English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
talent for musics U استعداد یا ذوق موسیقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
seashore musical ability tests آزمون های استعداد موسیقی سیشور
Other Matches
play by ear <idiom> U توانایی اجرای موسیقی تنها با گوش وبدون خواندن موسیقی
melodies U مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
to sight-read something U از روی ورقه [نت موسیقی] آلت موسیقی بازی کردن
melody U مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
MIDI Mapper U برنامه پشتیبانی شده با windows که به کاربران MIDI با تجربه امکان تغییر نحوه ارسال نت موسیقی به دستگاههای موسیقی به PC را بیان میکند
musicom U یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
MIDI file U فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
average strength U استعداد پرسنلی متوسط میانگین استعداد پرسنلی
endowment U استعداد
aptitude U استعداد
parted U با استعداد
gifted U با استعداد
liability to disease U استعداد
potentialities U استعداد
potentiality U استعداد
turns U استعداد
turn U استعداد
aptitudes U استعداد
unintelligent U بی استعداد
brilliance U استعداد
endowments U استعداد
predispostion U استعداد
verve U استعداد
capability U استعداد
ingenuity U استعداد
gormless U کم استعداد
property U استعداد
susceptibility U استعداد
talented U استعداد
capacity U استعداد
inapt U بی استعداد
cabiler U استعداد
ungifted U بی استعداد
talentless U بی استعداد
susceptivity U استعداد
capacities U استعداد
aptness U استعداد
simpleminded U کم استعداد
talents U استعداد
genius U استعداد
geniuses U استعداد
amplitude U استعداد
talent U استعداد
art U استعداد استادی
child prodigy U بچهبا استعداد
flair U استعداد خصیصه
arts U استعداد استادی
sconce U جمجمه استعداد
war strenght U استعداد جنگی
risible faculty U استعداد خنده
resistibility U استعداد مقاومت
reproductivity U استعداد هم اوری
strength U استعداد رزمی
capacities U گنجایش استعداد
capacities U استعداد مقام
capacity U استعداد مقام
aptitude tests U ازمون استعداد
aptitude test U ازمون استعداد
capability U استعداد پیشرفت
capacity U گنجایش استعداد
liability U بدهکاری استعداد
liabilities U بدهکاری استعداد
strengths U استعداد رزمی
artistry U استعداد هنرپیشگی
division slice U استعداد لشگری
shifts U نوبتی استعداد
scholastic aptitude U استعداد تحصیلی
academic aptitude U استعداد تحصیلی
shifted U نوبتی استعداد
mechanical aptitude U استعداد فنی
occupational aptitude U استعداد شغلی
shift U نوبتی استعداد
artistic aptitude U استعداد هنری
end strength U استعداد نهایی
command strength U استعداد یکان
frost susceptibility U استعداد یخزدگی
caliber U گنجایش استعداد
authorized strength U استعداد مجاز
capable U با استعداد صلاحیتدار
imitativeness U استعداد تقلید
indisposedness U عدم استعداد
palooka U بوکسور بی استعداد
tendencies U توجه استعداد
tendency U توجه استعداد
cleverness U هوشیاری استعداد
indisposition U عدم استعداد
indispositions U عدم استعداد
reproductivity U استعداد تولید
clever U باهوش با استعداد
cleverer U باهوش با استعداد
cleverest U باهوش با استعداد
fabllibility U استعداد خطا کردن
attack size U استعداد وسایل درگیر در تک
potentialize U دارای استعداد کردن
differential aptitude tests U ازمونهای تشخیص استعداد دی ا تی
reduced strenght U حداقل استعداد جنگی
scholastic aptitude test U ازمون استعداد تحصیلی
habiliment U جامه استعداد فکری
flatlander U موج سوار کم استعداد
naturals U مسلم استعداد ذاتی
natural U مسلم استعداد ذاتی
versatile U دارای استعداد و ذوق
