Perdic | استثناء بخشودگی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 38 (5 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	exemption U	استثناء بخشودگی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	exception U	استثناء
	exclusion U	استثناء
	exceptions U	استثناء
	as a special exception <adv.> U	بطور استثناء
	unexceptionable U	استثناء ناپذیر
	by way of exception U	بطور استثناء
	excludable U	قابل استثناء
	just for once U	یکبار استثناء
	reservations U	قید استثناء
	divide exception U	استثناء تقسیم
	for once U	یکبار استثناء
	reservation U	قید استثناء
	exemption [from] U	بخشودگی [از]
	concession U	بخشودگی
	forgiveness U	بخشودگی
	remission U	بخشودگی
	dispensation U	بخشودگی
	dispensations U	بخشودگی
	released U	بخشودگی
	release U	بخشودگی
	impunity U	بخشودگی
	releases U	بخشودگی
	An exception is ... U	میان استثناء ... است.
	there is no exception to that rule U	ان قانون استثناء ندارد
	make an exception U	استثناء قائل شدن
	immunity U	بخشودگی معافیت
	absolution U	عفو بخشودگی
	acquittance U	رهایی بخشودگی
	tax concession U	بخشودگی مالیاتی
	indemnities U	جبران زیان بخشودگی
	indemnity U	جبران زیان بخشودگی
	favoritism U	استثناء قائل شدن نسبت بکسی
	overslaugh U	بخشودگی از کاری برای انجام کار بزرگتر
	rio treaty U	پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
	flagellant U	کسیکه برای بخشودگی ازگناهان بخود شلاق میزند موجود یا انگل تاژک دار
	reprisals U	در معنی سیاسی یکی از وسایلی است که دولتهابرای مجبور کردن طرف به حل مسالمت امیز اختلافات به ان متوسل می شوند در این حالت هر دولت روشها واعمال ممکنه را به استثناء عملیات نظامی برای وادارکردن طرف به تسلیم به نظرخود به کار می برد
	reprisal U	در معنی سیاسی یکی از وسایلی است که دولتهابرای مجبور کردن طرف به حل مسالمت امیز اختلافات به ان متوسل می شوند در این حالت هر دولت روشها واعمال ممکنه را به استثناء عملیات نظامی برای وادارکردن طرف به تسلیم به نظرخود به کار می برد

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy