Perdic | استحکام مقاومت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	stability U	استحکام مقاومت

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	bending fatigue strength U	مقاومت تناوبی خمش استحکام استانه خمش
	cold strength U	استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
	ultimate strength U	مقاومت یا استحکام نهایی
Other Matches

	insulation strength U	استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
	reserve factor U	نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
	series resistance U	مقاومت ورودی مقاومت سری مقاومت ماقبل
	varistor U	مقاومت نیمه هادی با دوالکترود که مقاومت ان به نسبت عکس ولتاژ در هرجهت تغییر میکند
	choke impedance U	امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
	impedance U	مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
	insulation resistance U	مقاومت الکتریکی مقاومت ایزولاسیون
	resilience U	درجه مقاومت فرش در برابر سایش [این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
	grid suppressor U	مقاومت میرایی شبکه مقاومت شبکه سوپرسورشبکه
	grid bias resistance U	مقاومت پلاریزاسیون شبکه مقاومت بایاس شبکه
	reluctivity U	مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
	instable U	بی استحکام
	rigidity U	استحکام
	solidification U	استحکام
	rigidification U	استحکام
	staying power U	استحکام
	strength U	استحکام
	consistence U	استحکام
	resistance U	استحکام
	strengths U	استحکام
	ridge bone U	استحکام
	fortifications U	استحکام
	substance U	استحکام
	solidity U	استحکام
	consistent U	استحکام
	consistency U	استحکام
	substances U	استحکام
	fortification U	استحکام
	strenght U	استحکام
	backbones U	استحکام
	backbone U	استحکام
	reinforcement U	استحکام
	formidableness U	استحکام
	consistency U	ثبات استحکام
	filler U	میله استحکام
	fillers U	میله استحکام
	buckling strength U	استحکام خمشی
	structrual stability U	استحکام ساختمانی
	solidification U	انجماد استحکام
	strength ratio U	نسبت استحکام
	tensile strength U	استحکام کششی
	strength properties U	خصوصیات استحکام
	grit U	استحکام نخاله
	gritting U	استحکام نخاله
	consolidation U	استحکام تحکیم
	stableness U	استواری استحکام
	transverse bending strength U	استحکام خمشی
	fortifiable U	قابل استحکام
	cube commpression strenght U	استحکام ریشهای
	initial strength U	استحکام اولیه
	dielectric strength U	استحکام شکست
	dielectric strength U	استحکام دی الکتریک
	disruptive strength U	استحکام انقطاع
	gritted U	استحکام نخاله
	knot strength U	استحکام گره
	fatigue strength U	استحکام خستگی
	granite U	سختی استحکام
	impact strength U	استحکام ضربهای
	impact strength U	استحکام برخورد
	hot strength U	استحکام گرمایی
	high temperature strength U	استحکام حرارتی
	crimping groove U	شیار استحکام
	coefficient of consolidation U	ضریب استحکام
	formidability U	استحکام بزرگی
	torsional strength U	استحکام پیچشی
	consistence U	ثبات استحکام
	compression strength U	استحکام فشاری
	stability U	استواری استحکام
	intrinsic fatigue strength U	استحکام فرسودگی ذاتی
	torsional fatigue strength U	استحکام فرسودگی پیچشی
	torsional rigidity U	استحکام در مقابل پیچش
	artificial aging U	افزایش استحکام الومینیوم
	high strength steel U	فولاد با استحکام عالی
	high strength cast iron U	چدن با استحکام عالی
	gussets U	بست استحکام خرپاها
	gusset U	بست استحکام خرپاها
	izod impact strength U	استحکام ضربه ایزوتوپ
	tracking resistance U	استحکام جریان خزشی
	serigraphy U	ازمایش استحکام تار ابریشم
	thermostability U	قابلیت استحکام در مقابل حرارت
	serigraph U	استحکام سنج تار ابریشم
	epaulement U	استحکام موقتی جناحی مترس
	ultimate tensile strength U	حد نهایی کشش و استحکام نخ [قبل از پاره شدن]
	stringers U	قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
	stringer U	قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
	breastwork U	استحکام یاسنگر موقتی نرده بندی عرشه جلو کشتی
	beef up U	افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
	overcasting U	شیرازه بافی [جهت افزایش استحکام لبه های فرش و تزئین تارهای انتهائی]
	edge finish U	شیرازه بافی [جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
	counter fert U	دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
	box beam wing U	نوعی ساختمان بال با محورطولی اصلی و دیوارهایی برای شکل دادن و استحکام بال
	high resistance U	پر مقاومت
	line resistance U	مقاومت خط
	line of resistance U	خط مقاومت
	resisting U	مقاومت
	renitency U	مقاومت
	resisted U	مقاومت
	resist U	مقاومت
	durability U	مقاومت
	resists U	مقاومت
	strength U	مقاومت
	strengths U	مقاومت
	total resistance U	مقاومت کل
	weak U	کم مقاومت
	passively U	بی مقاومت
	weaker U	کم مقاومت
	weakest U	کم مقاومت
	resistor U	مقاومت
	resistors U	مقاومت
	resistance U	مقاومت
	weaknesses U	کم مقاومت
	frangible bullet U	گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
	over stretched wrap U	نخ چله بیش از حد کشیده شده [این حالت باعث کاهش استحکام نخ چله و همچنین کج بافی در فرش می گردد.]
