English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bedlam U اشتباه شدید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
range error U اشتباه در تخمین دریایی اشتباه بردی اشتباه برد
fervour U حرارت شدید اشتیاق شدید
fervor U حرارت شدید اشتیاق شدید
glitches U یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
glitch U یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
out of place <idiom> U درجایی اشتباه ،درزمان اشتباه بودن
I consider that a mistake. [I regard that as a mistake.] U این به نظر من اشتباه است. [این را من اشتباه بحساب می آورم.]
datum error U اشتباه سطح مبنای ارتفاع اشتباه سطح مبنای اب دریا
delivery error U اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
severest U شدید
vehement U شدید
extensive U شدید
incontrollable U شدید
grievous U شدید
hyperpyrexia U تب شدید
severer U شدید
stalwarts U شدید
slashing U شدید
stalwart U شدید
strenuous U شدید
towering U شدید
sopping U شدید
inclement U شدید
rugged U شدید
vigorous U شدید
drastic U شدید
drastically U شدید
sweltering U شدید
two fisted U شدید
raging U شدید
acute U شدید
diametrical U شدید
diametric U شدید
vehemently U شدید
toughest U شدید
forcible U شدید
tougher U شدید
tough U شدید
draconic U شدید
intensive U شدید
intense U شدید
keenest U شدید
keen U شدید
climacteric <adj.> U شدید
high wrought U شدید
rigorous U شدید
severe U شدید
boisterous U شدید
violent U شدید
heavier U شدید پرزور
workouts U ورزش شدید
rain cats and dogs <idiom> U باران شدید
heaviest U شدید پرزور
heavies U شدید پرزور
heavy U شدید پرزور
workouts U کار شدید
clavus U سردرد شدید
workouts U تمرین شدید
slat U ضربه شدید
rain shower باران شدید
slats U ضربه شدید
boom U رونق شدید
hypersensitivity U حساسیت شدید
rush U حرکت شدید
rushing U حرکت شدید
hyperinflation U تورم شدید
high rate discharge U تخلیه شدید
high order detonation U انفجار شدید
penchant U میل شدید
high explosive U سوختار شدید
galloping inflation U تورم شدید
an intensive particle U ادات شدید
aggravator U شدید کننده
advertising blitz U تبلیغات شدید
passion U تعصب شدید
chronic U شدید گرانرو
revulsion U تنفر شدید
boomed U رونق شدید
booming U رونق شدید
booms U رونق شدید
rushed U حرکت شدید
workout U تمرین شدید
sthenic U شدید نیرومند
workout U کار شدید
workout U ورزش شدید
violent wind U باد شدید
schwarmerei U احساسات شدید
rumbustious U سخت شدید
pash U باران شدید
actude conditions U شرایط شدید
hard U مشکل شدید
impetuous U تند و شدید
vehemence U غضب شدید
salvoes U افهاراحساسات شدید
salvo U افهاراحساسات شدید
gird U ضربه شدید
exquisite U شدید سخت
harder U مشکل شدید
hardest U مشکل شدید
paroxysmal U طغیانی سخت شدید
going-over U عیب جویی شدید
goings-over U عیب جویی شدید
groundswell U طغیان شدید دریا
hardball U رقابت شدید و بیرحمانه
nymphomania U میل شدید زن بجماع
nosedive U نزول شدید یا ناگهانی
zing U جیغ شدید وتند
mass casualties U تلفات و ضایعات شدید
strong jump U جهش ابی شدید
escalating U شدید کردن یا شدن
hyperirritable U دارای حساسیت شدید
fanatical U دارای احساسات شدید
violent pain U درد سخت یا شدید
impacts U اصابت اثر شدید
yerk U حرکت سریع و شدید
hyperdeflation U انقباض پولی شدید
escalate U شدید کردن یا شدن
escalated U شدید کردن یا شدن
severely retarded U عقب مانده شدید
impact U اصابت اثر شدید
escalates U شدید کردن یا شدن
nosedive U نزول شدید کردن
nosedived U نزول شدید یا ناگهانی
nosedived U نزول شدید کردن