gift U استعداد پیشکش کردن
gift U دارای استعداد کردن
peak strenght U حداکثر استعداد مجاز
potentially U با داشتن استعداد نهانی
gifts U استعداد پیشکش کردن
level of strength U میزان استعداد رزمی
physical aptitude test U ازمون استعداد جسمانی
gifts U دارای استعداد کردن
level of strength U سطح استعداد رزمی
manpower cieling U سطح استعداد پرسنل
accountable strength U استعداد قابل محاسبه
accountable strength استعداد قابل توجه
allotropy U استعداد تغییر و تبدیل
effective strength U استعداد رزمی موثر
gifted U موید شخص با استعداد
vocational aptitude test U ازمون استعداد شغلی
the talnet of the country U مردم با استعداد کشور
knack U صدای شلاق استعداد
able با استعداد صلاحیت دار
potentialities U عاملیت بالفعل استعداد نهانی
faculty U استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
strengths U قدرت رزمی استعداد نفری
strength U قدرت رزمی استعداد نفری
rhymester U شاعربی استعداد وکم مایه
faculties U استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
peace time complement U استعداد مجاز زمان صلح
means end capacity U استعداد درک وسیله- هدف
Iranians have a gift of tongues. U ایرانیها استعداد زبان دارند
edacity U استعداد خوردن شکم پرستی
self rating U تعیین میزان استعداد خود
potentiality U عاملیت بالفعل استعداد نهانی
potential U دارای استعداد نهانی پتانسیل
personnel ceiling U سقف استعداد مجاز پرسنلی
battle bill U فهرست استعداد رزمی ناو
peace time establishment U جدول استعداد مجاز زمان صلح
green thumb U استعداد و قدرت فوق العاده درپروراندن گیاهان
minnesota clerical aptitude test U ازمون استعداد امور دفتری مینه سوتا
authorized strength of theater U استعداد مجاز صحنه عملیات از نظر پرسنلی
one's light s U نهایت کوشش را در حدودتوانایی یا استعداد خود بعمل اوردن
rimester U قافیه ساز شاعر بی استعداد وکم مایه شاعرک
it is insusceptible of change U اماده برای تغییر نسبت استعداد دگرگونی ندارد
manning level U درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
ear for music U موسیقی
music U موسیقی
ragtime U در موسیقی
treble staff U موسیقی
treble clef U موسیقی
musicologist U موسیقی شناس
boogie U موسیقی راک
instructor of music U مشاق موسیقی
instrumentally U با الت موسیقی
boogie U موسیقی بوگی
boogied U موسیقی بوگی
boleros U موسیقی بولرو
subdominant U نت چهارم موسیقی
electronic music U موسیقی الکترونیکی
euterpe U الهه موسیقی
fa U چهارمین نت موسیقی
unvocal U بدون موسیقی
boogies U موسیقی بوگی
musicalness U برابری با موسیقی
musicalness U ذوق موسیقی
play music U موسیقی ساختن
musicology U موسیقی شناسی
noteless U غیر موسیقی
ambient music U موسیقی متن
quire U گروه کر [موسیقی]
background music U موسیقی متن
background sound U موسیقی متن
background sound U موسیقی پس زمینه
philharmonic U عاشق موسیقی
background music U موسیقی پس زمینه
musicality U ذوق موسیقی
musicality U برابری با موسیقی
make music U موسیقی ساختن
boogieing U موسیقی راک
boogieing U موسیقی بوگی
musical language U زبان موسیقی
boogies U موسیقی راک
chamber music U موسیقی مجلسی
notes U نت موسیقی نوشتن
disco U موسیقی دیسکو
discos U موسیقی دیسکو
boogied U موسیقی راک
music synthesizer U ایجادکننده موسیقی
music therapy U موسیقی درمانی
musical ability U توانش موسیقی
ambient music U موسیقی پس زمینه
music hall U سالن موسیقی
carillon U زنگهای موسیقی
carillons U زنگهای موسیقی
fortes U موسیقی بلند
forte U موسیقی بلند
musical instruments U الت موسیقی
jazz U موسیقی جاز
beat U ضربت موسیقی
musical instrument U الت موسیقی
opus U قطعه موسیقی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com