English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
green thumb U استعداد و قدرت فوق العاده درپروراندن گیاهان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
strength U قدرت رزمی استعداد نفری
strengths U قدرت رزمی استعداد نفری
superfluid U جسم یامایع دارای قدرت هدایت فوق العاده
field allowance U فوق العاده ماموریت رزمی فوق العاده جنگی
empower U صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowers U صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowering U صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowered U صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
average strength U استعداد پرسنلی متوسط میانگین استعداد پرسنلی
creativeness U قدرت خلاقه قدرت ابداع
dictatorship of proletariat U اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
countervailing power U قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
authoritarainism U نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
gradient circuit U مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
radar discrimination U قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
flora U گیاهان
phytobentos U گیاهان ته زی
luxuriant vegetation U گیاهان انبوه
rampant vegetation U گیاهان انبوه
herbaceous U گیاهان علفی
herbicidal U کشنده گیاهان
herbs U گیاهان [در عطاری]
rampant vegetation U گیاهان فراوان
rugger U گیاهان گل سرخ
dicot U گیاهان دو لپه
phytology U علم گیاهان
phanerogamia U گیاهان پیدازا
cereal U گیاهان گندمی
cereals U گیاهان گندمی
phytoplankton U گیاهان شناور
dicoty U گیاهان دو لپه
dicotyledones U گیاهان دولپه
luxuriant vegetation U گیاهان فراوان
dicotyledon U گیاهان دو لپه
halophytes U گیاهان شورپسند
potentilla U گیاهان پنجهای
indigofera U گیاهان نیل دارsnake
canopies U تاج پوشش گیاهان
trashing U خاکروبه زوائد گیاهان
greenery U گیاهان سبز گلخانه
antiplant agent U عامل ضد رویش گیاهان
lobelia U خانواده گیاهان لوبلیا
understory vegetation U گیاهان زیر درختی
loggerhead U گیاهان جنس قنطوریون
trashed U خاکروبه زوائد گیاهان
canopy U تاج پوشش گیاهان
trashes U خاکروبه زوائد گیاهان
mold U قارچ انگلی گیاهان
herbist U فروشنده گیاهان طبی
halophytes U گیاهان شوری پذیر
herbalists U فروشنده گیاهان طبی
chromogen U رنگ پذیری گیاهان
chromogen U دانههای رنگی گیاهان
magnolias U ماگنولیاسه ها گیاهان ماگنولیا
magnolia U ماگنولیاسه ها گیاهان ماگنولیا
herb U شاخ وبرگ گیاهان
herborist U فروشنده گیاهان طبی
herbs U شاخ وبرگ گیاهان
fleabane U گیاهان پیر بهاروبرنجاسف
dead hedge U پرچین گیاهان خشک
nurseryman U پرورنده گیاهان زارع
trash U خاکروبه زوائد گیاهان
gypso halophytes U گیاهان شوراگچی شوراگچیان
herbalist U فروشنده گیاهان طبی
saltbush U خانواده گیاهان قازایاغی
verve U استعداد
brilliance U استعداد
endowment U استعداد
susceptibility U استعداد
endowments U استعداد
property U استعداد
geniuses U استعداد
turns U استعداد
turn U استعداد
gifted U با استعداد
ingenuity U استعداد
parted U با استعداد
aptitude U استعداد
aptitudes U استعداد
gormless U کم استعداد
unintelligent U بی استعداد
simpleminded U کم استعداد
aptness U استعداد
genius U استعداد
talents U استعداد
cabiler U استعداد
capacity U استعداد
talented U استعداد
talent U استعداد
capacities U استعداد
amplitude U استعداد
predispostion U استعداد
susceptivity U استعداد
talentless U بی استعداد
ungifted U بی استعداد
liability to disease U استعداد
potentiality U استعداد
potentialities U استعداد
capability U استعداد
inapt U بی استعداد
pteridophyte U گیاهان اوندی خانواده سرخس
ratsbane U گیاهان سمی قاتل موش
slash and burn U بریدن و سوزاندن گیاهان جنگلی
hock U گیاهان پنیرک شاهدانه صحرایی
photodynamics U اثر روشنایی در جنبش گیاهان
photodynamic U اثر روشنایی در جنبش گیاهان
