English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
threshholds U استانه مانند استانهای
threshold U استانه مانند استانهای
thresholds U استانه مانند استانهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
liminal U استانهای
preliminaries U استانهای
preliminary U استانهای
threshold function U تابع استانهای
threshold element U عنصر استانهای
threshold gate U دریچه استانهای
threshold logic U منطق استانهای
threshold value U ارزش استانهای
supraliminal U فوق استانهای
threshold voltage U اختلاف سطح استانهای
the middlands U استانهای مرکزی انگلستان
tetrarchy U یکی از استانهای چهارگانه حکومت چهار نفری
threshold U استانه در
thresholds U استانه
sill=threshold U استانه
thresholds U استانه در
threhold U استانه
threshholds U استانه
threshholds U استانه در
thershold U استانه
threshold U استانه
limen U استانه
sill U استانه
sills U استانه
doorsteps U استانه در
doorstep U استانه در
luminescence threshold U استانه لومینسانس
two point threshold U استانه دو نقطهای
threshold voltage U ولتاژ استانه
thershold frequency U بسامد استانه
non thershold pollutant U الاینده بی استانه
threshold of luminescence U استانه لومینسانس
threshold value U مقدار استانه
threshold frequency U بسامد استانه
terminal threshold U استانه پایانی
limen U استانه احساس
arousal threshold U استانه انگیختگی
nuisance threshold U استانه زیانبخشی
spatial threshold U استانه فضایی
differential threshold U استانه افتراقی
reaction threshold U استانه واکنش
threshholds U استانه چارچوب
response threshold U استانه پاسخ
hearing threshold U استانه شنوایی
sill beam U تیرک استانه
lower threshold U استانه پایین
thresholds U استانه چارچوب
threshold U استانه چارچوب
threshold wavelength U طول موج استانه
threshold limit values U استانه مقدارهای حدی
trapezoidal end sill U استانه پایاب ذوذنقهای
sills U تیر پایه استانه در
static friction U اصطکاک در استانه حرکت
sill U تیر پایه استانه در
thershold temperature U استانه دمای ذرات
landing threshold U استانه فرود اب خاکی
embaded sill beam U تیرک توکار استانه
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
sills U گسله بستری دارای استانه یاپایه نمودن
sill U گسله بستری دارای استانه یاپایه نمودن
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
serenaded U ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenading U ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenades U ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenade U ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
bending fatigue strength U مقاومت تناوبی خمش استحکام استانه خمش
after the example of U مانند
etc U و مانند آن
simulant U مانند
capitate U مانند سر
and so on U و مانند ان
similiar U مانند
unapproachable U بی مانند
myrtle formed U اس مانند
analogous U مانند
blotchy U لک مانند
womanlike U زن مانند
analogue U مانند
capillaceous U مانند نخ
without an e. U بی مانند
unique U بی مانند
uniquely U بی مانند
inapproachable U بی مانند
analogues U مانند
gypsiferous U گچ مانند
similar U مانند
pipelike U نی مانند
string U نخ مانند
frothy U کف مانند
anthoid U گل مانند
plumose U پر مانند
reedy U نی مانند
reediest U نی مانند
unprecedentedly U بی مانند
unprecedented U بی مانند
penniform U پر مانند
impish U جن مانند
plumelike U پر مانند
goatish U بز مانند
toughest U پی مانند
feathery U پر مانند
incomparable U بی مانند
tougher U پی مانند
tough U پی مانند
inimitable U بی مانند
reedier U نی مانند
fulidal U اب مانند
mammilary U مانند
near U مانند
mammilliform U مانند
lambdoid U مانند
near- U مانند
neared U مانند
arundinaceous U نی مانند
foggy U مانند مه
tendinous U بی مانند
as U مانند
liplike U لب مانند
threadlike U نخ مانند
thready U نخ مانند
unequaled U بی مانند
encephaloid U مخ مانند
unparalleled U بی مانند
icily U یخ مانند
filiform U نخ مانند
nearer U مانند
foggiest U مانند مه
floriform U گل مانند
fluty U نی مانند
castellated U دژ مانند
etcetera U و مانند ان
nears U مانند
analog U مانند
foggier U مانند مه
vide U مانند
aquiform U اب مانند
nearing U مانند
nearest U مانند
unequalled U بی مانند
argillaceous U رس مانند
argillaceous U گل مانند
ghosty U شبح مانند
graminaceous U علف مانند
godlike U خدا مانند
liliaceous U یاس مانند
gladiate U شمشیر مانند
inimitably U بطوربی مانند
coralloid U مانند مرجان
ghosty U روح مانند
giantlike U غول مانند
herblike U گیاه مانند
coralline U مرجان مانند
hoggish U خوک مانند
grasslike U علف مانند
graniform U دانه مانند
corvine U کلاغ مانند
herbescent U گیاه مانند
plantlike U گیاه مانند
corpuscular U گویچه مانند
lam dacism U مانند لام
coroniform U تاج مانند
herby U مانند بوته
lactescent U شیر مانند
hyaline U شیشه مانند
in his own similitude U مانند خودش
lamblkin U بره مانند
lamblike U بره مانند
ke lighning U مانند برق
hamiform U قلاب مانند
januslike U جانوس مانند
lanceolate U نیشتر مانند
ligniform U چوب مانند
lateritious U اجر مانند
granuliform U دانه مانند
granitic U خارا مانند
gummiferous U صمغ مانند
guttiform U قطره مانند
crinoid U زنبق مانند
cowish U گاو مانند
coriaceous U چرم مانند
haematoid U خون مانند
haemoid U خون مانند
leatheroid U چرم مانند
corneous U شاخ مانند
insectile U حشره مانند
falcated U داس مانند
flannelly U فلانل مانند
foliaceous U برگ مانند
epidermoid U بشره مانند
foliar U برگ مانند
discoidal U صفحه مانند
discoid U قرص مانند
discoid U صفحه مانند
disclike U صفحه مانند
digitiform U انگشت مانند
leaflike U برگ مانند
dermoidal U پوست مانند
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com