی
demystifies U راز زدایی
dispergation U لخته زدایی
disinhibition U بازداری زدایی
discoloration U رنگ زدایی
demystify U راز زدایی
desulphurizing U گوگرد زدایی
blanching U رنگ زدایی
decolonization U مستعمره زدایی
peptization U لخته زدایی
mechanical de icing U یخ زدایی مکانیکی
trubleshoot U عیب زدایی
troubleshoot U عیب زدایی
decentralization U مرکزیت زدایی
demystifying U راز زدایی
desulfurization U گوگرد زدایی
detente U تشنج زدایی
desalting U نمک زدایی
desensitization U حساسیت زدایی
desalinization U نمک زدایی
sterilization U گند زدایی
desegregation U جدایی زدایی
stain removed U لکه زدایی
accretion of silt U رسوب زدایی
desalination U نمک زدایی
demagnetization U مغناطیس زدایی
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
de-escalating U تشنج زدایی کردن
bleaching U رنگ زدایی الیاف
de-escalated U تشنج زدایی کردن
de-escalate U تشنج زدایی کردن
acid depolarization U قطبش زدایی اسیدی
bleaching powder U گرد رنگ زدایی
de escalate U تشنج زدایی کردن
pyrolytic dehydrogenation U هیدروژن زدایی تفکافتی
deskew U اریب زدایی کردن
de-escalates U تشنج زدایی کردن
hydrodesulfurizing U گوگرد زدایی با هیدروژن
demagnetization factor U ضریب مغناطیس زدایی
desegregating U تفکیک زدایی کردن
desegregates U تفکیک زدایی کردن
defuses U تشنج زدایی کردن
desulfurization unit U واحد گوگرد زدایی
defused U تشنج زدایی کردن
defuse U تشنج زدایی کردن
systematic desensitization U حساسیت زدایی منظم
demodulation U کشف تحمیل زدایی
defusing U تشنج زدایی کردن
desegregated U تفکیک زدایی کردن
desegregate U تفکیک زدایی کردن
dehydrocyclization U حلقهای شدن با هیدروژن زدایی
assembly U 1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
applet U 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
spinosity U اشکال
traverse U اشکال
traversed U اشکال
worriment U اشکال
traverses U اشکال
traversing U اشکال
barely U با اشکال
dead lock U اشکال
snaggy U پر اشکال
disadvantages U اشکال
bugs U اشکال
disadvantage U اشکال
bugging U اشکال
node U اشکال
nodes U اشکال
drawback U اشکال
bug U اشکال
drawbacks U اشکال
nodus U اشکال
geometric shapes U اشکال هندسی
geometrical figures U اشکال هندسی
difficulties U اشکال زحمت
diversely U به اشکال مختلف
debugging U اشکال زدائی
i can add rapidly U به اشکال ما افزود
hardness U اشکال سفتی
impediments U محظور اشکال
forms of currency U اشکال پول
difficulty U اشکال زحمت
trouble shooting U رفع اشکال
smooth delivery U تحویل بی اشکال
fault description U توضیح اشکال
to tide over a difficulty U اشکال را بر طرف
to make difficulties U اشکال تراشیدن
troubleshooting U اشکال یابی
description of error U توضیح اشکال
defect description U توضیح اشکال
nuclide U اشکال اتمی
error description U توضیح اشکال
burble U اشکال بی نظمی
baboons U اشکال مضحک
debugger U اشکال یابی
demurrable U اشکال کردنی
burbling U اشکال بی نظمی
burbles U اشکال بی نظمی
debugger U اشکال زدائی
baboon U اشکال مضحک
burbled U اشکال بی نظمی
impediment U محظور اشکال
to create a difficulty U اشکال پیش اوردن
To get into difficulties. U دچار اشکال شدن
discomfits U ایجاد اشکال کردن
acataposis U اشکال عمل بلع
bottle neck U مانع اشکال کار
kaleidoscopes U لوله اشکال نما
kaleidoscope U لوله اشکال نما
discomfiting U ایجاد اشکال کردن
discomfited U ایجاد اشکال کردن
discomfit U ایجاد اشکال کردن
it is particularly difficult U یک اشکال بخصوصی دارد
There is the rub. U اشکال درهمین جااست
To raise difficulties . To creat obstacles. U اشکال تراشی کردن
well U بدون اشکال اوه
handicap U امتیاز دادن اشکال
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com