guavas U گیاهان و بتههای جنس psidium
physic garden U باغ گیاهان طبی یا دارویی
guava U گیاهان و بتههای جنس psidium
phytopathologic U وابسته به اسیب شناسی گیاهان
pteridophyta U گیاهان اوندی خانواده سرخس
aquariums U نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
styloipodium U ته خامه گیاهان خانواده هویج
aquarium U نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
aquaria U نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
vegetable kingdom U جهان گیاهان مولود نباتی
grubbing U ریشه کنی گیاهان در زمین
heterophyte U گیاه انگل گیاهان دیگر
biota U زندگی گیاهان وجانوران یک ناحیه
feverweed U دستهای از گیاهان خانواده بوقناق
hemp nettle U گیاهان جنس کله گربه
gerbera U گیاهان سر بره وکلب جهنم
cutin U پوشش خارجی بعضی گیاهان
defoliation U از بین بردن برگ گیاهان
phytoplankton U زندگی گیاهان شناور بر سطح دریا
herbarium U مجموعه گیاهان خشک گیاه دان
flora U کلیه گیاهان یک سرزمین گیاه نامه
thremmatology U علم پرورش گیاهان وجانوران اهلی
oligophagous U تغذیه کننده از گیاهان معدود وخاصی
lysimiter U دستگاه اندازه گیری تبخیر گیاهان
herbal U مجموعه یاکلکسیون انواع گیاهان گیاهی
green roof U [سقف ساختمان تزئین شده با گیاهان]
Plants store up the sun's energy. U گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
planker U گیاهان و جانورانی که دستخوش جنبش اب دریاهستند
styloipodium U گرده بالای میوه گیاهان چتری
flair U استعداد خصیصه
sconce U جمجمه استعداد
strength U استعداد رزمی
authorized strength U استعداد مجاز
mechanical aptitude U استعداد فنی
war strenght U استعداد جنگی
indisposedness U عدم استعداد
artistry U استعداد هنرپیشگی
imitativeness U استعداد تقلید
strengths U استعداد رزمی
capable U با استعداد صلاحیتدار
artistic aptitude U استعداد هنری
academic aptitude U استعداد تحصیلی
liability U بدهکاری استعداد
capability U استعداد پیشرفت
liabilities U بدهکاری استعداد
scholastic aptitude U استعداد تحصیلی
shift U نوبتی استعداد
shifted U نوبتی استعداد
shifts U نوبتی استعداد
aptitude tests U ازمون استعداد
frost susceptibility U استعداد یخزدگی
end strength U استعداد نهایی
capacity U گنجایش استعداد
command strength U استعداد یکان
risible faculty U استعداد خنده
resistibility U استعداد مقاومت
tendency U توجه استعداد
tendencies U توجه استعداد
reproductivity U استعداد هم اوری
reproductivity U استعداد تولید
indispositions U عدم استعداد
indisposition U عدم استعداد
cleverness U هوشیاری استعداد
division slice U استعداد لشگری
clever U باهوش با استعداد
cleverer U باهوش با استعداد
cleverest U باهوش با استعداد
child prodigy U بچهبا استعداد
aptitude test U ازمون استعداد
capacities U استعداد مقام
caliber U گنجایش استعداد
capacities U گنجایش استعداد
palooka U بوکسور بی استعداد
arts U استعداد استادی
art U استعداد استادی
occupational aptitude U استعداد شغلی
capacity U استعداد مقام
elodea U جنس گیاهان کوچک و ابزی و تک هستهای درامریکا
green thumbed U کسیکه در پرورش گیاهان شانس و استعدادخوبی دارد
cankerworm U نوزاد مختلف حشراتی که افت گیاهان اند
holophytic U تغذیه کننده از گیاهان سبز همجنس خوار
rush U بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
lodicule U یکی از دو پایه غشاء نازک تخمدان گیاهان
Aborigines U سکنه اولیه یک کشور جانوران و گیاهان بومی
snowbush U انواع گیاهان سفید گلبرگ چای جرسی
photosynthesis U ایجاد وتشکیل موادالی در گیاهان بکمک روشنایی
rushing U بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
rushed U بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
manpower cieling U سطح استعداد پرسنل
fabllibility U استعداد خطا کردن
peak strenght U حداکثر استعداد مجاز
flatlander U موج سوار کم استعداد
gift U استعداد پیشکش کردن
gift U دارای استعداد کردن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com