English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 131 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
damping U استهلاک ارتعاش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
accelerated depreciation U استهلاک زودرس [روش استهلاک دارایی در مدتی کمتر از زمان مقرر]
tirl U ارتعاش صدای ارتعاش نخ یاکش
depreciation U استهلاک
wear and tear U استهلاک
amortisement U استهلاک
merger U استهلاک
mergers U استهلاک
replacement investment U استهلاک
damp U استهلاک
dampers U استهلاک
dampest U استهلاک
sublation U استهلاک
amortization U استهلاک
damping U استهلاک
redemption U بازپرداخت استهلاک
accelerated depreciation U استهلاک سریع
depreciation U استهلاک ناچیزشماری
depreciation allowances U ذخیره استهلاک
damping power U امکان استهلاک
allowance for depreciation U ذخیره استهلاک
amortization U استهلاک وام
capital depreciation U استهلاک سرمایه
depreciation rate U نرخ استهلاک
accelerated depreciation U استهلاک سریع
electrodynamic damping U استهلاک الکترودینامیکی
attenuation coefficient U ضریب استهلاک
depreciable U استهلاک پذیر
sinking U استهلاک نشست
amortization fund U وجه استهلاک
sinking fund U دخیره استهلاک دین
straight line method of depreciation U استهلاک به روش خط مستقیم
depreciation U کاهش بها استهلاک
appraisal method of depreciation U روش تعیین هزینه استهلاک
corrosion fatigue U استهلاک در اثر زنگ زدگی
date of acquisition از آن به بعد استهلاک محاسبه میشود
libration U ارتعاش
tremble U ارتعاش
trembled U ارتعاش
trembles U ارتعاش
shiver U ارتعاش
shivered U ارتعاش
planegency U ارتعاش
plangency U ارتعاش
pallesthesia U حس ارتعاش
vibrancy U ارتعاش
vibration sense U حس ارتعاش
shivering U ارتعاش
vibration U ارتعاش
shaking U ارتعاش
shakes U ارتعاش
shake U ارتعاش
quiver U ارتعاش
quivered U ارتعاش
tremolo U ارتعاش
vibratility U ارتعاش
reverberations U ارتعاش
reverberation U ارتعاش
quivering U ارتعاش
vibrational U ارتعاش
quivers U ارتعاش
resonantly U با پیچش و ارتعاش
molecular vibration U ارتعاش مولکولی
stretching vibration U ارتعاش کششی
resonator U اسباب ارتعاش
vibrational mode U شیوه ارتعاش
seismicity U حالت ارتعاش
harmonic vibration U ارتعاش هماهنگ
sound vibration U ارتعاش صوتی
lattice vibration U ارتعاش شبکه
mode of vibration U شیوه ارتعاش
neural reverbration U ارتعاش عصبی
twisting vibration U ارتعاش رقاصکی
vibrational frequency U بسامد ارتعاش
symmetry vibration U ارتعاش متقارن
vibration amplitude U دامنه ارتعاش
vibratility U : قابلیت ارتعاش
phonoscope U ارتعاش نما
vibratory U باعث ارتعاش
vibroscope U ارتعاش بین
period of vibratio U دوره ارتعاش
wagging vibration U ارتعاش جنبانهای
vibrative U باعث ارتعاش
oscillator U ارتعاش سنج
fundamental vibration U ارتعاش اصلی
vibrator U دستگاه ارتعاش
vibrating U ارتعاش داشتن
vibrates U ارتعاش داشتن
vibrators U وسیله ارتعاش
vibrate U ارتعاش داشتن
quavers U ارتعاش داشتن
quavering U ارتعاش داشتن
quavered U ارتعاش داشتن
quaver U ارتعاش داشتن
vibrator U وسیله ارتعاش
vibrators U ارتعاش کننده
vibrators U دستگاه ارتعاش
vibrator U ارتعاش کننده
vibrated U ارتعاش داشتن
dingle U لرزیدن ارتعاش
electron vibrations U ارتعاش الکترونها
energy of vibration U انرژی ارتعاش
damped vibration U ارتعاش میرا
frequency of vibration U تکرار ارتعاش
bending vibration U ارتعاش خمشی
amplitude of vibration U دامنه ارتعاش
breathing vibration U ارتعاش تنفسی
torsional vibration U ارتعاش پیچشی
maintenance U جلوگیری ازاستهلاک یا کند کردن استهلاک ماشینها و وسایل صنعتی ازطریق اعمال طرق فنی
fundamental period vibration U دوره اصلی ارتعاش
scissoring vibration U ارتعاش قیچی وار
vibration absorption U میرایی نوسان یا ارتعاش
free harmonic vibration U ارتعاش هارمونیک ازاد
insulation against vibration U حفافت در برابر ارتعاش
shudder U مشمئز شدن ارتعاش Shrine
shudders U مشمئز شدن ارتعاش Shrine
shuddering U مشمئز شدن ارتعاش Shrine
damping charactristics U مشخصات خفه شدن ارتعاش
shuddered U مشمئز شدن ارتعاش Shrine
vibratile U قابل لرزش و ارتعاش جنبنده
quavered U لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quaver U لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quavering U لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quavers U لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
capital consumption allowance U کسر مصرف سرمایه مترادف با استهلاک سرمایه
date of acquisition U تاریخی که به عنوان شروع دوره استیلای خریدار بر مال دردفتر ثبت و اگر مال استهلاک پذیر باشد
amortization U استهلاک کردن مستهلک کردن
bumblebee U تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
bumblebees U تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com