English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 43 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bishop U اسقف
bishops U اسقف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
metropolitan bishop U سر اسقف
archbshop U اسقف بزرگ
miter U تاج اسقف
prelatess U زن اسقف یا متران
prelature U اسقف نشین
primate of england U سر اسقف YORK
prince bishop U شاهزاده اسقف
provisor U اسقف نافرخرج
archdeacons U معاون اسقف
archdeacon U معاون اسقف
dioceses U اسقف نشین
archbishop U اسقف اعظم
mitres U تاج اسقف
mitre U تاج اسقف
archbishops U اسقف اعظم
miters U تاج اسقف
diocese U قلمرو اسقف
diocese U اسقف نشین
dioceses U قلمرو اسقف
vestment U لباس رسمی اسقف
cathedra U [صندلی اسقف در کلیسا]
prelature U قلمرو اسقف اعظم
miyred U مانند کلاه اسقف
mitriform U مانند کلاه اسقف
archbishopric U مقام یا قلمرو اسقف
diocesan U وابسته به قلمرو اسقف
archiepiscopal U متعلق به اسقف بزرگ
hierarch U سرکشیش اسقف بزرگ
prelate U اسقف اعظم کشیش ارشد
exarch U نایب السطنه اسقف اعظم
patriarchate U مقام بطریق یا اسقف بزرگ
archdiocesan U وابسته بقلمرو اسقف اعظم
prelates U اسقف اعظم کشیش ارشد
archdiocese U قلمرو مذهبی اسقف اعظم
pontifical U وابسته به پاپ یا اسقف جامه اسقفی
prelatic U وابسته به اسقف بزرگ متران وار
gremial U پارچهای که اسقف هنگام اجرای برخی ایین هاروی دامن میاندازد
deacons U خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
deacon U خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
surrogates U نماینده نماینده اسقف در هر ناحیه که مسئول صدور اسنادازدواج است
surrogate U نماینده نماینده اسقف در هر ناحیه که مسئول صدور اسنادازدواج است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com