did you hurt your self a U ایاهیچ اذیت شدید
nosediving U نزول شدید یا ناگهانی
sternest U سخت و محکم شدید
fanatic U دارای احساسات شدید
burst advertising U شروع تبلیغات شدید
fanatics U دارای احساسات شدید
sterns U سخت و محکم شدید
sterner U سخت و محکم شدید
pathetic U دارای احساسات شدید
die U پارو زدن شدید
hunger for power [craving for power] U میل شدید به قدرت
nosedives U نزول شدید یا ناگهانی
nosedives U نزول شدید کردن
nosediving U نزول شدید کردن
high explosive shell U گلوله محترقه شدید
stern U سخت و محکم شدید
yen U تمایل رغبت شدید
high explosive U ماده منفجره شدید
maelstrom U طوفان یا گرداب شدید
hunger for data U میل شدید به داده ها
heightened U شدید کردن بسط دادن
heightening U شدید کردن بسط دادن
torrent U جریان شدید سیل وار
hysteric U دارای هیجان شدید یاهیستری
heightens U شدید کردن بسط دادن
torrents U جریان شدید سیل وار
heady U عجول شدید مست کننده
ground swell U طغیان شدید و وسیع اب اقیانوس
high explosive plastic U گلوله پلاستیکی سوختار شدید
candescent U دارای تشعشع یاگرمای شدید
big push theory of development U نظریه فشار شدید توسعه
hyperaesthesia U حخساسیت شدید در یک ناحیه بدن
basophil U میل ترکیبی شدید با موادقلیایی
hyperesthesia U حساسیت شدید در یک ناحیه بدن
anasarca U ورم تقریبا شدید پشام
ammonal U نوعی ماده منفجره شدید
high explosive antitank U گلوله سوختار شدید ضد تانک
give someone a good run for her money <idiom> U رقابت شدید به وجود آوردن
jars U اعمال شوک شدید به یک وسیله
earnest U سنگین علاقه شدید به چیزی
snifter U طوفان شدید وزش سخت
upthrow U بطرف بالاانداختن تحول شدید
hobby-horse U کار مورد علاقهی شدید
hobby-horses U کار مورد علاقهی شدید
fury U هیجان شدید وتند خشم
jarred U اعمال شوک شدید به یک وسیله
jar U اعمال شوک شدید به یک وسیله
heighten U شدید کردن بسط دادن
surge U تموج سریع برق نوسان شدید
jet U خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
surges U تموج سریع برق نوسان شدید
electric U حرکت شدید بار الکتریکی در یک هادی
A sharp note(reply). U نامه (جواب ) تند ( شدید اللحن )
jets U خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
jetting U خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
jetted U خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
(the) creeps <idiom> U احساس تنفر ویا ترس شدید
backlash U عکس العمل سیاسی واکنش شدید
surged U تموج سریع برق نوسان شدید
I had a very bad headache, a fever, and my whole body was shaking. U من سردرد شدید و تب داشتم و تمام بدنم می لرزید.
passion U اشتیاق وعلاقه شدید احساسات تند وشدید
fortis U دارای تلفظ شدید همراه بابازدم قوی
blown out U رانده شدن تخته موج سواری با باد شدید
thermal shock U تنش مکانیکی شدید ناشی ازافزایش ناگهانی دما
tantalus U تانتالوس که مورد شکنجه شدید زاوش قرار گرفت
Hypergraphia U [حالتی رفتاری مشخص شده با اشتیاق شدید برای نوشتن]
alley shot U ضربه شدید کم ارتفاع به دیوار مقابل که بعد به دیوارکناری می خورد
embattle U حاضر بجنگ شدن تحت فشار شدید قرار دادن
sailing U گردش ناخواسته رتورهای هلیکوپتر یا ملخ هواپیما درباد شدید
nympholepsy U جنون و علاقه شدید برای دسترسی به چیزهای غیرقابل حصول
paranoia U جنون ایجاد سوء ذن شدید و هذیان گویی و فقدان بصیرت
small craft warning U پرچم قرمز یا چراغ قرمزبعلامت باد شدید و دریای خطرناک
stenotherm U موجود غیر مقاون در مقابل تغییرات شدید درجه حرارت
fiend U دارای احساسات شدید [دیوانه وار مشتاق یا علاقه مند]
mistakes U اشتباه
mistaking U اشتباه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com