	water resistance U	مقاومت در مقابل اب
	weatherability U	مقاومت جوی
	winding resistance U	مقاومت اهمی
	insulance U	مقاومت ایزولاسیون
	wear resistance U	مقاومت سایش
	integrate resistor U	مقاومت مجتمع
	line resistance U	مقاومت خطی
	transference resistance U	مقاومت انتقالی
	tube resistance U	مقاومت لامپ
	ultimate strength U	مقاومت نهائی
	irresistibility U	مقاومت ناپذیری
	irresistable U	مقاومت ناپذیر
	ultimate strength U	مقاومت نهایی
	internal impedance U	مقاومت داخلی
	load resistance U	مقاومت بار
	input resistance U	مقاومت ورودی
	wire wound resistor U	مقاومت پیچکی
	impedance at resonance U	مقاومت رزونانس
	impedance U	مقاومت فاهری
	heating resistor U	مقاومت حرارتی
	grid resistance U	مقاومت شبکه
	impedance at resonance U	مقاومت فازی
	impedance level U	مقاومت موجی
	impedance operator U	اپراتور مقاومت
	Power of resistance(endurance). U	تاب مقاومت
	infinity plug U	مقاومت بینهایت
	inertia force U	مقاومت لختی
	inductive resistance U	مقاومت القائی
	inductive resistance U	مقاومت القایی
	inductive reactance U	مقاومت القائی
	inductance U	مقاومت سلف
	impedance triangle U	مثلث مقاومت ها
	grid bias resistance U	مقاومت کاتد
	torsional resistance U	مقاومت پیچشی
	specific resistance U	مقاومت ویژه
	thermistor U	مقاومت گرمایی
	series resistor U	مقاومت سری
	rheostat U	مقاومت متغیر
	resistivity U	مقاومت مخصوص
	resistivity U	ضریب مقاومت
	resistivity U	مقاومت اشیا
	resistivity U	مقاومت ویژه
	resistible U	قابل مقاومت
	shear resistance U	مقاومت برشی
	specific resistance U	ضریب مقاومت
	specific resistivity U	مقاومت مخصوص
	stickability U	قابلیت مقاومت
	strength of materials U	مقاومت مصالح
	suppressor U	مقاومت ضد تداخل
	synaptic resistance U	مقاومت سیناپسی
	tensile resistance U	مقاومت کششی
	tensile strength U	مقاومت کششی
	skin friction U	مقاومت پوسته
	shear strength U	مقاومت برشی
	resistibility U	استعداد مقاومت
	resistent U	مقاومت کننده
	passiveness U	عدم مقاومت
	oscillating resistance U	مقاومت نوسانی
	ohmic resistance U	مقاومت اهمی
	nonresistance U	عدم مقاومت
	non resistance U	عدم مقاومت
	nickel silver U	مقاومت ورشویی
	metallized resistor U	مقاومت فلزپوش
	main line of resistance U	خط مقاومت اصلی
	main line of resistance U	خط اصلی مقاومت
	magneto resistance U	مقاومت مغناطیسی
	low resistor U	مقاومت کم اهم
	low resistivity U	مقاومت مخصوص کم
	peripheral resistance U	مقاومت محیطی
	progressive resistance U	مقاومت فزاینده
	resistance wire U	سیم مقاومت
	resistance to tensile U	مقاومت کششی
	standard resistor U	مقاومت استاندارد
	resistance standard U	مقاومت استاندارد
	resistance coefficient U	ضریب مقاومت
	to face it out U	مقاومت کردن
	to stick up U	مقاومت کردن
	reluctancy U	مقاومت مغناطیسی
	regulating resistance U	مقاومت نافم
	reactance U	مقاومت کور
	reactance U	مقاومت واکنشی
	pull off U	مقاومت کردن
	low resistance U	مقاومت کوچک
	withstand U	مقاومت کردن
	abrasion resistance U	مقاومت سایشی
	d.c. resistance U	مقاومت اهمی
	actual resistivity U	مقاومت حقیقی